چگونه نصرالله گره کور عربستان را باز می کند؟
سید حسن نصرالله علیه عربستان سعودی که علیه وی و حزب الله شدیدترین و خشن ترین جنگ را به راه انداخته است،جنگ به راه نمی اندازد.
رویداد24- سید حسن نصرالله علیه عربستان سعودی که علیه وی و حزب الله شدیدترین و خشن ترین جنگ را به راه انداخته است،جنگ به راه نمی اندازد.
«ناصر قندیل»تحلیلگر لبنانی مسائل خاورمیانه در تحلیلی در روزنامه البناء نوشت:قدرت مقاومت در حد و اندازه ای است که اسرائیل می داند که این قدرت برای بازداشتن این رژیم از فکر کردن درباره جنگ، کفایت می کند.دولت آمریکا نیز به این یقین رسیده است که نمی تواند وارد جنگی شود که رئیس جمهوری سوریه را براندازد بنابر این برای راه حل سیاسی زیر چترش رضایت داد و اولویت این دولت نیز جنگ با تروریسیم به عنوان منبع واقعی خطر است.ترکیه نیز سر عقل آمده و در حساب و کتاب هایش بازنگری می کند و گره کور فقط عربستان است.عربستان در سوریه باخت و در یمن نیز می بازد و مشکلش این است که به جای نگاه درست و بررسی وقایع و تسلیم حقایق شدن، به دنبال طرفی است که بتواند گناه شکست ها و ناکامی هایش را گردنش بیندازد و این خلاصه بحران منطقه است و جنگ عربستان علیه حزب الله را تفسیر می کند.این همان چیزی است که سید مقاومت در گفت و گو با شبکه ماهواره ای «المیادین» گفت.
برای عربستان همه امور برعکس است،اگر حزب الله در سوریه و یمن و عراق دخالت نمی کرد گزینه سعودی ها به پیروزی می رسید و اگر گزینه سعودیها به پیروزی می رسید،موضع آمریکایی ها تغییر نمی کرد و اگر موضع آمریکا سر جای خود می ماند در زمینه مساله هسته ای ایران تفاهمی به دست نمی آمد و باعث نمی شد که ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای بزرگ صعود کننده به رسمیت شناخته شود و اگر این قدرت گرفتن روزافزون ایران و همراه با آن قدرت گرفتن روزافزون حزب الله نبود،روسیه جرأت نمی کرد که در سوریه دخالت نظامی کند و جنگ را از کرانه تا کرانه منتقل نمی کرد.بر اساس منطق سیاسی،دیپلماتیک و رسانه ای سعودی ها، حزب الله گره است و آن چه اخیرا در همه این زمینه ها رخ می دهد دیدگاه عربستان را فقط محدود به سطرها نمی کند بلکه باعث می شود که جنگ سختی را علیه حزب به راه اندازد و باعث شود که جنگ علیه حزب الله در اولویت اهتمام های ریاض قرار گیرد.
در یکی از مرحله های رویارویی های بزرگی که منطقه از زمان آغاز بهار عربی و هرج و مرج سیاسی و فکری که همراه تغییرات در افکار عمومی رخ داد،شاهد آن بود به نظر رسید که نخستین قطبی گرایی از موضع گرفتن یک تیم بین المللی و منطقه پشت دولت سوریه شکل گرفته و در مقابلش نیز تیمی بین المللی و منطقه ای پشت دشمنی با دولت سوریه و حمایت از مخالفانش قرار گرفت و این با قدرت در سال های 2012 و 2013 حاضر بود.در مرحله بعد از این، پرونده هسته ای ایران مطرح شد و نزاع دارای یک در شد و آن اینکه در یک کرانه ایران بر حقوق هسته ای خود اصرار می کرد و در کرانه دیگر اسرائیل تهدید به جنگ می کرد و جهان نیز به دو گروه تقسیم شد گویی دو اردوگاه شده است اردوگاهی که از ایران حمایت می کرد و اردوگاهی که از اسرائیل حمایت می کرد.نزاع در سوریه نیز عرصه ای برای رویارویی دو اردوگاه شد و چنین به نظر رسید که نتایج رویارویی سرنوشت مساله هسته ای ایران را رقم می زند و این طی سال های 2013 و 2014 چنین بود.هنگامی که بر سر مساله هسته ای ایران تفاهم حاصل شد،نزاع آمریکا و روسیه در صدر قرار گرفت از اوکراین و بازارهای نفت و گاز گرفته تا سوریه و پرونده هسته ای ایران،تا جایی که برخی گمانه زنی ها به وجود آمد مبنی بر اینکه با تفاهم بر سر مساله هسته ای ایران، روسیه با تفاهم آمریکا و ایران از معادله های خاورمیانه خارج می شود تا آن که روسیه به شکلی منحصر به فرد در خط جنگ سوریه موضع گرفت و تحولات زیادی را به وجود آورد که با نشست وین آغاز شد و با قطعنامه 2254 شورای امنیت و تقویت جایگاه رئیس جمهوری سوریه اوج گرفت و به آتش بس و نشست مونیخ و ساقط کردن آن چه به گزینه جبهه النصره معروف بود،و به آشکار شدن تفاهم روسیه و آمریکا در عناوین روشن و اعتراف هم پیمانان واشنگتن به حجم تغییر منتهی شد.
