چرا اصولگراها قالیباف را به جلیلی ترجیح میدهند؟
گویا مصمم تر از همیشه است؛ این را می شود از حرف های تازه اش فهمید. تصمیمش را گرفته انگار . چشم به این چند وقت باقی مانده دوخته تا تکلیفش را با سپهر سیاست ایران مشخص کند . اینکه بالاخره مرغ آمین از بالای سرش رد می شود وصدایش را می شنود تا او را راهی ساختمان پاستور کند یا که نه اوضاع باز به گونه ای دیگر رقم می خورد.
هر چه هست این بار هم مثل انتخابات قبل دوست و دشمنش در یک نکته اتفاق نظر دارند ؛ «هیچ کس به اندازه او در میان اصولگرایان سرمایه اجتماعی ندارد .» همین آمار نظرسنجی هاست که موجب شده دوستانش در توصیه برای نامزدی او هم نظر باشند و البته موجب شده تا آنگونه که خودش روایت کرده رقبایش پیک فرستاده و او را تهدید کنند تا نامزد انتخابات نشود.
مشخص است که این توصیفات درباره محمد باقر قالیباف است؛ درباره کسی که می خواهد برای سومین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود.
در میانه بودن یا نبودن
کدام یک را باور کرده و
مبنای تحلیل کنیم ؟ حرف های مرتضی طلایی رفیق قدیمی اش که گفته «نکته ای را
بگویم که مربوط به آخرین دیدارم با ایشان است. از ایشان سؤال کردم که آیا
شما واقعاً قصدی برای شرکت در انتخابات دارید ؟ ایشان در پاسخ گفت که من
چنین قصدی ندارم و تصمیمی نگرفتهام. این عینا سخن کسی است که در مظان این
است که میخواهد از بهشت به پاستور برود. البته بعضی اوقات برخی رفتارها از
جانب دوستان و گروه های سیاسی مصداق دوستی خاله خرسه است، اینجاست که برخی
چون دوست دارند آقای قالیباف رئیسجمهور شود و مشکلات کشور حل شود ، نوعی
حرف میزنند و رفتار میکنند که جامعه احساس کند آقای قالیباف میخواهد به
پاستور برود، از آن سو گروه های سیاسی رقیب هم این موضوع را تبدیل به فرصت
یا فشار و تخریب می کنند برای زیر سوال بردن خدمات شهرداری. این شکل طرح
موضوع برای آقای قالیباف آوردهای که ندارد هیچ، بلکه ریزش هم دارد.»
یا حرف های نماینده مجلس هم استانی اش که گفته« سال دیگر در همین زمان در خبرهایتان مینویسید "رئیسجمهور قالیباف" و دلیلش هم اجماع اصولگرایان است که به زودی خبرش را میشنوید.»
همه می گویند حرف هایی که او به تازگی در روز دانشجو بیان کرده نشانه ای است از اینکه دیگر برای نامزدی شکی ندارد. نشانهای است از اینکه او یک پای انتخابات اردیبهشت ماه است. می گویند اینکه او صربح تر از سعید جلیلی به وضعیت این روزهای برجام اعتراض کرده نشانه ای است از یک شیفت کاراکتری .
نقل می کنند که تغییر ظاهر او در واقع تولید یک برند جدید برای خلق یک شخصیت متفاوت است. باید سخنان اخیر او را تحلیل کنیم آنوقت متوجه می شویم کدام گزاره درباره او به حقیقت نزدیک تر است؛:«قالیباف تصمیمش را برای نامزدی در انتخابات گرفته یا اینکه قالیباف برنامه ای برای ریاست جمهوری ندارد»
روز متفاوت آقای شهردار
حرف و حدیث های تازه
پیرامون او از سخنانش در روز دانشجو نشات گرفته ؛ آنجا که او گفته :« نفر
میفرستند پیش من میگویند فلانی تو بیا بگو در انتخابات شرکت نمیکنم، در
این شرایط از تو حمایت هم میکنیم، این بحثها هم جمع میشود و اینقدر هم
فشار نمیآورند. من هم گفتم من یک مجاهد و خدمتگزار هستم و به این افتخار
میکنم. ما انقلاب کردیم که همین زد و بندها اتفاق نیفتد و فضای باز سیاسی
وجود داشته باشد؛ هر چقدر شما تخریب کنید، ما محکمتر ایستادهایم. در این
مورد اخیر هم جز بحثهای سیاسی موضوع چیز دیگری نیست.»
