رویداد۲۴ تقریبا یک سال و نیم بعد از اینکه یک ائتلاف به رهبری سعودی شامل امارات، بحرین و مصر روابط اقتصادیشان را با قطر قطع کردند، و این کشور را از در زمین و هوا محاصره کردند، دو طرف برای اولین بار کم کم آمادگی ارتباط سطح بالای مجدد را پیدا کردهاند؛ چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی.
خبرگزاری رویترز در یادداشتی احتمال تعامل مجدد عربستان و قطر و تهدیدهایی که به واسطه این تعامل متوجه ایران است را مورد بررسی قرار داده و در پایان به این نتیجه رسیده که شکلگیری ائتلاف علیه ایران به رهبری عربستان حتی در صورت تعامل مجدد قطر و عربستان همچنان امر محتملی نیست.
۲۰ نوامبر در وین، خالد الجراره وزیر خارجه کویت در بیانیهای اعلام کرد که قطر انتظار دارد در نشست شورای همکاریهای خلیج فارس که قرار است در ماه دسامبر در ریاض برگزار شود، حضور داشته باشد. در اوایل ماه نوامبر، غانم بن شاهین الغانم رییس ستاد کل نیروهای مسلح قطر به همتایان خود در شورای همکاریهای خلیج در یک مانور مشترک نظامی در عمان پیوست. در واقع در ماههای گذشته مقامهای نظامی قطری بارها در نشستهای مشترکی با همتایان خود در این شورا حضور داشتهاند.اگر بخواهیم به دلایل احتمال تعامل مجدد ریاض و شرکایش در منطقه با دوحه که به نظر میرسد اخیرا گشایش بیشتری پیدا کرده اشاره کنیم، دو مورد مهم باید مورد تاکید قرار بگیرد؛ از یک سو، رهبران عربستان سعودی با فشار روز افزون بینالمللی در پرونده قتل جمال خاشقجی روبرو شدهاند و سعی میکنند انزوای منطقهای و جهانی ناشی از این حادثه را با ابتکار عملهای دیپلماتیک دور بزنند. در واقع اخباری که از شراکت مجدد قطر با شورای همکاری و احتمال شرکت در نشست آتی منتشر شده، همزمان با تور بن سلمان به کشورهای عربی برای جلب حمایتهای دیپلماتیک از این کشورهاست.
در همین رابطه، محمد بن سلمان در سخنرانی خود در نشست سرمایه گذاری بین المللی که اواخر اکتبر در ریاض برگزار شده بود، موضع نرمتری در قبال دوحه اتخاذ کرده و گفته «قطر اقتصاد قدرتمندی دارد اگرچه ما با هم توافق نظر نداریم، اما بعد از پنج سال وضعیت به طور کامل تغییر کرده است.» به عبارت دیگر، اصلاح موضع از سوی عربستان سعودی در قبال قطر یکی از بخشهای طرح دیپلماتیک جدید محمد بن سلمان برای غلبه بر فشارهای بین المللی است.مساله دوم این است که تحولات اخیر در چارچوب طرحهای آمریکا برای اتحاد با کشورهای عربی خاورمیانه در قالب ائتلافهای نظامی و امنیتی علیه ایران باید مورد تحلیل قرار بگیرند.
در واقع از زمانی که ترامپ روی کار آمده، واشنگتن از ایجاد یک ائتلاف استراتژیک خاورمیانهای خبر داده که آن را ناتوی عربی میخوانند. شکلگیری ناتوی عربی از اولویتهای آمریکا در سیاست منطقهای ترامپ است. دلیل اصلی شکلگیری این ائتلاف نیز مقابله با ایران در سراسر خاورمیانه است.
با این وجود مهمترین مانع بر سر راه شکلگیری این ائتلاف، شکاف به وجود آمده میان قطر و عربستان سعودی است. واشنگتن از زمان به وجود آمدن این اختلافات میان کشورهای عربی سعی کرده بحران را مدیریت کند و صلح را برقرار کند. آنها مدعیاند که اعراب باید حول مهمترین تهدید منطقه یعنی ایران به اتحاد برسند نه اینکه درگیر یک اختلاف عربی شوند.
در حال حاضر عربستان سعودی ضعیفترین موضع را در سالهای گذشته دارد و آمریکا این فرصت را پیدا کرده که به عربستان برای حل اختلافات با دوحه فشار مضاعفی وارد کند.
