رونمایی از برنامههای جالب غرضی برای انتخابات ریاستجمهوری/مقایسه شانس قالیباف و غرضی در انتخابات 96
به همین بهانه با محمد غرضی که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، بیش از ٤٠٠ هزار رأی آورد، گفتوگو کردهایم.
فکر میکنید اصلیترین رقیب انتخاباتی شما در سال ٩٦ چه کسی
است؟ در یک نظرسنجی توییتری رأی شما نزدیک به دو برابر رأی آقای قالیباف
شده است. آقای قالیباف از سابقه مدیریت شهری بالایی برخوردار است. برنامه
شما برای مدیریت حوزه شهری چیست؟
من از اول عمرم با کسی رقابت
نکردهام. یعنی در این ٦٠ سالی که دارم، از حقوق مردم دفاع میکردم. چه به
صورت نظامی یا سیاسی و اجتماعی با کسی رقابت نکردم. همانطور که میدانید،
من سعی میکنم مشکلات مدیریتی کشور در صد سال گذشته و ٤٠ سال اخیر و
روشهای اداره کشور را به سمع جوانان و مردم برسانم. اعتقاد من بر این است
که تمامی روشهای گذشته در اداره دولت تا سیاست اداری شهرداریها و
بخشداریها منجر به این شده که ٣٠ هزار روستا تخلیه شود و اگر این روش
ادامه پیدا کند، در ١٥ سال آینده همه جمعیت کشور در ١٢ تا ١٥ شهر و کشور
تخلیه میشود و همه مردم میآیند به شهرهای بزرگ و از این امکانات سوبسیدی
در شهرها استفاده میکنند و زندگیشان سیاهتر میشود. عرایض بنده شاید در
دوره انتخابات قبلی ملحوظ نظر عزیزان قرار گرفته است. من میگویم دولتی که
دست در جیب فقرا کند، قاعده جامعه را علیه خودش تجهیز میکند؛ تمامی این
دولتها در صد سال گذشته قاعده اجتماعی را علیه خودشان تجهیز کردهاند.
برای شهر تهران چه برنامهای دارید؟
من
ميگويم كه استاندار را باید مردم انتخاب کنند. وقتی استاندار مأمور
رئیسجمهوری و دولت باشد، همین وضعیتی است که هست؛ یعنی ارتباطش با مردم
قطع است و توانایی درک مسائل شهری را ندارد. از مشروطه تا الان دولتها
استاندار انتخاب میکردند. هرکسی در ستاد انتخاباتی یک کاندیدا بوده،
دمدستترین شغلی که به او دادهاند استانداری بوده است. ٤٠٠ استاندار در
صد سال گذشته عوض شده است. یعنی هر سال ١٠ استاندار. عمر متوسط
استانداریها دو تا سه سال است. مردم به اداره استان و شهر خودشان اولی
هستند. آقای روحانی گفتند هرکس امکانات دارد یارانه نگیرد؛ هیچکس اطاعت
نکرد. دولت با امکانات زیاد اداری و غیرمقبول افتاده به جان قطع یارانهها.
اینکه کاری که مورد قبول مردم نباشد، به وسیله دولت تعریف شود، ضد اقتدار
سیاسی است. من برای اینکه به مردم متعهد شوم کتابچهای ٣٠صفحهای نوشتم که
منتشر میشود و شما ملاحظه خواهید کرد؛ ببینید نظریات من چگونه است.
شهردار چطور؟
بیشترین رأیی که یک عضو شورای شهر در شهری که بیش از شش میلیون عضو
دارد، به دست آورده ٥٠٠ هزار رأی است. بقیه هم ٩٠ تا ٢٠٠ هزار رأی
آوردهاند. اینکه شورای شهر نیست. شورای گروههای اصلاحطلب و اصولگراست.
تهران باید به پنج تا شش استان تقسیم شود. ترکیه ٨٠ استانداری دارد. فرانسه
بیش از ٦٠ استانداری دارد. همین مسئولیت هوای آلوده؛ این مسئولیت متوجه
مردم است. دولت باید مدیریت کند. آقای زنگنه میگفت گاز کم داریم؛ اگر
گرمتان شد درها را باز نکنید. اینکه مسئولیت دولت نیست.
