رویداد۲۴ هوشنگ ابتهاج مشهور به «ه.ا.سایه» شاعر برجسته ایرانی است که در اسفند ۱۳۰۶ در رشت به دنیا آمد و روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در ۹۴ سالگی در شهر کلن آلمان درگذشت.
برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج (شهردار وقت تهران و نماینده وقت لاهیجان در مجلس شورای ملی)، ابوالحسن ابتهاج (مدیر عامل وقت سازمان برنامه و بودجه و پایهگذار برنامه توسعه مدرن ایران) و احمدعلی ابتهاج (سرمایهدار و صنعتگر و رئیس وقت فدراسیونهای وزنهبرداری و شمشیرزنی ایران)، عموهای امیرهوشنگ هوشنگ ابتهاج هستند.
سایه سرودن غزل را پیش گرفت و مدتی را بهعنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد. ابتهاج در آن زمان به فعالیت خود در رادیو ادامه داد و برنامه گلچین هفته که مربوط به موسیقی بود، را بنا نهاد.
محمد حیدری آهنگساز ایرانی در نقد دورهای که ابتهاج در رادیو بود، گفته زمانی که ابتهاج برنامه را دستش گرفت، آقای حبیب بدیعی (نوازنده مشهور ویولن) ناراحت شد زیرا توقع داشت برنامه را به او بدهند اما به سایه دادند و او هم تمام کمونیستها را به رادیو آورد و خیلیها مثل جلیل شهناز و فرهنگ شریف و ... آنجا را ترک کردند.
هوشنگ ابتهاج سیاوش کسرایی نیما یوشیج احمد شاملو و مرتضی کیوان
دیدگاه سیاسی هوشنگ ابتهاج
دیدگاههای سیاسی ابتهاج، ناشی از نزدیکی او با جریانهای چپگرای ایران بود. سایه به گفته خودش بیشترین تاثیر را مرتضی کیوان گرفت. کیوان فعال سیاسی چپگرای ایران بود که عضو شاخه مخفی حزب توده ایران بود.
کیوان در کنار فعالیت سیاسی در ادبیات و حوزه اندیشه مطالعات وسیعی داشت و چهرههایی همچون شاملو، نجف دریابندری، ابتهاج و ... همگی به واسطه او رشد کردند.
سایه نیز صراحتا خودش را سوسیالیست میدانست: «عضو حزب توده نبودم اما همیشه سوسیالیست بودم و به تودهایها احترام میگذاشتم و رفیق آنها بودم و با آنها همعقیده بودم... من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم؛ هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست.»
آثار هوشنگ ابتهاج
اگرچه عمده نویسندگان ایران، فعالیتهای متفاوتی از جمله ترجمه و روزنامه نگاری و نگارش رمان و نقد ادبی را با هم آزمودهاند، اما ابتهاج به جز سرودن شعر و البته یکبار تصحیح حافظ و یکبار هم ترجمه اشعار تومانیان، فعالیتی دیگر نداشت و تمام تمرکزش بر سردون شعر بود.
نخستین نغمهها سال ۱۳۲۵
سراب ۱۳۳۰
سیاه مشق ۱۳۳۲
شبگیر مرداد ۱۳۳۲
زمین ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا ۱۳۴۴
یادنامه ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
تا صبح شب یلدا ۱۳۶۰
یادگار خون سرو ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
بانگ نی
اشعار هوشنگ ابتهاج
پری بودی و با من راز کردی
به ناز و عشوه عشق آغاز کردی
مرا آواز دادی، چون رسیدم
برای هر سلیقهای ما قهوه داریم
کبوتر گشتی و پرواز کردی
////////////
محتاج یک کرشمه امای مایه امید
این عشق را ز آفت حِرمان نگاه دار
ما با امید صبح وصال تو زنده ایم
ما را ز هول این شب هجران نگاه دار
////////////
با منِ بیکسِ تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از ایـن خانه خدا را تو بمان
منِ بی برگِ خزاندیـده دگر رفتنیام!
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
////////////
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر
تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟
//////
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
هوا گرفتهی عشق از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم میزنم در این شب تار
وگرنه، چون سحرم بی تو یک نفس نرود
////////////
ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمهی شبانه از توست
من انده خویش را ندانم
این گریه بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شدهی تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا؟
توفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه، غم نیست
مست از تو، شرابخانه از توست
میرا چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست
پیش تو چه توسنی کند عقل؟
رام است که تازیانه از توست
من میگذرم خموش و گمنام
آوازهی جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خک برگیر
کاینجا سر و آستانه از توست
////////////
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا
سایهی تو گشتم و او برد به خورشید مرا
جان دل و دیده منم، گریهی خندیده منم
یار پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده من
آینه در آینه شد، دیدمش ودید مرا
آینه خورشید شود پیش رخ روشن او
تاب نظر خواه و ببین کآینه تابید مرا
گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق ملک
گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا
نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند
رشک سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
هر سحر از کاخ کرم، چون که فرو مینگرم
بانگ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا.
چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا
پرتو بی پیرهنم، جان رها کرده تنم
تا نشوم سایهی خود باز نبینید مرا
////////////
خوشا صبحی که چون از خواب خیزم
به آغوش تو از بستر گریزم
گشایم در به رویت شادمانه
رخت بوسم، به پایت گل بریزم
شعر ارغوان هوشنگ ابتهاج
ارغوان، شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهاست هنوز؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را بر میگرداند ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی میماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانیست
نفسم میگیرد
که هوا هم اینجا زندانیست
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است. اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
باد رنگینی در خاطر من
گریه میانگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد میگرید…چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو میریزد
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ میافزاید؟ ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این درد غم میگذرند؟ ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز سحر غلغله میآغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازندارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من…
فرزند هوشنگ ابتهاج نسبت به نقلقولی منسوب به این شاعر درباره «پر سوم در شاهنامه» واکنش نشان داد و گفت این نوشته جعلی است.
کد خبر: ۲۲۴۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۶
امیر هوشنگ ابتهاج (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت) متخلص به، ه. الف. سایه، شاعر ایرانی است.
کد خبر: ۲۱۱۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
دکلمه هوشنگ ابتهاج از غزلیات سعدی را در ادامه بشوید.
کد خبر: ۲۱۱۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۱
شعر "ارغوان" یکی از برترین و معروفترین سرودههای هوشنگ ابتهاج (سایه) است که گفته میشود سایه آن را در زندان و برای درخت ارغوان داخل حیاط خانهاش سروده است. بخشهایی از خوانش این شعر توسط سایه را میبینید.
کد خبر: ۲۰۸۰۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۸
امیر هوشنگ ابتهاج (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت) متخلص به، ه. ا. سایه، شاعر ایرانی است. وی هم اکنون ۹۲ ساله است و در کشور آلمان زندگی میکند.
کد خبر: ۲۰۵۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۶
ویدئویی از شعرخوانی زیبا و دلنشین هوشنگ ابتهاج را مشاهده میکنید.
کد خبر: ۱۸۳۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۱
خانه مادری هوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سایه) در رشت به صورت کامل تخریب شد.
کد خبر: ۱۷۱۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
خانه کودکی امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شاعر معاصر کشورمان، امروز (جمعه) در رشت تخریب شد.
کد خبر: ۱۷۱۰۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۳