به گزارش رویداد۲۴ با توجه به همه این واقعیتها باید گفت با وجود همه تحولات به وجود آمده، قطر و بلوک عربی به رهبری سعودیها از اتحاد و ائتلاف مجدد فاصله زیادی دارند؛ اول اینکه قطر در غیاب عربستان سعی کرده بقای خود را حفظ کند و از موضع ضعیف عربستان نیز باخبر است. دوحه امروز نیاز چندانی به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ندارد.خالد بن محمد العطیه وزیر دفاع قطر در ۲۸ اکتبر گفته بود تعامل مجدد بین کشور قطر و کسانی که محاصره علیه قطر را اعمال کردند مشروط به معذرتخواهی آنها و لغو محاصره است.
از طرفی با توجه به روابط بسیار نزدیک قطر و ترکیه در ایام محاصره و استراتژی کنونی آنکارا برای اعمال فشار به عربستان سعودی در پرونده قتل جمال خاشقجی، تعامل مجدد قطر با عربستان بسیار پیچیده خواهد بود.
از سوی دیگر قطر به لطف ایران از بحران محاصره خارج شده است. وزیر خارجه قطر سال گذشته پس از محاصره قطر توسط عربستان، امارات و بحرین، گفته بود حریم هوایی و آبی ایران تنها راه برای تامین غذا، دارو و دیگر اقلام مورد نیاز قطر بوده است.
مهمترین وجه اشتراک ایران و قطر در میدان گازی پارس جنوبی نهفته است. این میدان که بزرگترین میدان گازی جهان است، ایران و قطر را به اولین و سومین دارنده ذخایر متعارف گاز جهان تبدیل کرده است.
این ملاحظات سبب شده دوحه مجبور باشد برای پیوستن به ائتلاف عربی ضد ایران معذوریتهایی داشته باشد. در واقع نه تنها دوحه تمایلی برای همراهی با واشنگتن علیه ایران نشان نداده بلکه صراحتا اعلام کرده میتواند نقش میانجی میان ایران و آمریکا را بازی کند.
در نهایت با وجود اینکه برخی شواهد دال بر تعامل مجدد بین قطر و عربستان سعودی و حل اختلافات دو طرف به چشم میخورد، اما به وقوع پیوستن ناتوی عربی در آینده نزدیک چیزی بیش از یک خیال محال نیست.
اما این تنها ائتلاف ضد ایرانی منطقه نیست. در روزهای اخیر خبر روابط قوی اسرائیل و عربستان برای اجرای استراتژیهای ضد ایران دولت آمریکا در منطقه به طور تلویحی توسط رسانه رسمی عربستان سعودی
تایید شده است.
تقویت ائتلاف عربستان و اسرائیل و ریختن قبح این ائتلاف نامقدس در جهان عرب، زمینهساز مشکلات بزرگتری در آینده برای جمهوری اسلامی خواهد بود. حل مساله قدس شریف بدون نقشآفرینی جمهوری اسلامی که پایههای سیاست خارجی خود را بر حمایت از مظلومیت فلسطینیها بنا کرده، بحران مبنایی برای استراتژیهای بینالمللی ایران به وجود خواهد آورد.
شاید تحلیلها درباره احتمال پایین شکل گیری ناتوی عربی زیر سایه اختلافات اعراب چندان دور از ذهن نباشد، اما نزدیک شدم مجدد عربستان و قطر به معنای از دست رفتن یک فرصت طلایی دیگر برای جمهوری اسلامی است. ایران در سالهای مذاکرات هستهای از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ و از دوران پس از برجام تا کنون، درگیر روابط بی سرانجام با اروپایی شده است.
وعدههای
نافرجام اروپاییها برای ایجاد کانال مالی ویژه با هدف دور زدن تحریمهای آمریکا برخلاف اصول سیاسی غربیها، هیچ
ضرب الاجلی از سوی طرف ایرانی ندارد. تاریخهای تعیین شده از سوی ایران برای تشکیل این کانال مالی یکی پس از دیگری از پی هم میگذرد و هنوز این کانال مالی خانه به دوش و آواره است. هیچ یک از کشورهای اروپایی تا کنون فرزندخواندگی این موجود نامعلوم را از ترس تحریمهای ثانویه آمریکا نپذیرفته اند و گمانه زنیها درباره
کارکرد حداقلی این ساز و کار نیز چندان چنگی به دل نمیزند.
دستگاه سیاست خارجی ایران در غیاب روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی به عنوان یکی از بازیگر کلیدی منطقه، از نقشآفرینی برای برهم زدن ائتلافهای ضد ایران و صورتبندی ائتلافهای جدید باز مانده است؛ روابطی که به لطف نیروهای خودسر از بین رفته و به لطف بی توجهی ساکنان دستگاه دیپلماسی به همسایگان ایران و سپردن تام و تمام این حوزه به سایر نهادهای حاکمیتی و مشغولیتشان در تورهای اروپایی، بنای بهتر شدن ندارد.