صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

جمعه ۰۶ مرداد ۱۴۰۲ - 2023 July 28
کد خبر: ۹۶۵۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۹ - ۱۳ فروردين ۱۳۹۵
مصباحی‌مقدم:

در جریان انتخابات فضای مجازی در خدمت آقای خاتمی قرار گرفت

حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم گفت: پیش‌بینی نمی‌شد که از آقای خاتمی در فضای مجازی به این وسعت و گستردگی استفاده شود. در واقع فضای مجازی در خدمت رهبری جریان اصلاح‌طلب قرار گرفت و تاکیداتی که ایشان برای رأی به دو لیست داشت اثرگذار شد.
رویداد24- حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم از جمله اصولگرایانی است که سابقه نمایندگی مردم تهران در ادوار هفتم، هشتم و نهم مجلس را داشته و در انتخابات دوره دهم مجلس نیز در لیست ائتلاف اصولگرایان از حوزه انتخابیه تهران قرار داشت اما با رأی‌آوری فهرست 30 نفره اصلاح‌طلبان از ورود به مجلس آینده باز ماند.

او البته عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در عین حال به فعالیت در تشکل روحانی جامعه روحانیت مبارز اشتغال دارد.

مصباحی‌مقدم ضمن تحلیل انتخابات هفتم اسفندماه، وضعیت اقتصادی خانواده‌های کم درآمد جامعه و سرخوردگی آنها را موجب کاهش مشارکت حامیان اصولگرایان در انتخابات دانست و وجود لیست‌های ترکیبی در میان اصولگرایان را مصداق خودزنی عنوان کرد.

این نماینده مجلس با اشاره به جذب آرای خاکستری از سوی اصلاح‌طلبان، تاکیدات سیدمحمد خاتمی برای رای دادن به دو لیست اصلاح‌طلبان را نیز در پیروزی آنها در تهران موثر دانست.

وی درباره پیش‌بینی خود از ریاست مجلس آینده با بیان این‌که «علی لاریجانی در دستیابی به صندلی ریاست موقعیت برتری نسبت به محمدرضا عارف دارد» گفت که احتمالا هیأت رئیسه مجلس دهم با توجه به روحیه سماحت لاریجانی نسبت به جریان اصلاح‌طلب، ترکیبی خواهد بود.

مشروح گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم به این شرح است:

تحلیل شما از انتخابات هفتم اسفند چیست و دلیل شکست اصولگرایان در تهران را چه می‌دانید؟

وضعیت اقتصادی خانواده‌های کم درآمد موجب کاهش مشارکت حامیان اصولگرایان شد
با توجه به مقدماتی که تا انتخابات هفتم اسفند ماه طی شد تلاش جریان اصولگرا این بود که به یک ائتلاف حداکثری برسیم و گفتیم اگربه ائتلاف حداکثری دست پیدا کنیم احتمال دارد که بتوانیم اکثریت را برای مجلس کسب کنیم اما اگر این ائتلاف صورت نگیرد شکست قطعی است.

آقای باهنر تحلیلی ارائه کرده بود که اگر دو میلیون و 200 هزار نفر در انتخابات تهران شرکت کنند 30 نفر ما رأی می‌آوریم، اگر تا دو میلیون و 800 هزار نفر شرکت کنند رأی ما 50 ، 50 با رقبا تقسیم می‌شود و اگر بالای سه میلیون نفر حضور یابند 30 نفر رقیب به مجلس راه می‌یابند پس این پیش‌بینی وجود داشت و تمام تلاش ما هم این بود که با ایجاد ائتلاف به حداکثر آرا در حامیان خود برسیم.

