رویداد۲۴ از دید اروپا، برجام جلوی دستیابی ایران به بمب اتم و به تبع آن جلوی یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه که همسایه اروپاست را گرفته است. خاورمیانه در منجلاب داعش، القاعده، جنگهای داخلی و نیابتی گیر کرده است؛ سیل جدید پناهجوبان به سمت اروپا نیز به این کلکسیون اضافه شده است.
علی لاریجانی رییس مجلس در کنفرانس خبری خود با اشاره به مکانیزم وعده داده شده از سوی اروپاییها برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه ایران تحت عنوان SPV گفته بود به من اطلاع دادهاند که ساز و کاری که اتحادیه اروپا بر اساس معامله پایاپای نفت در برابر کالا و خدمات در چارچوب برجام طراحی کرده، تقریباً آماده است.
از سوی دیگر عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران که بارها نسبت به دیرکرد اروپاییها در ارائه این ساز و کار اعتراض کرده و یک بار گفته بود «درصورتی که ساز و کار مالی اروپا تا ۵ نوامبر (آغاز دور دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران) راه اندازی نشود، دیگر فایدهای ندارد» نیز اخیرا اعلام کرد: امیدواریم در آینده نزدیک SPV ثبت شود.
حال سوال اینجاست که موانع ثبت SPV که در لغت به معنای «وسیله منظور ویژه» است، چیست که تا کنون با وجود وعدههای مکرر اروپاییها محقق نشده است؟
با وجود واکنشهای ضد و نقیض آمریکاییها به مدل پیشنهادی اروپا، تحریمهای آنها علیه ایران به قدری با جدیت دنبال میشود که هیچ راه تنفسی برای ایران از تیرس حملات آنها مصون نخواهد ماند.
بریان هوک که یک بار در پاسخ به یک خبرنگار گفته بود: ساز و کار مالی اروپا اهمیت چندانی ندارد، چون شرکتهای بزرگ پیش از این تهران را ترک کردهاند؛ اخیرا در اظهاراتی هشدارآمیز به کشورهایی که قصد پذیرش میزبانی این مکانیزم مالی را دارند هشدار داده و گفته بانکها و شرکتهای اروپایی بدانند که آمریکا تحریمها علیه «رژیم وحشی و خشن» را به شدت اجرا خواهد کرد.
تا کنون هیچ کشوری به طور رسمی میزبانی SPV را قبول نکرده است. گفته میشود اتریش گزینه نهایی تا روز ۵ نوامبر بوده که به ناگهان و احتمالا تحت فشار آمریکا نظرش تغییر کرد. تا امروز اسامی زیادی شنیده شده که هیچ کدام به واقعیت مبدل نشده است.
لوکزامبورگ نیز یکی از گزینههای بسیار محتمل بوده که اخیرا با اعلام احتمال میزبانی مشترک فرانسه و آلمان، این گزینه نیز منتفی شد.
آیا اروپاییها قابل اعتمادند؟
یکی از مهمترین عرصههایی که نمایشگر تمایل واقعی اروپاییها در حمایت و حفظ برجام بوده، نشست شورای امنیت سازمان ملل با محوریت ایران است که در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل و با ریاست آمریکا برگزار شد.
اخباری که از این نشست به بیرون درز کرد نشان میداد تنها آمریکا و کویت موافق مواضع آمریکا درباره برجام بودهاند.
اما چرا اروپاییها کنار برجام ایستادهاند؟
میزان صادرات نفت ایران به اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام تا قبل از اعطای معافیتها به صفر نزدیک شده بود. در حال حاضر گفته میشود واردات ایتالیا و یونان (دو کشور اروپایی که معافیت از تحریمها را دریافت کردهاند) جمعا به ۲۰۰ هزار بشکه نفت در روز نیز نمیرسد.
حفظ برجام برای اروپاییها جنبه سیاسی، حیثیتی و امنیتی دارد؛ امنیتی است، چون برجام یک توافق منع اشاعه سلاح هستهای است. از دید اروپا، برجام جلوی دستیابی ایران به بمب اتم و به تبع جلوی یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه که همسایه اروپاست را گرفته است.
از سویی دیگر اروپاییها از موشکهای ایران نیز میترسند. برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتری موشکهای بالستیک ایران به معنای رسیدن این موشکها به خاک اروپاست.
