رویداد۲۴ امیر نادری (کارگردان سینمای ایران) که در خارج از کشور زندگی میکند، در اولین مصاحبه خود بعد از مدتها سکوت درباره وضعیت سینما در قبل از انقلاب و دلایلش برای خروج از ایران صحبت کرد.
نادری با اشاره به وضعیت سینمای قبل از انقلاب گفت: سینمای قبل از انقلاب سینمای بوداری بود و من در این سینما با افراد محدودی همچون علی حاتمی، کامران شیردل دوست بودم که آنها روی من خیلی اثر گذاشتند و خیلی چیزها از این دو نفر یاد گرفتم.
وی درباره ساخت فیلم خداحافظ رفیق گفت: من همراه با علیرضا زرین دست که امروز فیلمبردار بزرگی شده در یک عکاسی کار میکردم. داستان فیلم خداحافظ رفیق را روزی در روزنامه خواندم و آن روزنامه را پنج سال نگه داشتم و بعد از پنج سال با کمک فردی به نام محمدرضا احمدی فیلم را ساختم.
وی ادامه داد: علیرضا زرین دست، سعید راد را برای حضور در این فیلم معرفی کرد و ضیاء هاشمی را خودم پیدا کردم. نکته این فیلم این بود که من متوجه شدم حتی با صدا نیز میتوان داستان تعریف کرد.
وی درباره ساخت فیلم تنگسیر و تنگنا گفت: من به جز فیلم تنگسیر هر فیلمی که ساختم از داستان زندگی خودم استفاده کردم و هر چند افرادی همچون علی عباسی کمک کردند که من فیلمهایی مانند تنگنا را بسازم اما فیلمهای من هیچ وقت در گیشه موفق نبود.
وی ادامه داد: سینمای قبل از انقلاب در سیطره فیلمهای فارسی و بخصوص آثار آبگوشتی آن زمان بود که ذائقه و مغز مخاطب را تغییر داده بودند و با خود برده بودند درحالیکه سینمای دنیا بسیار جلوتر و مدرنتر بود.
کارگردان تنگسیر ادامه داد: من فیلم تنگسیر را با کمک ابراهیم گلستان ساختم البته کارگردانهای زیادی میخواستند این فیلم را بسازند اما گلستان ساخت آن را به من داد و من بعد از ساخت این فیلم تصمیم گرفتم به دلیل شرایط موجود در سینمای حرفهای قبل از انقلاب با این سینما کاری نداشته باشم و به کانون پرورش فکری رفتم.
وی که شب گذشته (دوشنبه ۱ مرداد) با شبکه بیبیسی گفتگو میکرد، با اشاره به دوستی خود با عباس کیارستمی، فیروز شیروانلو در کانون پرورش فکری گفت: فیروز شیروانلو به نوعی افرادی همچون من، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی و بسیاری دیگر را حمایت کرد و ما انگار از زیر شنل او به سینما وارد شدیم.
نادری با تاکید بر اینکه همیشه دنبال کشف و جستجو بوده، گفت: تم همه فیلمهای من جستجو بوده است و در این جستجو رسیدن یا نرسیدن برای من مهم نبود بلکه نفس جستجو برای من مهم بود.
وی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی و تاثیری که این حرکت بر سینمای وی گذاشت، گفت: من بعد از انقلاب دنبال این بودم که اثری بسازم که خاصیت مستند داشته باشد و بماند زیرا معتقد بودم این اتفاقات میگذرد اما آنچه میماند این است که چه اسنادی باقی مانده تا برای آیندگان وضعیت را روایت کند.
وی ادامه داد: من بعد از انقلاب در کشور چند فیلم ساختم اما هر فیلمی که میساختم دشمنانم زیادتر میشد و من را متهم به سیاهنمایی میکردند مثلاً من فیلم دونده را ساختم که پیام آن مبارزه و تلاش بود اما در زمان نمایش این فیلم به من بسیار توهین شد.
کارگردان دونده با اشاره به اینکه فیلمسازی راحت را دوست ندارد، گفت: هر سوژهای که مشکل و غیرممکن بود من را تشویق میکرد تا بیشتر به دنبال ساخت آن بروم و به هر جا غیرممکن بود من آنجا بودم در هنگام ساخت فیلم آب، باد، خاک فقط شش نفر را انتخاب کردم و با خودم ۱۲۰ روز در بیابانهای سیستان همراه کردم و شرط من این بود که این افراد نباید خانواده داشته باشند و دستمزد کمی هم بخواهند.
وی ادامه داد: بعد از آنکه تلویزیون فیلمهای من را نشان نداد من دیدم که دیگر نمیتوانم آنچه دوست دارم را اینجا بسازم و با یک هدف و جاهطلبی به خارج آمدم و چند فیلم را در خارج از کشور ساختم.
کارگردان منهتن از روی شماره گفت: من در آمریکا فیلمی درباره لاس وگاس ساختم که درباره حاشیه این شهر است افرادی که در این شهر که مرکز قماربازی است به نوعی با قمار به دنیا آمدند و بزرگ شدند و باختن جز زندگی آنها است.
نادری با اشاره به اینکه هم اکنون تقریبا در ژاپن زندگی میکند، گفت: من شش ماه در سال را در ژاپن هستم و شش ماه دیگر را در آمریکا و کشورهای دیگر و هم اکنون در ژاپن سینمای ژاپن را به خود ژاپنیها آموزش میدهم.
وی با اشاره به نزدیکی فرهنگ ایران و ژاپن گفت: برخلاف آنچه که میگویند فرهنگ و رفتار ما ایرانیها شبیه ایتالیاییهاست این گونه نیست شاید شلوغ کردن و حرافیهای ما شبیه ایتالیاییها باشد اما زندگی واقعی و درونگرایی ما شبیه ژاپنیهاست.
نادری که فیلم کات را در ژاپن ساخته است، ادامه داد: قبل از ساخت فیلم کات و نمایش آن عباس کیارستمی هر وقت من را میدید میگفت چرا به ایران بازنمیگردی اما وقتی این فیلم را دید به من گفت کار خودت را انجام بده.
نادری با اشاره به نمایش آخرین اثرش به نام کوه در ایران گفت: بعد از آنکه فیلم آب، باد، خاک در زمان ساخت در ایران نمایش داده نشد بسیار ناراحت شدم زیرا این فیلم جگر من و آخرین فرزندم در ایران بود.
وی ادامه داد: از همان زمان تصمیم گرفتم که روزی فیلم آب، باد، خاک را در شکلی بزرگتر و امکانات بهتر و بزرگتر بسازم و کوه همان فیلم است و اینکه گروهی در ایران میگویند این فیلم شبیه آب، باد، خاک است کشف بزرگی نکردند زیرا من عمدا این کار را انجام دادم.