او ادامه داد: ایران نیز به سبک خودش وابستگی دلاری دارد و معاملات با دلار انجام میشود؛ واسطههای پولی و ارزی علاقه بسیار زیادی به دلار دارند. ضمن آنکه نهادها و موسسات و شرکتهایی که دارای قدرت اقتصادی بالایی هستند، به لحاظ دلبستگی مدیران و هم نوع ارتباط آنها با بازار جهانی، تمایل زیادی به دلار دارند. طبیعی است در این شرایط فشار برای تقاضای دلار جمع میشود و در شرایط بحرانی این تقاضا به تقاضای موثر بازار تبدیل میشود؛ نمونه مشخص آن تهدید ترامپ بود که عاقبت عملی شد، در این فضا یکدفعه بنگاهها و متقاضیان اصلی دلار پیشدستی کردند و دلار خیلی زودتر گران شد و موج دلالبازی شدت گرفت و ادامه یافت. وابستگی دلار در سطوح مختلف سرایت کرده است و مردم عادی هم وقتی میخواهند به هر دلیلی ارز بخرند، گرایش به دلار دارند.
قیمت 6400 تومانی کاغذی است و با آن معامله نمیشود
او در توضیح تفاوت قیمت دلار در بازار آزاد و رسمی گفت: قیمت کنونی دلار با نرخ 6400 تومان، قیمت کاغذی است و زیاد معامله با آن نمیشود مگر آنکه فرد در شرایط اضطرار باشد و مثلا نیاز به دارو دارد و سرمایهگذاری کرده است و در واردات یا پرداختها برای آنها مشکل پیش آمده است و معمولا جز این موارد معامله با این قیمت وجود ندارد.
قیمت 4200 دلار الگوی دمده تفاوت نرخ تورم جهانی با نرخ تورم داخلی بود
این اقتصادددان ایرانی ادامه داد: از طرف دیگر قیمت شتابزده 4200 که بر اساس الگوی دمده و از کار افتاده تفاوت نرخ تورم جهانی با نرخ تورم داخلی که پایه تصمیم دولت بود هم جواب نمیدهد و جواب نخواهد داد لذا اگر از اول از این مشاورانی که به دولت چسبیدهاند، دل بکنند و اگر دولت از نظریهپردازان دیگر استفاده کنند، راههای دیگر هم بود و میشد کاری کرد نه آنکه نرخ دلاری درست کنند که نام آن را دلار جهانگری بگذارند و بازار هم چیز دیگر بگوید. اما کلا تفاوت بازار بین نرخ رسمی و نرخ دولتی وجود دارد اما نه به میزان 4200 تومان تا 6700 تومان، بلکه اعتقاد دارم این تفاوت قیمت کمتر است و به این میزان نیست.
دلبستگی شدید دولت به بازار آزاد به سود تولید و اقتصاد ملی نیست
رییسدانا افزود: سیاستهای غلط مثل بگیر و ببند هم به زیان دولت شد. دولت به بازار آزاد بسیار زیاد دل بسته بود و مشکلات ناشی از آن را هم دید. معتقدم این دلبستگی شدید به سود تولید و اقتصاد ملی نیست چراکه بازار آزاد، آزاد نیست و بازار گویای حقیقت نیست. در نهایت هم دولتی که معتقد بود بازار و آزاد و عرضه و تقاضا کار خودش را میکند، مجبور شد در مقابله به نوسان ارز به باتوم و ضربه پلیسی روی بیارود اما باز نتیجهای حاصل نشد چون در همین سیاستهای کنترلی نیز باید هوشمند بود.
دولت نجات اقتصاد ایران را به اشتباه به برجام گره
زد
او در پاسخ به اینکه آیا انجام معاملات با یورو انجام شود در کنترل قیمت ارز تاثیر خواهد داشت، تاکید کرد: سوال این است چرا دولت تا به
حال این کار را نمیکرد؟ مگر ما زودتر نمیگفتیم؟ پس چرا کسی نمیشنید؟ میگفتیم
باید ارتباط دلاری ما آهسته آهسته کم بشود اما نکردند و عاقبت تصمیم گرفتند یکشبه
اینکار را انجام بدهند. مطمئن باشند تصمیم یکشبه نتیجه مناسبی در پی نخواهد
داشت زیرا آمریکا هم بیکار مینشیند؟ آنها سیاست دولت را با دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم
تحتالشعاع قرار میدهند. دولت هم نجات اقتصاد ایران را به اشتباه به برجام گره
زده بود و وابستگی به دلار را تشدید کرد.
رییس دانا خاطرنشان کرد: حال بایستی با قراردادهای مناسب با پولهای دیگر روی بیاوریم، در عین حال نوعی نظارت و کنترل لازم است اما چون با سیاستهای تعدیل ساختاری دولت روبرو هستیم، کار کمی مشکل میشود. آقای روحانی، وزیر اقتصاد، معاون اول رییس جمهور و کابینه به سیاستهای پولی و ارزی گرایش دارند لذا با این چنین دلبستگیهایی که شکست آنها دیده شده، دولت نمیتواند به مسیری برود که توفیقی داشته باشد.
