تاریخ انتشار: ۰۹:۲۹ - ۱۷ دی ۱۳۹۵
گزارش رویداد۲۴ به بهانه تشکیل «جبهه مردمی انقلاب اسلامی»؛

«نئو اصولگرایان» و چالش مهره‌های سوخته انتخاباتی

با شکل‏‎گیری تشکل‌های نوپای اصولگرایی مانند «جبهه مردمی انقلاب اسلامی» فعالیت‌های انتخاباتی اصولگرایان وارد فاز جدیدی شده و به نظر می‌رسد نئواصولگرایان با حربه‌های جدیدی برای فتح صندلی اول پاستور خیز برداشته‌اند.
رویداد۲۴با شکل‏‎گیری تشکل‌های نوپای اصولگرایی مانند «جبهه مردمی انقلاب اسلامی» فعالیت‌های انتخاباتی اصولگرایان وارد فاز جدیدی شده و به نظر می‌رسد نئواصولگرایان با حربه‌های جدیدی برای فتح صندلی اول پاستور خیز برداشته‌اند. 

در نگاه اول شاید تشکل‌های جدید اصولگرایی که رگه‌هایی از گفتمان احمدی‌نژاد و قالیباف را به صورت همزمان در خود دارند به دنبال تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی و بازنگری در برخی مبانی فکری جریان اصولگرایی هستند؛ اما در واقعیت این تشکل‌های نوپا با هدف خانه‎نشین کردن حسن روحانی پا به فضای سیاسی ایران گذاشته‌اند.

 اصولگرایان در دو دهه گذشته همواره از ضعف تئوریک و عدم انطباق مبانی فکری خود با مطالبات نسل جدی رنج برده‌اند و به شکل‌های مختلف تلاش کرده‌اند با سرپوش گذاشتن بر این مشکلات به مسیر خود ادامه بدهند. 

بدون شک مهم‌ترین وجه اصولگرایی که موفق نشد مطالبات و دغدغه‌های نسل جدید را با خود همراه کند گفتمان رادیکال احمدی‌نژاد بود که از دل جریان اصولگرایی بیرون آمده بود. 

گفتمان اصولگرای احمدی‌نژاد بیش از آنکه وجوه ایجابی داشته باشد وجوه سلبی برای نسل جدید داشت و نسل جدید را از اهداف خود دور کرد. 

از سوی دیگر بالا رفتن سن چهره‌های شاخص اصولگرایی و همچنین در گذشت چهره‌های طراز اول و بی‌بدیل این جریان مانند آیت الله مهدوی کنی و مرحوم عسکر اولادی نیز مزید برعلت شده تا اصولگرایان جوان به فکر تأسیس تشکل‌های نوپای اصولگرایی بیفتند تا بلکه بتوانند خلأ‌های تئوریک این جریان را پر کنند. 

این در حالی است که در دو سال اخیر و به خصوص در دوران مجلس نهم گفتمان اصولگرایی ضربات سختی را از طیف رادیکال خود پذیرفت.

وضعیت به شکلی بود که خرده گفتمان رادیکال جریان اصولگرایی درحال سرایت به بخش‌های دیگر این جریان نیز بود و تلاش می‌کرد کل جریان اصولگرایی را در افکار رادیکال خود مستحیل کند. این خرده گفتمان رادیکال که به صورت ویژه در گفتمان جبهه پایداری خلاصه می‌شد موفق شده بود احزاب و تشکل‌های مهم و قدیمی اصولگرایی مانند حزب موتلفه اسلامی و همچنین جامعه روحانیت مبارز به عنوان دو تشکل تأثیرگذار در جریان اصولگرایی را به حاشیه بکشاند.

در نتیجه در چنین فضایی برخی از اصولگرایان جوان برای روایت قرائت جدیدی از گفتمان اصولگرایی وارد فضای سیاسی ایران شدند. 

با این وجود تشکل‌هایی مانند «یاران انقلاب اسلامی» و «جبهه مردمی انقلاب اسلامی» برای رسیدن به اهداف خود با سه چالش بسیار جدی در آینده مواجه خواهند بود.

نخست اینکه نئواصولگرایان با اهداف انتخاباتی وارد فضای سیاسی ایران شده‌اند. این در حالی است که بازنگری در مبانی فکری اصولگرایی و تلاش برای انطباق گفتمان جدید اصولگرایی با مطالبات نسل جدید به برنامه‌ای میان مدت و بلند مدت نیاز دارد. 

در نتیجه نئواصولگرایان در تشکل‌های خود یا باید به اهداف انتخاباتی خود توجه کنند و یا اینکه به فکر بازنگری در گفتمان اصولگرایی باشند. بدون شک توجه همزمان به این دو مسأله هر دو مسأله را عقیم خواهد گذاشت.

دوم اینکه چهره‌های موجود در تشکل‌های جدید اصولگرایی بیش از آنکه تئوریک و مدرن باشند در جریان بدنه و یا سنتی اصولگرایی تعریف می‌شوند. در نتیجه نئواصولگرایان در یک حالتی پارادوکسیکال قرار گرفته‌اند.

از یک سو اهداف مدرن و امروزی را دنبال می‌کنند و از سوی دیگر فاقد چهره‌های امروزی و مدرن در تشکل‌های خود هستند. 

تجدید نظر در برخی مبانی فکری اصولگرایی و به روز کردن آن نیازمند مطالعات دقیق جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است که به دانشمندان مدرن و تحصیل کرده نیاز دارد. 

به همین دلیل اگراصولگرایان قصد دارند به صورت گفتمانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری حضور پیدا کنند و به نتیجه مطلوب برسند به صورت جبری مجبور به عدول از برخی رویکردهای سنتی و پذیرفتن برخی از واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی جامعه هستند.

و چالش سوم نئو اصولگرایان در مقطع کنونی فقدان گزینه مناسب و رأی آور در انتخابات آینده است. بدون شک تنها دلیل ظهور چنین تشکل‌های درست چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری تأثیرگذاری در فضای انتخابات و احتمالأ حمایت از یک کاندیدای خاص بوده است.

البته این نکته را نیز باید در نظر گرفت که نئواصولگرایان با تشکل‌های جدید خود به دنبال معرفی یک چهره جدید انتخاباتی خواهند بود. با این وجود این حربه به دلیل اینکه حسن روحانی در چهار سال گذشته به صورت غیرمستقیم از تریبون رسمی نظام دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را فارغ البال بیان کرده است در ‌‌نهایت بی‌نتیجه خواهد بود.

در نتیجه نئواصولگرایان مجبور خواهند بود دست در خورجین قدیمی خود کنند و از مهره‌های قدیمی و امتحان پس داده خود استفاده کنند.

مهره‌های که برخی در گذشته خود را در معرض آرای مردم قرار داده‌اند و در ‌‌نهایت نیز به نتیجه نرسیده‌اند. به همین دلیل نئواصولگرایان از جنبه‌های مختلف در حالت پارادوکسیکالی قرار گرفته‌اند که هیچ راهی به جز حضور انفعالی و خفیف در انتخابات برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.
نظرات شما