خوشبختانه تلاش ما به نتیجه هم رسید و حداکثر آرا جذب اصولگرا شد اما تفاوتی با دوره قبل داشت و آن این که در دوره قبل از حامیان ما بیشتر به میدان آمدند اما در این دوره قدری از حامیان ما کاهش یافت. یعنی در انتخابات شرکت نکردند نه اینکه به حوزه رقیب رأی داده باشند. تحلیل ما این است که وضعیت اقتصادی خانواده‌های کم درآمد جامعه به نوعی موجب کاهش مشارکت حامیان ما شد چرا که بیشتر حامیان ما از طبقات کم درآمد هستند و آن‌ها هم حاکمیت را یک پارچه می‌بینند و بین مجلس و دولت تفکیک نمی‌کنند لذا نوعی سرخوردگی موجب شد تعداد آرای حوزه اصولگرایی کاهش یابد.

شاهدش اینکه با وجود افزایش سطح مشارکت در تهران از 48 به 50 درصد، آرای دکتر حدادعادل از یک میلیون و 119 هزار رأی در دوره نهم به یک میلیون و خرده‌ای کاهش یافت حال آنکه انتظار این بود که آرا افزایش پیدا کند. این سقف آرای ما بود. البته در دوره قبل به استثنای چند نفر اول بقیه آرا پخش شده بود به طوری که نفرات بعدی با تعداد کمتری از آرا یعنی 300 تا 400 هزار رأی وارد مجلس شدند. اما این دوره آرای اصولگرایان تجمیع شد به عنوان مثال خود من 670 هزار رأی آوردم که نزدیک به دو برابر دفعه قبل بود. معنایش این است که از پراکندگی آرا تا حدی جلوگیری شد.

ولی در طرف مقابل رقبا توانستند بخشی از آرای به قول خودشان خاکستری را جذب کنند و از روش‌هایی استفاده کردند که روز انتخابات تاثیرگذار بود. آن‌ها از فضای مجازی استفاده کردند که حتی در ساعت‌های آخر انتخابات در به میدان آوردن حامیانشان تاثیرگذار بود.

لیستی رأی‌دادن مردم تهران اتفاق مبارکی بود
یکی از نکاتی که در این انتخابات در تهران اتفاق افتاد، این بود که هم در طرف اصلاح‌طلبان و هم در طرف اصولگرایان رأی به لیست داده شد که این اتفاق مبارکی است و نشان می‌دهد زمینه برای شکل گیری احزاب قدرتمند و فراگیر فراهم شده و می‌تواند به خوبی بستر را برای شکل گیری این احزاب در دوره بعدی فراهم کند چرا که اگر احزاب به میدان بیایند پخته‌تر عمل می‌کنند، برنامه دارند،‌ کادر سازی می‌کنند و مسئولیت پذیر خواهند بود و اشخاصی را معرفی می‌کنند که از کیفیت برتری برخوردار هستند و رقابت بین افراد کیفی دو جناح خواهد بود که کاملا مفید به حال کشور است.

اگر بخواهید نگاه آسیب شناسانه به جریان اصولگرا داشته باشید چه مواردی جز عدم مشارکت حامیان اصولگرایان را در شکست آنها در تهران موثر می‌دانید؟

انتشار لیست‌های ترکیبی بین اصولگرایان خودزنی بود
ما قدری خودزنی هم داشتیم، به عبارت دیگر لیست‌های ترکیبی در میان اصولگرایان به وجود آمد که باعث شد آرای ما که می‌توانست بیش از این باشد افزایش نیابد. آن لیست‌های ترکیبی از بین اصولگرایانی بود که در لیست 30 نفره ائتلاف نیامده بودند و طبعا آن‌ها بخشی از آرا را به خود جذب کردند. این نوعی خودزنی بود.

علاوه بر این رقبای ما از فضای مجازی به خوبی استفاده کردند اما متاسفانه رفقای ما از این فضا به شکل تخریبی استفاده کردند. به طور مثال به حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد به خاطر حمایتش از برجام حمله کردند و بعضی‌ها به ایشان رأی ندادند. این‌ها از نکات غلطی بود که رخ داد.

مسأله دیگر این بود که رقبای ما کل لیست اصولگرایان را به دلیل نوع ترکیب لیست تخریب کردند. اگر چه لیست ما نقاط قوتی خوبی داشت. تعدادی اقتصاددان، پزشک، روحانی، خانم و فعال فرهنگی در این لیست حضور داشتند که ترکیب کارشناسی جامعی بود و جهت مثبت لیست غلبه داشت اما از نظر سیاسی این ترکیب رقبا را تحریک کرد که حمله کنند و بتوانند تحت عنوان لیست تندروها این مجموعه را مورد حمله قرار دهند.

