عبور از «روحانی» نه منطقی است و نه امکانپذیر
اصولگرایان در هفتههای گذشته به دنبال اظهارنظرهای صادق زیباکلام مبنی بر جایگزینی ظریف بهجای روحانی در انتخابات 96، به ابزارهایی نظیر شانتاژ و ایجاد فضایی غیر شفاف روی آوردند که البته در سایه این رفتار، اهداف مشخصی را دنبال میکنند.
بحث عبور از روحانی پیش از هر چیز تبدیل به ابزاری برای مانورهای تبلیغاتی اصولگرایان شده و این امر لزوم مقابله با آن تا توقف این شانتاژهای خبری و رسانهای را بیشازپیش آشکار میکند.
احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در گفتوگو با رویداد۲۴ در مورد طرح عبور از روحانی در انتخابات 96 گفت: «چنین طرحی منطقی و امکانپذیر نیست، چراکه این سؤال پیش میآید که "عبور از روحانی برای رسیدن به چه کسی؟".»
نقیب زاده در مورد این رفتار اصولگرایان گفت: «اصولگرایان در سالهای اخیر ثابت کردند که بحث آنها عبور از همه است، حتی وقتی یک اصولگرا را انتخاب میکنند، بعد از مدتی قصد دارند از وی نیز عبور کنند. متأسفانه کار اصلی اصولگرایان کارشکنی سیاسی است، به این معنا که هر فردی، بهخصوص از اصلاحطلبان که به قدرت میرسد، اصولگرایان تمام تلاش خود را برای شکست وی و برنامههای او به کار میگیرند. بااینحال، خوشبختانه جامعه ایران دارای یک فرهنگ سیاسی است که در نقطه مقابل آن عمل میکند؛ یعنی هرچه تلاش اصولگرایان برای کارشکنی بیشتر میشود، سرسختی جامعه نیز برای تائید بیشتر میشود.»
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ادامه داد: «اصولگرایان بر این باورند که روحانی به خاطر حصول برجام، محبوبیتی کسب میکند و سپس درواقع زمینه برای اصلاحطلبان بعدی نیز فراهمشده و قدرت بهطورکلی از دست اصولگرایان خارج میشود. نگرانی این طیف از این موضوع، کاملاً صحیح است. موضوع دقیقا همینطور است، جامعه تشنه اصلاحات و تغییرات است و اصولگرایان نیز مخالف هرگونه تغییر هستند.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: «طرح چنین مسائلی یک نوع شانتاژ و ایجاد فضای غیرواقعی است که نهتنها به سود اصلاحطلبان نیست، بلکه به سود اصولگرایان نیز نخواهد بود؛ چراکه طرح این مسائل ممکن است نظر مردم را منحرف کند ولی نقشههای آنان الزاماً عملی نخواهد شد.»
نقیب زاده در مورد طرح عبور از روحانی گفت: «چنین طرحی منطقی و امکانپذیر نیست، چراکه این سؤال پیش میآید که "عبور از روحانی برای رسیدن به چه کسی؟". بحثی که صادق زیباکلام مطرح کرد، در حقیقت یک شوخی بود و به نظر بنده این شوخی حاوی این پیام بود که در صورت کنار زدن روحانی، یک فرد لیبرالتر جای او را خواهد گرفت.»
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی در مورد جایگزینی روحانی با ظریف، گفت: «این باور که ظریف بهتر از روحانی عمل خواهد کرد، باور اشتباهی است؛ چراکه موفقیتهای ظریف نیز مدیون و مرهون حمایتهای روحانی است. از این گذشته، تنها توفیق در یک زمینه برای ریاست جمهوری کفایت نمیکند و نیازمند ویژگیهای بسیاری است.»