موضع گیری جدید برای رویارویی درباره جغرافیای سیاسی منطقه ،اکنون رویارویی میان دو مفهوم است یکی مفهوم گره نصرالله است که سعودی ها و اسرائیلی ها آن را تبلیغ می کنند و قوام آن این است که اگر از مازاد قدرت حزب الله کاسته شود، حضورش محدود می شود و ضرورتی ندارد که همانند شعارهای جنگ 2006 ،کاملا از بین برده شود،آن وقت همه چیز در منطقه از سوریه ، عراق و یمن تا روابط غربی ها با ایران و روسیه فرق می کند. در مقابل این مفهوم،مفهوم گره سعودی است که سید حسن نصرالله آن را آخرین حلقه ها و جنگ ها در منطقه می داند.اما میان این دو مفهوم تفاوت هایی وجود دارد تفاوت نخست این است که سید حسن نصرالله بر این باور است که قانع کردن سعودیها درباره گزینه های راه حل سیاسی و توافق ها حمام های خون در منطقه را به پایان می رساند و جنگ علیه تروریسم را در مسیر پیروزی قرار می دهد این در حالی است که عربستان ضربه زدن به حزب الله را شرط تغییر معادله ها و کاهش فشار شکست ها می داند.تفاوت دوم این است که آنان که در اردوگاه عربستان قرار دارند و با مفهوم عربستان همبستگی می کنند این کار را به دلیل محاسبه هایی متفاوت با محاسبه های عربستان انجام می دهند و آن اینکه محاسبات شان برای امنیت اسرائیل و به خاطر چشم و ابروی اسرائیل است نه چشم و ابروی عربستان.اما اکثر اینها و در صدرشان واشنگتن در ضمن به مفهوم نصرالله درباره ضرورت قانع کردن سعودی ها برای پایین آمدن از بالای درخت قانع هستند.
نصرالله علیه عربستان سعودی که علیه وی و حزب الله شدیدترین و خشن ترین جنگ را به راه انداخته است،جنگ به راه نمی اندازد.چه بسا عربستان سعودی می داند یا چه بسا نمی داند که جنگ جایگزین جنگ 2006 با هزینه کامل سعودی باید صورت گیرد و نه همانطور که برخی از رهبران عربستان امیدوار هستند که جنگی به راه بیفتد که اسرائیل در آن شرکت کند زیرا اسرائیل قدرت خطر کردن و ورود به جنگ را ندارد،دقیقا همانطور که اسرائیل در سال 2006 به جای آمریکا جنگ به راه انداخت به این امید که ناکامی آمریکا در عراق و افغانستان جبران شود و تلاش شد که نوک سرنیزه مقاومت که پس از اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا با مذاکره ساقط نشد،شکسته شود.اما به نظر می رسد سخنان نصرالله به این معناست که جنگی را با عربستان بر اساس رویکرد جنگ 2006 به راه می اندازد یعنی بسنده کردن به جلوگیری از رسیدن عربستان به اهدافش و ایستادگی در برابر آن که خودش یک پیروزی است.اعتماد به نفس این بار بیشتر و امکانات زیادتر است.رسیدن عربستان به این یقین رسیده است که نمی تواند حزب الله لبنان را شکست دهد و شکست سعودی ها در سوریه و عراق و یمن نقطه مهم و سرنوشت ساز برای باز کرده کره کور عربستان سعودی است که سید حسن نصرالله درباره آن سخن گفت.گره پایین آمدن از درخت به دلیل خالی بودن دست سعودی ها از جایگزین ها.
سید مطمئن است و بار دیگر وعده پیروزی می دهد نه در رویارویی با عربستان بلکه پیروزی در کشاندن سعودی ها به پای میز مذاکرات و راه حل ها.
منبع: جماران