عدم همراهی چهره‌های شاخص اصولگرا مثل آقای لاریجانی چقدر در این امر تاثیرگذار بود؟

عدم همراهی لاریجانی با ائتلاف اصولگرایان جلوی توازن لیست را گرفت
عدم همراهی آقای لاریجانی اثرگذار بود، زیرا اگر ایشان با ائتلاف همراهی می‌کرد احیانا نمایندگانی را هم در ائتلاف می‌داشت و جلوی اینکه بعضی از افراد متعلق به ایشان وارد لیست رقیب شوند گرفته می‌شد. هم‌چنین این عدم همراهی جلوی اینکه در لیست ما هم نوعی تعادل و توازن برقرار شود را نیز گرفت.

اصولگرایان همواره در تحلیل‌های خود رهبری جریان اصلاحات را دچار مشکل عنوان می‌کنند، شما نقش آقای خاتمی در پیروزی اصلاح‌طلبان در حوزه انتخابیه تهران را چطور تحلیل می‌کنید؟

فضای مجازی در خدمت رهبری جریان اصلاح‌طلب قرار گرفت
پیش‌بینی نمی‌شد که از ایشان در فضای مجازی به این وسعت و گستردگی استفاده شود. در واقع فضای مجازی در خدمت رهبری جریان اصلاح‌طلب قرار گرفت و تاکیداتی که ایشان برای رأی به دو لیست داشت اثرگذار شد. چنین تصوری با توجه به شرایط گذشته نبود که ایشان چنین موقعیتی را پیدا کند ولی به هر حال توانست از فضای مجازی استفاده کند و تاثیرگذار باشد.

دلیل اهمیت حوزه انتخابیه تهران برای جریانات سیاسی چیست؟ نمایندگان تهران در مجلس چقدر اثرگذار هستند؟

تاثیرگذاری نمایندگان تهران در مجلس به شخصیت‌هایی که وارد مجلس می‌شوند برمی‌گردد
آرای تهران به دلیل اینکه اولا 30 نفر یکجا هستند از اهمیت برخوردار است. ثانیا به دلیل اینکه تهران مرکز کشور است و نوعی انعکاس داخلی و بین‌المللی‌اش این است که پیشانی کشور به جریانی روی کرده است و این برداشت به طور طبیعی اتفاق می‌افتد از این جهت آرای تهران خیلی اهمیت دارد. اما تاثیرگذاری نمایندگان تهران در مجلس به شخصیت‌هایی که وارد مجلس می‌شوند بر می‌گردد نه اینکه چون تهرانی هستند بتوانند اثرگذار باشند.

اتفاقا یک نوع نگاه در مجلس هست که غالبا از شهرستانی‌ها به آن دامن زده می‌شود و آن اینکه مسأله تهرانی - شهرستانی را مطرح می‌کنند. این به زیان جایگاه نمایندگان تهران است. مثلا برای ریاست مجلس در یکی دو دوره گذشته می‌گفتند نباید رئیس مجلس از تهران باشد گرچه عوامل رأی به آقای لاریجانی متعدد بود اما یکی از دلایلی که موجب شد آقای لاریجانی ترجیح داده شود این بود که تهرانی نیست و سعی بر این بود که روسای کمیسیون‌ها تهرانی نباشند که غالبا هم این اتفاق می‌افتد و نوعی توافق و تبانی صورت می‌گیرد که به گونه‌ای رأی بدهند که روسای کمیسیون‌ها غیر تهرانی‌ها باشند اما افراد اثرگذار از تهران در دوره‌های گذشته خیلی‌ها بودند اما در دوره آینده این افراد اثرگذار را در تهران نمی‌بینیم و این یک ضعف است. منظور من افرادی است که طرح‌های پیشنهادی آن‌ها جلوه می‌کند یا نطق آن‌ها شنیده می‌شود و مورد توجه قرار می‌گیرد. غالبا به دلیل اینکه نمایندگان تهران چهره‌های ملی بودند می‌توانستند روی رأی نمایندگان شهرستانی هم اثرگذار باشند اما در این دوره این اتفاق نخواهد افتاد و تصور می‌کنم یک نوع پراکندگی را در دوره بعد خواهیم داشت.

