رویداد۲۴کورت میلز در نشنال اینترست نوشت: درباره بیانیه عجیبی که کاخ سفید درخصوص عربستان سعودی و خاورمیانه دیروز منتشر کرد، باید چگونه بیندیشیم؟ به نظر می رسید تمام این سند از زبان خود رییس جمهوری نوشته شده (هرچند یکی از منابع آگاه به من گفت که این بیانیه توسط مشاور امنیت ملی، جان بولتن نوشته شده است) که از کش دار شدن قضیه قتل جمال خاشقجی خرسند نیست. اما این بیانیه به خوبی آشکار کرد که منظور ترامپ از شعار "نخست آمریکا" دست کم در ارتباط با اوضاع خاورمیانه چیست.
ترامپ در این بیانیه نوشته "نخست آمریکا مهم است! دنیا مکان بسیار خطرناکی است." اما سومین جمله درباره عربستان به مساله ایران می پردازد. او می گوید: "به عنوان مثال ایران مسئول راه انداختن یک جنگ خونین نیابتی در یمن علیه عربستان سعودی است، تلاش می کند گام های عراق به سوی دموکراسی را متزلزل کند، از گروه تروریستی حزب الله در لبنان حمایت می کند و پشتیبان بشار اسد، دیکتاتور سوریه است. ایران به صورت آشکار و مصمم فریاد می زند مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل."
ترامپ در این بیانیه می افزاید: "از طرف دیگر اگر ایران قبول کند که پایش را از یمن بیرون بکشد، عربستان مشتاقانه به این جنگ پایان می دهد... به علاوه عربستان قول داده میلیاردها دلار صرف مبارزه با اسلام گرایان افراطی کند."
من معتقدم نه روسیه و نه کره شمالی بلکه ایران در محور سیاست خارجی دولت ترامپ قرار دارد. موضع شخص رییس جمهوری نسبت به روسیه و کره شمالی به خصوص در سال ۲۰۱۸ حاکی از رویکردی سازشکارانه بوده است. درباره افغانستان نیز مانند بسیاری از آمریکایی ها، ترامپ تمایل خود را به خروج از آن اعلام کرده است.
اما درباره ایران و نبرد بزرگتر برای خاورمیانه فعلا ترامپ به تندروترین عناصر کاخ سفید پیوسته است که از شعار "نخست آمریکا" که همه ابتدا آن را مایه انزوای کشور می دانستند، به نفع موضع خود بهره برداری می کنند. بیانیه اخیر کاخ سفید نشان داد که اتفاقا ترامپ، کنشی متضاد با رویکرد انزواطلبانه در پیش گرفته است، او در نبرد بزرگ برای قدرت در خاورمیانه، جانبداری از طرف خاصی را برگزیده است.
یک مقام پیشین در کاخ سفید به من گفت که بیانیه ترامپ را سردرگم کننده و شرم آور می داند. ترامپ که نشان داده آدم دمدمی مزاج و تنوع طلبی است، باز هم می تواند طرز تفکر خود را تغییر دهد. اما در حال حاضر موضعی که ترامپ در مسائل خاورمیانه اتخاذ کرده، بیشتر از آنکه نزدیک به تفکر پاتریک جی. بوچانان باشد، نزدیک به عقاید فرانک جی. گافنی(متفکر اسلام ستیز آمریکایی) است. این عضو جنجال ساز اندیشکده های واشنگتن در برابر من منکر این شد که در سال ۲۰۱۷ به طور مستقیم مشاوره به دولت را بر عهده داشته است. البته در رقابت اولیه انتخاب نامزد حزب جمهوریخواه، او از سناتور تد کروز، رقیب نزدیک ترامپ حمایت می کرد. اما در ظاهر و محتوا، بیانیه اخیر کاخ سفید بسیار به نگاه گافنی به جهان شباهت دارد.
ترامپ مستقیما از اخوان المسلمین نام می برد (موضوع مورد علاقه گافنی) و تصویر روراستی از خاورمیانه ارائه می کند. دیوید ریبوآ، یکی از اعضای مرکز سیاست امنیتی متعلق به گافنی که اکنون در گروه مطالعات امنیتی نیز عضویت دارد که به دولت ترامپ نزدیک است، چهارشنبه صبح در یک مصاحبه رادیویی به جزییات این بیانیه پرداخت. ریبوآ در اظهارنظری به من گفته بود که دلیلی ندارد به صداقت ترامپ شک کنیم. اما از نظر او اقدام مشترک عربستان و آمریکا برای صدور کیفرخواست در قضیه قتل خاشقجی و تحریم هایی که آمریکا در نظر گرفته کافی است و دیگر باید به روال عادی بازگردیم.
ریبوآ در برنامه رادیویی گفت: "حال که خاطیان مجازات شده اند، باید به مساله امنیت منطقه ای بازگردیم. باید به اموری بازگردیم که منافع آمریکا و متحدانش را در بر می گیرد. چنانکه می دانید عربستان، متحد قدیمی ما به خصوص در بحث اسلام سیاسی در هر دو جهان سنی و شیعه است: یعنی ایران و اخوان المسلمین". همین بخش آخر گفته های اوست که محل اختلاف نظر میان طرفداران محدود کردن سیاست خارجی و تندروهایی است که منافع آمریکا در خاورمیانه را در مقابله با اسلام سیاسی می دانند. نکته بسیار مهم تر: این موضع باعث تفکیک این گروه در حال رشد از نومحافظه کاران شده است.
نومحافظه کاران و کسانی که به صورت تاریخی زیر پرچم آنان قرار می گیرند، مانند سناتور لیندزی گراهام و سناتور مارکو روبیو همواره به دنبال یک سیاست خارجی بودند که مبتنی بر اخلاق گرایی و ترویج دموکراسی باشد. اما این تنها چیزی نیست که این گروه نوظهور خواهان آن است: به خصوص پس از ناکامی در عراق، موفقیت سیاسی محافظه کاری اجتماعی در منطقه طی دهه های اخیر و پیروزی حماس و حزب الله در انتخابات. برعکس این گروه به کاخ سفید توصیه می کند اگر قرار است پیروز یک نظام دموکراسی، اسلام سیاسی باشد، واشنگتن باید مانع این دموکراسی شود. هیچ رژیمی مانند عربستان سعودی تمایل به حمایت از این رویکرد ندارد.