رویداد۲۴- یک کارشناس مسائل منطقهای تاکید کرد تا زمانیکه بحرانهای موجود در منطقه حل و فصل شود، نمیتوان شاهد تحقق انتظاراتی بود که در پی نهایی شدن برجام شکل گرفتند.
قاسم محبعلی، سفیر سابق ایران در مالزی و مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در گفتگو با
رویداد۲۴ برجام را مهمترین اتفاق سال ۹۴ دانسته و اولویت سیاست خارجی دولت را تحکیم این توافق پیش از خروج باراک اوباما از کاخ سفید و روی کار آمدن یک رئیس جمهور احتمالا جمهوری خواه در ایالات متحده میداند.
عملکرد تیم سیاست خارجی دولت در سال ۹۴ را چطور ارزیابی میکنید؟
در سال ۹۴ اتفاق بزرگی در حوزه سیاست خارجی ایران رخ داد و آن هم به نتیجه رسیدن برجام بود و توافقی که پیرامون آن صورت گرفت و سپس فرآیندی شروع شد که رفع تحریمها را به دنبال داشت؛ این مهمترین حادثهای بود که در سال ۹۴ اتفاق افتاد. توفیق بزرگی که در دولت آقای روحانی کسب شد و به واسطه آن وعدهای که آقای روحانی در ابتدای روی کار آمدن داده بود، محقق شد. اما در حوزه منطقهای مسائل اینطور پیش نرفت یعنی آن انتظاری که وجود داشت به دست نیامد. انتظارات بر این بود که تیم سیاست خارجی در این منطقه نیز متناسب با روابطی که با غرب اروپا در حوزه هستهای اتفاق افتاد، پیشرفت کند اما اینطور نشد.
دلیل این امر را در چه میدانید؟
علت آن بیشتر به این برمی گشت که وزارت خارجه و دولت در این قسمت قدرت عملی و قدرت اجرایی نداشتند و به همین دلیل هم روابط با عربستان در مسیری پیش رفت که باعث فرسودن روابط ما و عربستان شد که این یک ضایعه برای روابط خارجی کشور ما است.
در سایر حوزههای منطقهای چطور؟
در سایر مسائل نیز، در مورد مسائلی مثل سوریه فرصتهایی برای ایران پیدا شد که شاید نتوانست به خوبی از این فرصتها استفاده کند اما با این حال باعث شد ایران به جمع کشورهایی که در مورد آینده سوریه مذاکره میکردند، اضافه شود. از سوی دیگر انتظار میرفت ایران بتواند دستکم از هزینهای که در سوریه کرده، بهرهای ببرد اما اینطور نشد و بیشترین بهره وری از ماجرای سوریه را روسیه داشت.
با توجه به این توضیحات فکر میکنید که در سال ۹۵ اولویت سیاست خارجی ایران باید بر چه حوزهای متمرکز باشد؟
با توجه به اینکه برجام به نتیجه رسیده باید مهمترین اولویت سیاست خارجی ایران این باشد که تا وقتی باراک اوباما کاخ سفید را ترک نکرده، برجام را به یک وضعیت باثبات و مستحکمی برساند که اگر اتفاقی هم در کاخ سفید افتاد و مخالفان برجام و توافق هستهای در آمریکا به قدرت رسیدند، کند شدن روند اجرای برجام و دچار مشکل کردن توافق هستهای ایران برایشان هزینه داشته باشد. این مسئله میتواند یکی از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی باشد.
اولویت دوم در حل و فصل مناسبات منطقهای ایران است؛ تا وقتی که مناسبات منطقهای ایران حل نشود و در منطقه یک چشم انداز مثبت نسبت به آینده ایجاد نشود نمیتوان آن انتظاری که از برجام برای حل وفصل مشکلات میرفت را محقق کرد. در پی نهایی شدن برجام انتظار میرود سرمایه گذاری در ایران شروع شود، یک روند جدید در مناسبات ما و کشورهای توسعه یافته و بازگشت آنها به بازار ایران آغاز شود و همینطور صنعت گردشگری بار دیگر رونق بیابد اما تا زمانیکه در مناطق اطراف ایران مثل سوریه، عراق و افغانستان بحران وجود دارد و روابط پیشرفتهای با همسایگان نیست، نگرانی نسبت به آینده وجود دارد. بنابراین اولویت دیگر باید این باشد که روابط ما با کشورهای منطقه حل و فصل شود. باید کمک کنیم در همین فرصتی که مانده، مسئله سوریه به یک سرانجامی برسد و وحدت این کشور و عراق حفظ شود و حکومتی در این کشور به قدرت برسد که مورد تمایل همه گروهها و اقشار سوری باشد، نه تنها برای یک قشر و گروه و متکی به اقلیت علویان و یا تنها متکی به اهل سنت باشد، بلکه شامل همه گروههای قومی و مذهبی سوریه شود. در عراق هم همین روند صورت پذیرد تا تعامل و تعادلی میان نیروها و گروههای مختلف عراقی به وجود بیاید. ما باید به ثبات و امنیت این کشورها کمک کنیم و روابط خود را با کشورهای حوزه خلیج فارس در سایه این مسائل پیش ببریم، به خصوص در مورد عربستان که روابط با این کشور باید به یک سرانجامی برسد و اصلا مناسب نیست که روابط ما و عربستان به این شکل باشد. البته ایران نباید عجله کند بلکه باید با طمانینه و دقت زیاد روابط خود با عربستان را تحت پیگیری قرار دهد.
از نظر شما این تنش زدایی با عربستان به خصوص در منطقه به چه شکل باید باشد؟
مجموعهای از مسائل بین ما و عربستان وجود دارد؛ مجموعه موضوعاتی که در مورد مسائل منطقهای، امنیت منطقهای و همچنین ساختار منطقهای است. هم مسائل دوجانبه و هم مسائل منطقهای باید مورد مذاکره قرار گیرد و طرفها به توافقی دست یابند که منافع هر دو طرف تامین شود چراکه این امر به امنیت ایران، عراق و عربستان بستگی دارد. همچنین وضعیت یمن به امنیت داخلی عربستان بستگی دارد و نمیشود در مورد یمن به گونهای برخورد کرد که یک یمن ضدعربستان شکل بگیرد. وضعیت سوریه هم همینطور؛ سوریه یک کشور چند قومی و چند مذهبی است و این نکات در مورد آن باید لحاظ شود و به دلیل همین چند قومی و چند مذهبی بودن، نباید چنددستگی ایجاد شود بلکه این طرفها باید به مذاکره بنشینند و پای میز مذاکره گفتگو کنند نه در میدان جنگ که هزینه و کشتار بسیاری را به دنبال دارد.