آیا ذائقه سیاسی مردم تهران با سایر شهرهای کشور متفاوت است؟

حیف است صدای اصولگرایان تهرانی در مجلس شنیده نشود
در تهران سلایق مختلفی وجود دارد و ما نباید از وجود سلایق مختلف غفلت کنیم. این سلیقه‌های مختلف در انتخابات ریاست جمهوری 88 و 92 هم خود را نشان داد و در این انتخابات هم بروز کرد. این بدان معنا نیست که تهران یک سلیقه متفاوتی پیدا کرده بلکه این سلیقه بوده اما در بعضی از ادوار انتخابات غلبه می‌کند، ظهور و بروز بیشتری پیدا می‌کند و بر اوضاع چیره می‌شود. به نظر من حیف است که جمعیت یک میلیون نفری رأی دهندگان اصولگرایان در تهران طی 4 سال آینده صدایشان در مجلس شنیده نشود. باید ترتیبی بدهیم که در هر دوره مجلس احیانا ترکیبی از سلیقه‌های مختلف از تهران به مجلس راه پیدا کنند. برای این کار به جای اینکه یک نفر به 30 نفر رأی بدهد پیشنهاد من این است که یک نفر به 5 یا حداکثر 10 نفر رأی بدهد. به این شکل ما شاهد حضور ترکیبی نمایندگان سلایق مختلف در تهران خواهیم بود. الان دو لیست به رقابت پرداختند و مجموعه این دو لیست دو میلیون و 700 هزار رأی مردم تهران را از 3 میلیون و 300 هزار نفری که در رأی گیری شرکت کردند، نمایندگی می‌کند. این خیلی خوب است و نشان می‌دهد این دو سلیقه وجود دارد پس کاری کنیم که هر دو سلیقه بتوانند نماینده داشته باشند و این نیازمند تغییر در انتخابات تهران و کلانشهرهاست که بتوانند همواره نمایندگی مردم را پوشش دهند.

با این استدلال می‌توان گفت که در دوره نهم، هشتم و حتی هفتم اصلاح‌طلبان تهران هیچ نماینده‌ای در مجلس نداشتند و صدایشان در مجلس شنیده نشد.

همین هم درست نیست برای من فرقی نمی‌کند بلکه در شرایط فعلی این موضوع برای من تبدیل به یک ایده شده است وگرنه اصل این قضیه در گذشته هم بوده اما برای من تبدیل به ایده نشده بود که بتوانم این را پیشنهاد دهم.

این موضوع نیازمند اصلاح قانون انتخابات مجلس است؟

همین طور است در این صورت ما می‌توانیم به این شکل اصلاح کنیم که مثلا در تهران 6 لیست 5 نفره از طرف اصولگرایان و 6 لیست 5 نفره هم از طرف اصلاح‌طلبان ارائه شود. ممکن است این‌ها 50-50 رأی بیاورند و ممکن است 60-40 رأی بیاورند. این مبادله نمایندگان جریانات سیاسی طی انتخابات خواهد بود اما هر دو جریان صدایش در مجلس شنیده می‌شود.

قابل توجه است که در برخی ادوار انتخابات مجلس اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کردند. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت که آن‌ها هم نماینده داشته باشند.