برجام زمینه دیپلماسی با اروپاییها را فراهم کرده است. در صورت از بین رفتن این زمینه، امنیت اروپا به سبب خروج ایران از برجام بار دیگر برهم خواهد خورد.
مسئول سیاست خارجی و اتحادیه اروپا پیشتر گفته بود: «برای اتحادیه اروپا آن چه که در توافق هستهای اهمیت دارد، برخلاف گفتهها، منافع اقتصادی نیست. مهمترین اولویت اروپا برای حفظ برجام حفظ امنیت در منطقه خاورمیانه و به تبع آن در اروپا است.»
او گفته «امنیت اروپا با شکستن برجام به خطر میافتد اروپا حاضر نیست چنین خطری را بپذیرد به همین دلیل تمام تلاشش را خواهد کرد تا توافق هستهای پابرجا بماند.»
برونو لومر وزیر دارایی فرانسه یک بار درباره فشارهای آمریکا برای خروج شرکتهای تجاری اروپایی از ایران گفته بود: آیا میخواهیم به آمریکا اجازه دهیم پلیس اقتصادی جهان باشد؟ پاسخ خیر است.
ساز و کار SPV چگونه است؟
اروپاییها در نشستهای مختلفی که با مقامات ایرانی در زمینه راه اندازی مکانیزم مالی ویژه برگزار میکنند، بارها تاکید کردهاند که این مکانیزم از چیزی که ایرانیها تصور میکنند پیچیدهتر است.
بر اساس طرح اولیه این ساز و کار، قرار است یک شرکت خصوصی در اروپا ثبت شود که تمام اطلاعات مربوط به تبادلات تجاری ایران با سایر کشورها را در خود جای داده است. شرکت مشابهی نیز در ایران ثبت خواهد شد.
با این ساز و کار هیچ پولی میان ایران و کشورهای طرف معاملهاش رد و بدل نخواهد شد بلکه مبادلات تجاری بین کشورها و طرفهای معامله پایاپای میشوند.
برای مثال ایران به ایتالیا نفت میفروشد و از فرانسه کالا وارد میکند؛ از طریق این مکانیزم، طرف ایتالیایی هزینه کالایی که فرانسه به ایران صادر کرده را از پول نفت ایران خواهد داد.
این مکانیزم در واقع یک مکانیزم کالا در برابر کالا و نفت در برابر کالاست.
همین اتفاق برای شرکت ایرانی نیز خواهد افتاد؛ به این صورت که به صادر کننده ایرانی میگویند پولت را از وارد کننده کالا از اروپا بگیر.
طراحی این مکانیزم به صورتی است که هر ۶ ماه یک بار همه حسابها بررسی خواهد شد. در صورتی که همه مبادلات پایاپای شده باشد، کار ادامه پیدا خواهد کرد. اما احتمالا مقداری از حساب به صورت پول باقی میماند که قرار است این پول در ۶ ماهه بعدی به جریان بیفتد.
اما SPV زمانی اهمیت پیدا خواهد کرد که کشورهای غیر اروپایی نیز قادر باشند از طریق آن فعالیت کنند. به این ترتیب پول نفت حاصل از فروش به هند و چین در بانکهای این کشورها بلوکه نخواهد شد یا با ارز محلی آنها مبادله نمیشود؛ بلکه در ساز و کار مالی اروپا به جریان افتاده و ایران قادر است به ازای فروش نفت خود به هندوستان از اروپا کالا وارد کند.
تا امروز قرار بر این بوده که هفت کشور اروپایی سهام دار این ساز و کار مالی باشند. این شرکت، شرکتی متعلق دولتهای اروپایی است.
با اعلام آمادگی فرانسه و آلمان برای سهام داری این شرکت، قرار بر این است که یکی از این کشورها میزبان شرکت و دیگری مدیر عامل آن باشد.
آیا از فردای راه اندازی ساز و کار مالی، مبادلات آغاز خواهد شد؟
پاسخ این سوال بسیار مبهم است. گفته میشود این ساز و کار برای راهاندازی کامل به زمان بیشتری نیاز دارد. اعضای هیات مدیره این شرکت احتمالا تحت فشارهای شدید آمریکا قرار خواهند گرفت و انتخاب هیات مدیره یکی از چالشهای پیش روی اروپاست. اما پس از راه اندازی، کالاهایی که حساسیت کمتری دارند در اولویت مبادله خواهند بود. اقلام بشری از قبیل: غذا و دارو اولویت نخست مبادله پایاپای از طریق سازو کار مالی اروپا خواهند بود.