تاریخ انتشار: ۱۶:۱۷ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۵

چرا هیچ‌کدام از کسبه پلاسکو به حرف مامور بیمه توجه نکردند تا زندگی‌شان خاکستر نشود؟

حالا دیگر ساختمان پلاسکو نداریم، به اسم یک ساختمان بود و در دلش صدها قلب طپنده که به امید کسب روزی و نان سفره هایشان و ساختن فردای خود و فرزندانشان صبح چراغ روشن می کردند در تلاش و کوشش تا شب هنگام که درب دوباره بسته می شد. به امید فردایی پررونق تر چشم برهم می نهادند تا روزی دیگر و تلاشی پرثمرتر را آغاز کنند. پنجشنبه روزی رسید و آتش ناغافل کاخ رویاهایشان و امید فرداهایشان را سوزاند و چه می دانستند که چنین روزی خواهد آمد و خواب را از چشمانشان می رباید.

رویداد۲۴-حالا دیگر ساختمان پلاسکو نداریم، به اسم یک ساختمان بود و در دلش صدها قلب طپنده که به امید کسب روزی و نان سفره هایشان و ساختن فردای خود و فرزندانشان صبح چراغ روشن می کردند در تلاش و کوشش تا شب هنگام که درب دوباره بسته می شد. به امید فردایی پررونق تر چشم برهم می نهادند تا روزی دیگر و تلاشی پرثمرتر را آغاز کنند. پنجشنبه روزی رسید و آتش ناغافل کاخ رویاهایشان و امید فرداهایشان را سوزاند و چه می دانستند که چنین روزی خواهد آمد و خواب را از چشمانشان می رباید.

آری دیگر زمان آن نیست که دیگران را محکوم کنیم، حادثه پلاسکو ارمغان غفلت تک تک ماست. غفلتی که سیطره اش هم دودمان زندگیمان را برباد داد و هم جان عزیزانی را گرفت که هیچ نقشی در سهل انگاری ما نداشتند.

شاید تجربه کرده باشید که برای راحتی خودمان قانونی را دور زده یا ندیده گرفته باشیم و پیروزمندانه به خلاص شدنمان در دل لبخند زده ایم اما غافل از آنکه این دور زدنها به یکباره به خانه اول می رساندمان ولی این بار با پرداخت هزینه هایی گزاف تر.

در خبرها شنیدم که بارها برای ایمن سازی ساختمان پلاسکو اخطار داده بودند و خواندم که از حدود 580 واحد تنها 100 واحد دارای بیمه بوده است.

بیایید این بار نوک تیز پیکان اتهام را به سمت خودمان بگیریم هیچ مانعی ندارد برای یک بار هم که شده شلاق تلخ انتقاد را بر پیکر خودمان لمس کنیم، آن زمانی که مامور بیمه دلسوزانه از ما می خواهد سیستم اطفاء حریق محل کار و زندگیمان را مهیا کنیم در دل نگوییم اتفاقی نخواهد افتاد، انقدر سخت نگیر، همه چیز خوب است و ...

بیایید یاد بگیریم کم بیمه کردنِ مالمان برای پرداختِ کمتر حق بیمه زرنگی نیست که عین خسران است.

یاد بگیریم ایمن کردن محیط زندگیمان هزینه اضافی پرداخت کردن نیست که به مصداق واقعی فکر فردا را امروز کردن است.

یاد بگیریم بیمه نامه خریدن پول در جیب شرکت های بیمه گر کردن نیست که دور اندیشی ست.

یاد بگیریم وقتی بیمه نامه عمر را برای جانمان که عزیزتر از آن سراغ ندارم پیشنهاد دادند نگوییم حالا کو تا 30 سال دیگر کی مرده کی زنده! که با داشتنش شاید بعد از رفتنمان خاطر بازماندگانمان کمی آرام تر شود.

یاد بگیریم غفلتهای ما فقط دامان خودمان را نخواهد گرفت. ما مسئولیم، مسئول نگاه پر از تمنای فرزندان و عزیزان بزرگ مردانی که برای نجات جان و مال ما از جان خودشان گذشتند.

کاش بیمه گرانمان بیاموزند که نقششان در سرنوشت آینده مردمان سرزمینمان آنقدر پررنگ و انکار ناپذیر است که نه فقط به بیمه گر که باید همت کنند بر ایمن سازی و دادن تحفه آرامش بیشتر تکیه کنند.

صاحبان آن 100 واحد که بیمه نامه آتش سوزی خریده بودند، پرداخت خسارت اموالشان شاید همه زندگی برباد رفته اشان نشود ولی داغ شب عید را برایشان کمتر مي كند.

بیایید با بیمه با ایمنی با دوراندیشی آشتی کنیم ما هم همسایه ایم!

* كارشناس ارشد بيمه

نظرات شما