رویداد۲۴-پس از سالهای کودتای ٢٨ مرداد ٣٢ که به عنوان سالهای خفقان و رخوت در میان روشنفکران در تاریخ معاصر ایران ثبت شده است، عدهای از هنرجویان هنرستان هنرپیشگی گرد مردی آمدند به نام شاهین سرکیسیان در خانهاش، واقع در خیابان حافظ و سر کوچه رشت. قرار بود تئاتر کار کنند و حضور روشنفکرانی مانند امیرحسین جهانبگلو زمینههای ارجاع به تئاتر ملی را در این گروه تشدید میکرد. شاهین سرکیسیان هم بنابر تجارب تئاتریاش که از فرانسه با خود آورده بود و تلاشهایی که در زمینه ترجمه متون مهم فرنگی انجام میداد، در این بین ضمن دورخوانی، مشوق این جوانان بود که با عملیشدن کارهایشان در زمینه تئاتر ملی اقدامات مؤثری را بروز دهند. بدیهی است که پیش از این تاریخ نیز بسیاری، از جمله میرزاآقا تبریزی، حسن مقدم، عبدالحسین نوشین و... تلاشهای اولیهای را در این زمینه کرده بودند، اما قرار بود پس از این، اتفاقات خوشایندتری بروز پیدا کند که بنابر توصیههای نوشین، آغازگران این ماجرا همانا عباس جوانمرد و علی نصیریان بودند. جوانمرد و نصیریان از داستانهای کوتاه صادق هدایت خط فکری را گرفتند و صحنه داستانها مثل «افعی طلایی» را تنظیم و آنها را اجرا کردند. بنابراین شاهین سرکیسیان در ایدهپردازی و دادن انگیزه به این جوانان بسیار مؤثر و بههمیندلیل یکی از پایهگذاران جدی تئاتر ملی است و تلاشش همواره در جریان تئاتر ما ماندگار خواهد بود، اما در عمل بهلحاظ نوشتن متن و کارگردانی میتوان جوانمرد و نصیریان را از آغازگران این مهم دانست. تلاش این دو در «بلبل سرگشته» به نقطهعطفی منجر شد که زمینهساز مطرحشدن تئاتر ما در سطوح بینالمللی و رفتن به جشنواره تئاتر پاریس و اجرا در تالار سارا برنارد شد که این مهم در تثبیت تئاتر ملی بهعنوان حرکتی فرهنگی بسیار تأثیرگذار بوده است. ششم آبان، سالروز فوت شاهین سرکیسیان است. ٥١ سال پیش سرکیسیان میخواست «روزنه آبی» اکبر رادی را به صحنه ببرد، ولی متأسفانه باز هم از این آرزو به زبان پارسی بازماند و شاگرد خلفش همانا آربی آوانسیان بنابر همان میزانسنها این آرزو را محقق کرد. با علی نصیریان، نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر، درباره شاهین سرکیسیان و اهمیت حضورش در تئاتر ایران گفتوگو کردیم که میخوانید.
شاهین سرکیسیان از پایهگذاران تئاتر نوین ایران بود و کارهای زیادی در این راه انجام داد. فکر میکنید دراینباره حق مطلب ادا شده و بعد از او این راه درست ادامه پیدا کرد؟
ادامهدارشدن این راه به آن شکل را که مطلوب خودش بود نمیدانم، اما فکر میکنم بله تا حدود زیادی اتفاق افتاده است.
به نظر میرسد بسیاری از کارهایی که قصد انجامشان را داشت نیمهکاره ماندند. از طرف دیگر در حقش بیمهریها شد، نگاه شما به این موضوع چیست؟
به نظرم بخش عمدهای از آن ناشی از بیتوجهی ما بود. بله. دچار بیمهری شد، شاید نیاز بود ما بیشتر به او کمک میکردیم و آنطور که بایدوشاید نتوانستیم پاسخ زحماتش را بدهیم.
البته آن زمان جوان بودیم و شور و اشتیاق تئاتر داشتیم، اما از طرف دیگر او هم کارهایش را انجام داد؛ یعنی بعد از اینکه از او جدا شدیم، کارهایش را ادامه داد. از نظر من بیشترین سهمی که او در تئاتر جدید داشت، استفاده از متد استانیسلاوسکی بود و نگاه او به بازیگری در تئاتر. از نظر من او بیشتر یک عاشق تئاتر بود. بچهها را جمع میکرد و ورکشاپهای خوبی برگزار میکرد. آگاهکردن بچههای عاشق تئاتر و مطرحکردن متد بازیگری با آنها بود وگرنه خیلی کارگردان کارآمدی نبود و به این معنا نبود که در مقام کارگردان کارهای درخشانی کرده باشد.
در صحبتهایتان اشاره کردید نتوانستید به او آنچنان که باید کمک کنید چرا؟
بله، مقصودم بچههایی بود که با او کار میکردیم که یکی از آنها من بودم. به نظرم باید یک مقدار بیشتر به او میرسیدیم و کمک میکردیم. متأسفانه به دلیل مشغله، سرمان به کار خودمان بود و کمک زیادی نکردیم.
گفته میشود آن زمان حمایت مالی درستی هم از پروژههای او نشد.
حمایت مالی از هیچکس نمیشد! یک اداره هنرهای دراماتیک بود که بیشترین کمکش اختصاص جای تمرین به بچهها و گروهها بود و کمک مختصری میکرد. این کمکها در مورد او هم شد. اساسا همهچیز مثل امروز نبود که کمک قابلتوجهی شود یا دولت سرمایهگذاری کند، البته الان هم خیلی کمکی نمیشود، آن زمان که اصلا نبود.
تا چه حد شاهین سرکیسیان توانست تئاتر مدرن را به بیرون از مرزهای ایران اشاعه دهد؟
او شاگردان بسیاری داشت، از جمله آربی آوانسیان که کارگردان بسیار خوبی بود و خارج از ایران هم کارهای بسیار خوبی انجام داد.
این روزها خودتان مشغول کاری هستید؟
خیر، کار خاصی انجام نمیدهم!