وی در مورد سوزاندن شانس روحانی و ظریف بهواسطه طرح عبور از روحانی، گفت: «کسانی که بحث ریاست جمهوری ظریف در سال 96 را مطرح میکنند، آگاه نیستند که وضعیت فعلی ظریف برای ریاست جمهوری مناسب نیست. کاندیداتوری وی در سال 96، سوزاندن شانس ظریف نیز هست. ظریف باید در دستگاه دیپلماسی کارکشتهتر شود و در مسائل سیاسی نیز اشراف بیشتری پیدا کند، چراکه ریاست جمهوری تنها دیپلماسی نیست و شامل مسائل داخلی نیز میشود. اگر روحانی نتواند در مقابل فشارهای اصولگرایان مقاومت کند، ظریف نیز قطعاً توان این کار را نخواهد داشت. بنابراین، بحث جایگزینی روحانی با ظریف، سوزاندن هر دو مهره است. روحانی از ابتدای انقلاب در مراکز حساس در نظام حضورداشته و از شهامت بالایی نیز برخوردار است، بااینوجود دستاندازیهای بسیاری سر راه وی صورت گرفت؛ با این تفاسیر ظریف که جای خود دارد.»
نقیب زاده در مورد لزوم تداوم ریاست جمهوری روحانی بهواسطه کارنامه وی گفت: «توفیقات روحانی ازاینپس آغاز میشود؛ صحیح نیست که وی پس از توفیق برجام، عرصه را ترک کند. نتایج اعمال روحانی ازاینپس روزبهروز روشنتر میشود و انصاف سیاسی نیز حکم میکند که هر کس خدمتی کرد، از نتایج آن نیز بهرهمند شود.»
وی افزود: «روحانی موفق شد که با مجلس نهم همکاری کند و درعینحال به توفیقاتی دست یابد. اینک که مجلس جدید نیز همسوی دولت است، روحانی امکانات بیشتری برای عمل کردن دارد و علاوه بر اینکه تمام تلاش دولت وی صرف برجام شد و ازاینپس آثار عمل وی درصحنه اقتصادی و اجتماعی آشکار میشود و طبعاً رضایت بیشتری نیز در جامعه به وجود خواهد آمد. مردم نیز از درایت سیاسی برخوردارند و بهخوبی میدانند که هشت سال تحریم، سیاستهای غلط، و در حقیقت، هشت سال براندازی نرم صورت گرفته و در حال حاضر در عرض یکشب نمیتوان تمام این آثار را جبران کرد.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مورد موضوع پایگاه اجتماعی گفت: «پایگاه اجتماعی ناشی از اقدامی است که ظریف انجام داده؛ سردار سلیمانی نیز دارای چنین پایگاه اجتماعی است، یک نفر در عرصه دیپلماتیک و یک نفر در عرصه نظامی؛ ولی بدین معنی نیست که هر فردی که در یک عرصه پایگاه اجتماعی به دست آورد؛ حتماً گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری خواهد بود. بنابراین، پایگاه اجتماعی دلیلی بر این نیست که ظریف در صورت کاندیداتوری، دارای آرای بیشتر از روحانی باشد.»
وی ادامه داد: «برخی اصولگرایان سردار سلیمانی را بهعنوان یکی از احتمالهای کاندیداتوری خود اعلام کردند؛ درحالیکه وی یک سردار موفق در جبهههای جنگ است ولی مشخص نیست که در سمت ریاست جمهوری کاری از پیش ببرد یا خیر، بخصوص که ممکن است وجهه نظامی وی نیز از بین برود.»
نقیب زاده افزود: «اصولگرایان همواره در میان خود به دنبال یک چهره موجه هستند؛ مدتی احمدینژاد را پیدا کردند و دوباره قصد مطرح کردن وی را داشتند. درواقع اقبالی که از احمدینژاد صورت گرفت؛ مشابه استقبال فرانسویها از لوپن بود؛ یعنی مردم به دلیل نارضایتیهایی که داشتند به سمت لوپن هجوم آوردند، اما زمانی که موضوع جدی شد، آرای وی ناگهان با ریزش مواجه شد. اصولگرایان نیز وقتی متوجه شدند که احمدینژاد مشکلات و پروندههای بسیاری دارد، به دنبال افراد دیگر رفتند.»