پیش‌بینی شما از ترکیب هیأت رئیسه و به خصوص ریاست مجلس دهم چیست؟ فکر می‌کنید بین آقایان عارف و لاریجانی کدامیک شانس بیشتری برای ریاست دوره دهم مجلس دارند؟

لاریجانی در دستیابی به صندلی ریاست مجلس موقعیت برتری دارد
باید قدری صبر کرد و ببنیم نمایندگانی که در مرحله دوم به مجلس راه می‌یابند چه کسانی خواهند بود. اما تا این جا پیش‌بینی این است که همچنان آقای لاریجانی در دستیابی به صندلی ریاست موقعیت برتری دارد. آن هم به دو دلیل؛ یکی تجربه، سابقه و پختگی آقای لاریجانی که دو دوره ریاست مجلس را داشته‌اند و در مقابل آقای عارف هست که هیچ تجربه نمایندگی مجلس را ندارد. خود تجربه نمایندگی اثرگذار است. البته آقای لاریجانی از هوش بالایی هم برخوردار هستند و به مجرد این که نماینده مجلس شدند توانستند مدیریت را به دست بگیرند و خوب هم مدیریت کنند اما من این پیش‌بینی را در مورد آقای عارف ندارم گرچه دکتر عارف، معاون اول رئیس جمهور دولت اصلاحات بوده اما آنجا هم خیلی گل نکرده و نتوانسته خودی نشان دهد. ما تجربه دانشگاه تهران ایشان را هم داریم که تجربه خوبی است اما در سطح ریاست قوه مقننه نیست.

نکته دیگر کمیت نمایندگانی است که به آقای لاریجانی تمایل بیشتری دارند. 70 نفر از نمایندگان از دوره قبل باقی مانده‌اند که به احتمال قوی اکثرا رأیشان به آقای لاریجانی است. اصولگرایانی که از شهرستان‌ها وارد مجلس می‌شوند نیز علی القاعده گرایش بیشتری به آقای لاریجانی دارند. می‌ماند مستقلین و اصلاح‌طلبان که تصور می‌کنم بخشی از مستقلین هم ترجیح می‌دهند که آقای لاریجانی رئیس مجلس باشند.

البته این پیش‌بینی با توجه به شرایط فعلی است.

در صورت تداوم ریاست آقای لاریجانی ترکیب هیأت رئیسه در دوره آینده به چه شکل خواهد بود؟

هیأت رئیسه مجلس دهم ترکیبی خواهد بود
پیش‌بینی من این است که هیأت رئیسه ترکیبی خواهد بود. به ویژه با روحیه سماحتی که آقای لاریجانی نسبت به جریان اصلاح‌طلب دارد که در دوره فعلی هم میدان زیادی به نمایندگان اصلاح‌طلب که در اقلیت جدی بودند، داد. هم آن‌ها را وارد فراکسیون رهروان ولایت کرد و هم به آن‌ها برای رقابت‌ها میدان داد که روسای بعضی از کمیسیون‌ها شدند و حتی در انتخابات درون فراکسیون به رقابت پرداختند و در حد نائب رئیسی مجلس هم کاندیدا شدند.

با توجه به سابقه نمایندگی‌تان در سه دوره مجلس، توصیه شما به منتخبان مجلس دهم چیست؟

نمایندگان مجلس دهم از ظرفیت نخبگانی که به مجلس راه پیدا نکردند استفاده کنند
انتظار من از هیأت رئیسه مجلس آینده این است که یک برنامه توجیهی برای نمایندگان بگذارند که هم آشنایی با قانون اساسی و هم آشنایی با آیین نامه داخلی مجلس، برنامه‌ها و قوانین مادر اتفاق بیفتد تا نمایندگان جدید ورود نسبت به این مسائل کاملا آشنا شوند. این امر کمک می‌کند که آن‌ها زودتر بتوانند پس از ورود به مجلس وارد کار قانونگذاری و نظارت شوند. نکته دوم استفاده از ظرفیت نخبگانی است که به مجلس راه پیدا نکردند.

البته من این را نسبت به خودم نمی‌گویم زیرا واقعا گرفتاری‌های من در دانشگاه امام صادق (ع) و مجمع تشخیص مصلحت نظام مانع از این خواهد بود که چنین خدمتی بکنم اما افراد پخته، باسابقه و با تجربه‌ای هستند که می‌توانند مشورت بدهند. غفلت نکنند زیرا به خاطر جریانات سیاسی مصالح ملی نباید مورد غفلت قرار گیرد پس از تجربه و دیدگاه مشورتی این‌ها استفاده کنند و از آن‌ها کمک بگیرند این می‌تواند کمک کند که ناپختگی احتمالی برخی از نمایندگان جدیدالورود تبدیل به پختگی شود و بتوانند فرصتی را برای خودشان، کشور و ملت خلق کنند.

