پرترههایی از تاریخ نقاشی ایران
رویداد۲۴ طبیعت بیجان سبقهای در هنر ایران نداشت، اما نقاشی پرتره سابقهای دیرین دارد و چهرهنگاریِ شخصیتهای سیاسی و تاریخی در ایران شاید پیشینهاش به اعصار پارسی و پارتی برسد. در دوران قاجار چهرهسازی از شاه و سیاسیون و درباریان سطح و ابعاد متفاوتی به ژانر پرتره داد.
فتحعلیشاه وظیفهی خطیر تولید پرترههای باشکوه برای توزیع در ولایات و همینطور خارج از کشور را به عهدهی کارکنان نقاشخانهی سلطنتی گذاشت.
پرترههای بزرگی از شاه نقاشی شد که نمادی از تمرکز قدرت او و به تبع آن سبب اعتبار و تحکیم مناسبات دیپلماتیک با حکومتهای خارجی میشد. در نتیجه چهرهسازی رفته رفته در کانون زبان بصری قاجار جای گرفت.
در نیمهی دوّم سده نوزدهم و بخصوص در دورهی ناصرالدین شاه رویه تاحدودی تغییر کرد. این سفارشها را فارغالتحصیلان داراالفنون انجام میدادند. آنها پرترههای شاه و درباریان و حاکمان محلی را به مناسبتهای گوناگون میکشیدند.
کمالالملک و شاگردانش هم به ژانر پرتره علاقهای ویژه داشتند و شبیهسازی در این ژانر به نوعی بیانگر میزان تبحر و توانایی تکنیکی بود.
در ادامه شاگردان کمالالملک کمی پیش رفتند و سعی کردند پرترههایی که خلق میکنند در نقشهای اجتماعیشان قابل تعریف باشند. آنها در این مسیر به نقاشی از کسبه و یا چهرهسازی از تیپهای کوچه و بازار روی آوردند.
با متداول شدن دوربین، عکاسی وظیفهی تیپنگاری را به عهده گرفت و همزمان استانداردهای قضاوت شبیهسازی را بالا برد. در جریان نوگرایی مسئله کاملاً تغییر کرد و ژانر پرتره رو به افول رفت.
نه تنها در جریان نوگرایی ایران، بلکه به صورت کلی در دورهی مدرن، ژانر پرتره تا حدی به حاشیه میرود. در معدود پرترههای جریان نو، نقاش از درگیری با شبیهسازی خود را رها و به سادهسازی روی میآورد.
نوگرایان کمتر توانستند پرترهنگاری را به مفهوم انسان و فردیت سوژه گره بزنند و در چهرهسازیهایشان بیشتر خصلتهایی برای هویتهای جمعی را جستجو میکردند. ناگفته نماند هنرمندان نوگرا در ابتدای جستجوهای خود و از همان اولین نسلشان پرترهنگاری را تجربه میکردند و برخی از این آثار دارای خصلتها و ویژگیهای قابل اعتنایی است.
در حوالی سالهای انقلاب ژانر پرتره رونقی دوباره گرفت و چهره سازی برای بیان عواطف و باورها ضروری به نظر میرسید.
فردیت چهرهها کمتر شد و ویژگیهای شخصیتی در قالب پرترههایی سمبلیک فزونی یافت. از اواسط دههی هفتاد همراه با موج تکثرگرایی هنر معاصر رانهی جدیدی از نقاشی فیگوراتیو به حرکت در میآید که ژانر پرتره در آن بسیار برجسته است.
در برخی آثار ویژگیهای تکنیکی و شیوه استفاده از کارماده مسئله است و در برخی، موضوعات مربوط به زنان اهمیت مییابد. در بعضی آثار نقاش قصد دارد به شیوهای بیانگر برسد و در بعضی آثار دوباره شباهتسازی دغدغه میشود.
آثاری که در ادامه میآید نمونههایی از تلاشهای صورتگرفته در ژانر نقاشی پرترهی ایران است که در چشماندازی کلی ویژگیها و تحولاتاش مرور میشود. برخی از این آثار اهمیتی سبکشناختی دارند و برخی به لحاظ تاریخ هنری مهماند.
برخی آثار حاصل ذوقورزیهای هنرمندانی است که کمتر به ژانرهای کلاسیک همچون پرتره گرایش دارند و برخی آثار مربوط به نقاشانیست که بر پرترهنگاری و ژانر پرتره متمرکز بودند و کمتر سراغ موضوعات مختلف رفتهاند.
در گردآوری این مجموعه سعی کردم تنوع رویکردهای بصری و سبکی نمود داشته باشد و نگاهی جامع به چند نسل از هنرمندان انداخته شود. در تصاویر روزپرترههایی از تاریخ نقاشی ایران از سال ۱۱۸۹ تا ۱۳۹۷ را ببینید.
منبع: Herfeh Honarmand