این همان جملاتی است که با استناد به آن می گویند محمد باقر قالیباف غیر مستقیم اعلام نامزدی کرده و گفته مقابل تهدیدها برای نامردی اش مقاومت کرده است. حتی تحلیل می کنند که این حرف ها پاسخی است به آنهایی که می گویند ماجرای املاک کار پرونده نامزدی قالیباف را برای این انتخابات بسته است. در واقع او همه فشارهای چند وقت اخیر را تنزل داده به «بحث های سیاسی» تا اینکه می گویند او از کاندیداتوری منصرف شده را یک تحلیل و برداشت غیرواقعی نشان دهد . اما چه کسی به او پیام فرستاده است؟
پیکی که به دفتر او رفته از کدام جناح بوده و چه نشانی داشته؛ قالیباف حرفی در این باره نزده اما براساس شنیده ها از قرار یکی از مخالفان او در شورای شهر بوده که حامل این پیغام بوده است. شاید شهردار تهران همین روزها راز این ملاقات را فاش کند. این اما همه ماجرا نیست. محمد باقر قالیباف در روز داغ دانشگاه ها حرف های مهمی تری هم زده است . آنجا که گفته « اگر امروز انتقادها وجود دارد برای این است که ما میز مذاکره را میز مبارزه فرض نکردیم و آمدیم به آنها اطمینان کردیم. در شرایطی که مقام معظم رهبری در چند سال قبل از برجام طی سخنانی در مشهد فرمودند اگر آمریکایی با دستکش مخملی هم سراغ شما آمدند، زیر این دستکش مخملی دست چدنی دارند. آنها در تاریخ نشان داده اند که صداقت نداشته و دنبال کمک به کسی نیستند بلکه دنبال منافع خودشان میروند. نتیجه را امروز میبینیم که نه چرخ هستهای و نه چرخ زندگی نمیچرخد؛ این بابت خوش باوری به آمریکا است. این هم سادهلوحی است که آب و نان و زندگی مردم و اقتصاد و آلودگی هوا و همه چیز را به برجام گره بزنیم. اگر این کار را انجام دهیم معلوم است، الفبای حکومتداری را بلد نیستیم و دنیا و استکبار را نشناختهایم.»
تحلیل محتوای این سخنان به ما می گوید محمد باقر قالیباف صریح و بی پروا به سمت نقد حسن روحانی رفته، صحنه انتخابات 92 را زنده کرده و البته مهمترین شعار حسن روحانی در مبارزات انتخاباتی گذشته را به چالش کشیده است. خواسته اعلام کند که نه چرخ سانترفیوژها چرخیده و نه چرخ کارخانه ها. به یک معنا او سیاست را به دیپلماسی گره زده تا رقابت با حسن روحانی را از نقطه قوت او کلید بزند.
اینجا اما یک نکته کلیدی وجود دارد ؛ اینکه در زمانه ای که سعید جلیلی به اقتصاد شیفت کرده و خود را دل آشوبه مسکن و اجاره نشین ها نشان داده چرا محمد باقر قالیباف درست به جایی نقل مکان کرده که منتقدان و معترضان هسته ای حسن روحانی آنجا حضور دارند ؟ پاسخ این است؛ درست به همان دلیل که سعید جلیلی خواسته احمدی نژاد دوران باشد تا سبد رای خود را از سرمایه اجتماعی این بخش پر کند محمد باقر قالیباف هم خواسته با بهره گرفتن از کاراکتر سعید جلیلی سبد انتخاباتی خود را از آرا طیف چپ اصولگرا بهره مند سازد. به بیان دیگر او خواسته تا این پپغام را به برخی مخالفان نامزدی اش در جناح مخابره کند که «نگران نباشید در انتقاد از برجام در مبارزات انتخاباتی ، کمتر از سعید جلیلی نخواهم بود».
آیا این تدبیر او در روزهای تصمیم ساز پیش رو و در انتخابات به نفعش خواهد بود؟ محمد باقر قالیباف هر دو بار که در انتخابات حاضر شده خوب شروع کرده ، در نظرسنجی ها بالارفته و هر دو بار هم در یک فاصله زمانی حتی نفر اول هم بوده است . اما چه شده که او نتواسته نفر اول قوه مجریه در ایران باشد ؟
محمد باقر قالیباف این بار هم اگر چه که با حاشیه های سنگینی در همین ابتدا مواجه شده اما باز خوب شروع کرده ؛ اوضاع او فعلا نسبت به سایرین بهتر است ؛ محمد رضا باهنر او را به سعید جلیلی ترجیح داده و در موردش گفته:« اصولگرایان هنوز به نظر نهایی نرسیدند امابه طور کل اعتقاد من این است کاندیداهایی که قبلا به صحنه آمدند و خود را در معرض آزمایش قرار دادند و وضعشان مشخص شده است دیگر نامزدیشان تکرار نشود. البته این موضوع در مورد آقای قالیباف فرق میکند. میزان رای آقای قالیباف در انتخابات سال 84 و 92 بعد از فرد منتخب بوده است . به نظر میرسد آقای قالیباف یکی از مصادیقی باشند که نامزدیشان برای انتخابات ریاست جمهوری باز هم قابل بررسی است. اصولگرایان دو شاخصهی مهم کارآمدی و امکان جلب و جذب آراء را برای معرفی کاندیدای واحد مد نظر دارند. اگر کسی هر دوی این پارامترها را داشته باشد کاندید نهایی اصولگرایان خواهد بود.»
کم نیستند کسانی که در جناح اصولگرا حرف هایی از جنس سخنان محمد رضا باهنر در مورد محمد باقر قالیباف مطرح می کنند. فعلا اصولگرایان او را به همه حتی سعید جلیلی ترجیح می دهند. او نفر اول است؛ شانس نخست رقابت با حسن روحانی. این را هم از سخنان نماینده هم استانی اش، هم از اظهارات مرتضی طلایی ،هم محمد رضا باهنر و حتی از سخنان خودش می توان فهمید . عزم او جزم شده ؛ سخت است که نامزد 96 نباشد ؛ مگر آنکه رخدادی غیر منتظره پدیدار شود.