آیا به نظر شما اصولگرایان نیاز به پالایش درونی و تغییر راهبرد احتمالی برای انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی ندارند؟

ممکن است اصولگرایان نیازمند تغییر شعار باشند
یک نکته مهم این است که اصولگرایان نمی‌توانند اصول خودشان را مورد غفلت قرار دهند. یکی از نکاتی که مهم است این است که نباید چرخش نسبت به اصول را شاهد باشیم ولی توجه داشته باشید رویکردها و ادبیات می‌تواند تغییر کند و به گونه‌ای باشد که جاذبه لازم را پدید بیاورد. همین‌جا بگویم که اگر بنای مجلس هفتم این بود که با شعارهای قبلی روی کار بیاید احیانا با موفقیت روبرو نمی‌شد. شعاری که کاندیداهای مجلس هفتم و قبل از آن شوراهای اسلامی شهر دنبال می‌کردند شعار آبادگران بود که شعار تازه‌ای بود و جذابیتی داشت بدون اینکه محتوا و مبانی دستخوش تغییر شده باشد.

احیانا ممکن است ما نیازمند تغییر شعار البته با حفظ اصول و مبانی باشیم که مشکلی در آن نمی‌بینیم ضمنا تعداد آرای اصولگرایان نشانگر ادامه مقبولیت‌شان است. درست است که اصولگرایان رأی نیاوردند اما در تهران یک میلیون رأی دهنده حامی جمعیت قابل توجهی است. البته وقتی افراد در موضع قدرت باشند معمولا جایگاه‌شان افت پیدا می‌کند، اما اگر در موضع قدرت نباشند جایگاه‌شان بهبود هم پیدا می‌کند زیرا معمولا مشکلاتی که ظهور می‌کند را از مدیران حاضر می‌بینند و از این جهت هزینه اتفاقاتی که در گذشته رخ داده به دوش مجالس هفتم، هشتم و نهم می‌دانند و احیانا رقبا چنین هزینه‌ای را به دوش ندارند و از این جهت بیشتر مورد اقبال قرار می‌گیرند.

حالا جریان معکوس می‌شود و می‌شود گفت این دست‌یافتگان به کرسی‌های مجلس در کنار دولت مسئولیت پذیر خواهند بود و باید پاسخگو باشند. انتظارات هم بیشتر متوجه آن‌هاست و کسانی که در حوزه قانونگذاری و اجرا نیستند طبعا توجه مسئولیت از آن‌ها منصرف می‌شود و می‌توان گفت که در دوره بعد هواداران بیشتری هم پیدا می‌کنند.

گردش مسئولیت‌ها امری کاملا طبیعی است
براساس آیه شریفه قرآن "وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ" گردش مسئولیت‌ها امری کاملا طبیعی است و این اتفاقی که در تهران افتاد هم براساس همین گردش مسئولیت‌ها بوده است. من به نمایندگان منتخب تهران و کل کشور تبریک می‌گویم و توفیق آن‌ها را از خداوند برای خدمت به مردم خواهانم. از مردمی که پای صندوق‌های رأی آمدند هم چه به ما رأی دادند و چه ندادند تشکر می‌کنم که موجب خرسندی رهبر و ملت شدند. از آن‌هایی که به ما رأی دادند هم تشکر می‌کنم گرچه ما رأی نیاوردیم. چه من و همکارانم در لیست ائتلاف اصولگرایان و چه مردمی که رأی دادند همه به وظیفه‌مان عمل کردیم و از این بابت من خودم و آن‌ها را پیروز می‌دانم زیرا پیروزی به معنی انجام وظیفه است و این وظیفه به خوبی انجام گرفته است.
منبع: ایسنا
نظرات شما