مسئولیت شهروند است و استاندار باید در طول زمان این مسائل را به صورت کارشناسی حل کند. نه دولت نه مجلس نه شوراها از نظام صنفیای که من در گذشته تشکیل دادم، حمایت نکردند و قانون ابتر ماند وگرنه این مصوبههایی که راجع به اداره ساختمان هست، یکی مصوبه بهرهبرداری از ساختمان است که اگر این مصوبات حمایت میشد و شوراها و شهرداریها حمایت میکردند، هر ساختمانی باید مسئول بهرهبرداری داشته باشد. ساختمان پلاسکو سال ٤١ ساخته شده بود؛ لولهکشی گاز نداشت. بهرهبرداری از ساختمان و قوانین حاکم بر آن مفصل است. شما با چند سنسور میتوانید ساختمان را مانیتور کنید.
برای انتخاب شهردار دو روش هست؛ یکی اینکه شورای شهر انتخاب کند و یک
روش اینکه علاوه بر اینکه مردم به شورای شهر رأی میدهند، به شهردار هم رأی
بدهند. در انگلیس که سابقه دموکراسی بیشتر است، مردم به شهردار رأی
میدهند. الان یک پاکستانی رأی مردم را به دست آورده و شهردار شده است. چون
سابقه کار و مواضعش نظر اکثریت مردم لندن را جلب کرد. مسلمان بود و مقابل
او یک آدم آتشين از طیف راست بود که او هم شهردار بوده اما یکسوم او رأی
نیاورد. باید مردم را در اداره شهر شریک کنیم. نباید برای مردم دستورالعمل
صادر کرد كه اين به نفع حاکمیت سیاسی است.
ممکن است سال آینده هم دوباره همان مناظرات سال ٩٢ تکرار شود.
خاطرهای از آن مناظرات دارید و استراتژی شما اینبار برای رقابت با رقبا
چیست؟
من از صداسیما آن زمان خواهش کردم که مناظرات ادامه
پیدا کند. بعد دیدم صداوسیما میگوید نه؛ همین دو جلسه کافی است من خیلی
گفتم که شما کلی شبکه دارید، بگذارید در اختیار یک نامزد. هر نامزد برود
سؤالات مردم را جواب بدهد. آن وقت جای اینکه ببیند نامزد چه میگوید،
میرود ببیند رئیس چه میگوید این خیلی بد است. شما کشورتان مزین به رادیو
تلویزیون ملی است. مردم پول برایش میدهند. آن را بگذارید در اختیار
نامزدها. هر تعداد که هستند تا تعاطی افکار درست شود و جواب و روش نامزد هم
تعریف شود. من در آن مناظرات احترام همه را داشتم و نخواستم کسی گزند شخصی
یا اعتباری ببیند و این را حرام میدانم. کسانی که از طریق تقابل، قدرت
سیاسی به دست میگیرند، عمر طولانی ندارند. واجبتر از نامزدها مردم هستند.
اعتقاد من این است که نامزد نباید به صورت آدمی که همه را علیه خودش تجهیز
میکند، حرکت کند که بعد مردم هم فکر کنند میخواهند در یک دعوا وارد
شوند. مثل ٩٢ که دعوا شد.
دعوا نشد.
دعوایی که روحانی و قالیباف کردند،
مبنی بر اینکه من حقوقی هستم، تو سرهنگ هستی، از صدتا شمشیرزنی بدتر بود.
این دو بزرگوار باید وقتی كه میخواستند مردم را تجهیز کنند، برنامههای
خودشان را مقایسه میکردند نه اینکه به برتری شخصی تمسک کنند. مردم خوششان
نمیآید در کشور اختلاف باشد. چون دیدند در صد سال گذشته وقتی اختلاف هست،
دشمن طمعکار میشود. ستادهای سیاسی توجه نمیکنند و دائم اختلافات را رو
میکنند و این بزرگترین ضربهای است که به قدرت سیاسی مردم زده میشود.
انشاءالله کتابی که منتشر میکنم، شما هم مطالعه کنید.