میخواهند نفت را هم به بخش خصوصی بدهند!
او در پاسخ به کسانی که اعتقاد دارند هنوز سیاستهای بازار آزاد در ایران اجرا نشده است، گفت: در رمانی نوشته بود دختر و پسری زیر یک سقف زندگی میکردند و بعد از 10 – 12 سال پسر از دختر تقاضای ازدواج میکند. دختر میگوید در این سالها چه کاری باید میکردیم که نکردیم! حالا مسئله این است که بازار آزاد دیگر قرار است چکار بکند که نکرده است؟ چرا آقایان حرف ناراست میزنند. بخش بزرگی از اقتصاد ایران در اختیار بخش خصوصی است اما میگویند این بخش خصوصی، بخشی نیست که ما دوست داریم. خب دولت قبلی هم خصوصیهای دولت فعلی را دوست ندارد. آقای نیلی یکی از افرادی است که از مسئولان اصلی بالا بردون قیمت دلار است و فکر میکرد بالا رفتن قیمت درآمدهای دولت را بیشتر میکند. من میدانم ماموریت اینها چیست. اینها میخواهند نفت را هم به اتاق بازرگانی بدهند.
اگر دولت معتقد است بازار کار خودش را میکند، اقتصاددان برای چه میخواهد؟
این اقتصاددان برجسته کشورمان خاطرنشان کرد: برجام هزینههای مالی و اقتصادی زیادی داشته است تا به مرحله تصویب رسیده است؛ به تعبیری 150 تا 200 میلیارد دلار برای اقتصاد ایران هزینه بوده است. حال سوال ما این است که این رقم چه شد؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ اگر ما در پی پاسخگویی نباشیم، از کجا معلوم دوباره این اتفاقات نیفتد. میگویند دوباره به سمت غنیسازی برویم. اگر دوباره این هزینهها بر کشور تحمیل شد، چه باید کرد؟ در موضوع خصوصیسازی هم همین است و استراتژی مدون و مشخصی وجود ندارد. اراضی شهری، بخش کشاورزی، بخش واردات، بخش خدمات و خرده فروشی و هتلها و ... همگی خصوصی هستند و مشخص نیست استراتژی برای آنها چیست! الان بیش از 2 میلیون و 500 هزار خانه خالی وجود دارد که نمیگذارند وارد بازار شود تا قیمتها بالا بماند. انسان موجودی برنامهریز است و نمیتوان بازار را به حساب عرضه و تقاضا رها کرد و گفت بازار کار خودش را میکند. اگر این چنین باشد که اقتصاددان بازار آزاد برای چه نیاز داریم؟ خب بروند بنشینند در خانههایشان و بگذارند بازار کار خودش را بکند. حقوق برای چه میگیرند!؟ آنها حتی در رسانههایشان مشکلات را به گردن مردم میاندازند و نوشته بودند مشکل سپردهگذاران کاسپین این بود که طمعکار بودند و سود بیشتر میخواستند! دولت هم ماهیتا بازارگرای افراطی است.
او در پاسخ به اینکه مشکل قیمت ارز بخاطر خروج آمریکا ار برجام بود یا نحوه قدرتگرفتن بیرویه بخش خصوصی داخلی؟تصریح کرد: این دو موضوع به هم پیوسته است. آمریکا هنگامی که تهدید کرد، بخش خصوصی چون گرانی دلار را پیشبینی میکرد به بازار هجوم آورد. بانکهای خصوصی مشکل عمدهای بودند. ترامپ اعلام کرد توحش اقتصادی خود را علنی میکند و در پی آن خرید دلار افزایش یافت و موج آن به جامعه رسید.
اگر دولت تمهیدهای ضد پیشدستیهای بازار را انجام ندهد، دوباره شوک به بازار وارد
میشود
او ادامه داد: اگر دولت نتواند تمهیدهای ضد پیشدستیهای بازار را انجام ندهد، ممکن است دوباره شوک به بازار وارد شود. تورمها بخاطر کم شدن قوه خرید کم میشود؛ مثل دو سال پیش که این کاهش تورم بخاطر کاهش قوه خرید مردم بود. مردم از بسیاری از خریدهایشان صرفنظر میکردند. به همین جهت تهدید دوم ترامپ و رسیدن به دوره تنفس ممکن است به اندازه شوک سابق شوک نیاورد. اما کلا میگویم تا زمانی که دولتها اینهمه علاقه به بازار را دارند و تا زمانی که حاضر نیستند نامی از طبقه کارگر و زحمتکشان بیاوردند، همچنان اقتصاد آسیب خواهد دید.
رییس دانا در پاسخ به این سوال که آیا این ساستها به سود طبقه متوسط است یا خیر، گفت: طبقه متوسط در این فضا گرایشهای عجیبی پیدا کرده است. ببینید آنها چه داوری در باره فلسطین دارند؟ از یک طرف ضد عرب هستند اما از طرف دیگر سیاستهای عربستان را ترجیح میدهند چون معتقدند پول ایران در سوریه خرج میشود. طبیعی وقتی نگذاشتهایم طبقه متوسط به صورت طبیعی رشد کند، این چنین تناقضهایی هم به وجود میآید.