آی اسپورت نوشت: در آخرین روز از تعطیلات نوروزی سال 95، مصاحبه ای بی
پرده با کارلوس کی روش انجام داده ایم. سرمربی پرتغالی تیم ملی در این
گفتگو، صحبت های جالبی در مورد زندگی در ایران و هدایت تیم ملی بر زبان
آورده است.
بگذارید از آخر شروع کنیم. شما بعد از پیروزی تیمتان برابر
عمان، برای سکوها دست تکان دادید. آیا این به معنی خداحافظی نهایی با
فوتبال ایران بود؟
هرگز. من از کسی خداحافظی نکردم. حرکت من نشانه تشکر
از مردمی بود که در تعطیلات برای تماشای بازی تیم ملی آمده بودند و بارها
در طول بازی من را تشویق کردند. روز اولی که من به ایران آمدم، مردم من را
کوئیروز، کوئیروش، کرش، کروش، کوروش(میخندد) و چیزهای دیگری خطاب میکردند
اما در طول 5 سال حالا 40 هزار نفر یک صدا اسم من را در ورزشگاه صدا
میکنند و این خودش ثابت کننده چیزهای زیادی است.
اما این به آن معنا نیست که در فوتبال ایران همه از عملکرد شما راضی هستند.
البته. باید در نظر بگیرید که من یک مربی فوتبال هستم. من چلوکباب نیستم که بتوانم همه آدمها را راضی کنم.
قبل از قبول کردن چالش ورود به ایران، کدام چهرههای فوتبالی ایران را میشناختید؟
از
بازیکنها مجاهد خذیراوی را میشناختم که شنیده بودم به خاطر یک مهمانی،
فوتبالش تمام شده است. یکی دو فیلم از مهرداد میناوند دیده بودم و
میدانستم ابراهیم تهامی هم چند بار بیرون در مهمانیها منتظر بازیکنان
ملیپوش شده است. در کل به این نتیجه رسیدم که اهالی فوتبال در ایران بسیار
خوشمشرب و اهل مهمانی هستند.
مربی خوبی مثل زلاتکو کرانچار، به
خاطر یک سری تفاوت فرهنگی از کار در تیم امید ایران منع شد. شما چطور با
این تفاوتها کنار میآیید؟
تفاوت فرهنگی؟ از آنجایی که من با سفیر سابق
کشور شما در برزیل از یک استخر مشترک استفاده نکردهام، نگران موضوعی به
نام تفاوتهای فرهنگی نیز نیستم.(میخندد).
در چند سال گذشته شما همواره از امکانات تیم ملی انتقاد کردهاید، آخرین وضعیت امکانات تیم چطور است؟
باید
از آقای علی پروین تشکر کنم که اخیرا سند ششدانگ تپه داوودیه را به نام
تیم ملی زدهاند و ما از این پس دیگر هیچ نوع مشکلی در مورد زمین تمرین
نخواهیم داشت.
در ایرانشما را متهم میکنند که تنها به دنبال پول درآوردن هستید.
(میخندد).
دوستانی که این حرفها را مطرح میکنند، خودشان در مازندران ویلای 5
میلیاردی ساختهاند. امیدوارم آنها بیایند و توضیح بدهند که پول این
ویلاها را از کجا آوردهاند که هر هفته فوتبال را به حال خودش رها میکنند و
در شمال مشغول جوجه سیخ زدن میشوند. اینها خوب میدانند که باید به جوجه
سس مایونز بزنند که در زمان کباب شدن خوش طعم شود اما یک معضل ساده در
فوتبال را نمیتوانند حل کنند.
پس به طور کامل رد میکنید که انگیزه مالی باعث قبول پیشنهاد ایران توسط شما شده است؟
من
صاحب یک جزیره اختصاصی در موزامبیک هستم و نیازی به درآمد فوتبال ندارم.
من سالها در نظم اروپایی زندگی کردهام و به ایران آمدم تا کمی هم زندگی
خاورمیانه را تجربه کنم. وقتی پیشنهاد ایران رسید با فرگوسن هم مشورت کردم
و در نهایت تصمیم گرفتم به کشوری بیایم که در آن هیچکس از یک ساعت بعدیاش
هم خبر ندارد. زندگی در ایران به مراتب هیجانانگیزتر از اروپاست. صحبت من
از مسائل مالی، صحبت از نابرابری است. صحبت از اینکه برخی میتوانند با
پول آینه بغل ماشین پورش پسرشان برای تیم ملی اردو برگزار کنند اما همیشه
تاکید دارند که فدراسیون بیپول است.
تیم ملی امید بر خلاف تیم ملی بزرگسالان تدارکات کاملا مناسبی برای جام ملتهای زیر 23 سال داشت. در این باره چه نظری دارید؟
طبیعی است. بالای سر آنها فردی حضور داشت که اول چاه نفت بوده و بعد دست و پا درآورده است!
لحن صریع و تند شما گاهی هم در کشور برایتان دردسرساز میشود.
این
موضوع برای من اهمیتی ندارد. ایرانیها همواره از من حمایت کردهاند. گروه
کوچکی نیز به من توهین کردهاند که مطمئنا با قانون روبرو خواهند شد. حسام
نواب صفوی قرار است در دادگاه لاهه از حقوق من در برابر آنهایی که توهین
کردهاند دفاع کند.
شما رابطه بسیار خوبی با بازیکنان تیم ملی دارید، محبوبترین بازیکن بین آنها برای شما کدام است؟
مسعود
شجاعی. مسعود این اواخر دوباره فرم خوبش را به دست آورده. او یک فوتبالیست
بی نظیر است. من قول میدهم اگر دو سال دیگر با همین جدیت تمرین کند
بالاخره میتواند دوباره یک بازیکن را دریبل بزند.
در طول این چند سال چقدر با سنتهای ایرانی آشنا شدهاید؟
شما
در ایران سنتهای بسیار جالبی دارید. در جشن چارشنبه سوری همدیگر را کور
میکنید و در روز طبیعت، دست به منهم کردن طبیعت میزنید. برای دروغ سیزده
هم در طول سال چند بخش خبری تعبیه کردهاید. البته ما هم رسم مشابهی داریم و
من از مدتها قبل منتظر اول آوریل بودهام تا یک مصاحبه اختصاصی با آی
اسپورت انجام بدهم!