رویداد۲۴ نیکو تاجداری: درست روزی که اولین ماه زمستان به نیمه رسید، بزرگترین رخداد فوتبالی پس از جام جهانی آغاز شد؛ جام ملتهای آسیا. تورنمنتی که برای هر قارهای برگزار میشود و هر کشور سعی میکند با بیشترین آمادگی در آن حاضر شود.
تیم ملی ایران نیز همانند سایر کشورها از چند ماه قبل برای حضور هرچه موفقتر در این رقابتها، تمرینهای خود را شروع کرد و چند روز پیش از آغاز مسابقات، راهی امارات شد. پس از رسیدن تیم به کشور میزبان حالا دیگر نوبت صداوسیما بود که سهم خود را ادا کند.
مسابقات آغاز شد؛ آنهم با حاشیه. فردوسی پور حذف شد و محمدحسین میثاقی جای او را گرفت. میثاقی که پیش از این بیشتر به عنوان گزارشگر آیتمی در تلویزیون حضور داشت؛ اجرای مهمترین برنامه فوتبالی تلویزیون در شبکه سه را بر عهده گرفت.
در شبکه پنج نیز برنامه «ورزشگاه» با اجرای علی انصاریان که این روزها مشغول بازیگری و خوانندگی است، پخش شد. در شبکه ورزش نیز برنامه «فوتبال آسیایی» با اجرای جواد خیابانی روی آنتن میآمد. خیابانی نیز بیش از آنکه به اجرا مشهور باشد، به عنوان گزارشگر فوتبال شناخته میشد.
با وجود پخش هم زمان چند برنامه با محتوای یکسان که احتمالاً هرکدام میتوانست به نحوی نیازهای فوتبالی مخاطب را مرتفع کند، انگار جای خالی یک نفر به شدت حس میشد. کسی که شاید سالها مردم با شنیدن واژه فوتبال به یاد او میافتادند و با شروع هر رخداد فوتبالی با روشن کردن تلویزیون بی شک فقط انتظار دیدن چهره او را داشتند. یک سؤال بزرگ از آغاز رقابتها در ذهن مخاطبان و علاقمندان به فوتبال ایجاد شد؛ فردوسی پور کجاست؟
خبری از عادل همیشه خندان برنامه نود نبود. نه خودش را دیدیم و نه صدایش را به عنوان گزارشگر در هیچ بازی (به جز دیدار عربستان_قطر)، شنیدیم.
به هرحال چیزی که اتفاق افتاد روزبه روز کمرنگتر شدن فردوسی پور بود و حاشیههایی که مجریان ناشی گاهی به وجود میآوردند. این حواشی بعضاً نه فقط آبروی خود شخص را برد بلکه آبروی ایران را نیز به خطر انداخت.
اما این حاشیهها منجر به وقوع پدیدهای عجیب در صداوسیما شد و آن هم عذرخواهیهای مکرر از جانب مجریان تلویزیون بود! درحالی که تا همین چند وقت پیش چیزی به اسم معذرتخواهی در تلویزیون ملی ما وجود نداشت یا به صورت انگشت شمار پیش میآمد که مجری به دلیل اشتباه خود، در آنتن زنده مجبور به عذرخواهی شود.
دیدار ایران و یمن نخستین بازی در مرحله گروهی برای تیم ملی کشورمان بود. پس از آن دیدار، کلیپهایی در فضای مجازی پخش شد که گزارشگری افغانستانی، حین گزارش بازی، هنگامی که دوربین به سمت هواداران ایرانی حاضر در سکوها رفته بود، با اشاره به سانسورهای صداوسیما گفته بود: «مردم ایران در کشورشان این تصاویر را با تأخیر میبینند یا اصلا نمیبینند.»
علی انصاریان با تقلید تمسخرآمیز لهجه افغانستانی اینگونه پاسخ داد:« درباره کشوری حرف میزنی که خیلی مدیونش هستی پس فقط گزارشت را بده.»
پس از آن گزارشگر افغان نیز کلیپی از خود منتشر کرد و گفت: «آقای انصاریان ما تصاویر بازیکنان شما را به دیوار استودیومان نصب کردیم و خوشحالیم ایران توانست یمن را شکست دهد. شما لهجه ما را مسخره میکنید، اما به شما احترام گذاشتیم، این است تفاوت ما و شما.»
ما با انصاریانی روبهرو بودیم که پس از فوتبال، از بازیگری و خوانندگی سر در آورده و حالا پا به عرصهی مجریگری گذاشته است. اما تخصص نداشتن او توجیه خوبی نیست که لهجه مردم کشور دیگر را به سخره گیرد، آن هم کشوری که با ایران نزدیکی فرهنگی، زبانی، تاریخی و ... دارد.
پس از صحبتهای گزارشگر افغان، انصاریان نیز مجبور به عذرخواهی از او و مردم افغانستان شد.
اما این تنها عذرخواهی یک مجری در این چند روز مسابقات نبود. مصاحبهای از کی روش منتشر شد که در آن از وزیر ورزش و فدراسیون فوتبال انتقاد کرد و این نکته را گفت که «چرا در کشوری که بعضی مردم شاید برای تهیه غذا مشکل داشته باشند، برخی آقایان با پرواز فرست کلاس به ژاپن بروند؟»
این مصاحبه واکنشهای زیادی درپی داشت از جمله صحبتهای خیابانی که طبق معمول با بغض همراه بود تا احتمالاٌ بتواند احساسات مردم را بهتر برانگیزد. او نزدیک به پانزده دقیقه از وقت برنامه را به این اختصاص داد که چرا کی روش به مردم توهین کرده و در مقامی نیست که درمورد مردم ایران و کشورمان نظر دهد.
شاید اگر فردوسی پور بود، به جای بازی با احساسات مردم و بغض و گریه، مسئله را طور دیگری بیان میکرد یا حداقل سعی میکرد در روزهایی که اعضای تیم ملی و سرمربی فشار زیادی را تحمل میکنند، آرامش را به میان آنها و هواداران تیم ملی برگرداند کما اینکه در تنها حضورش در این روزها (درهنگام گزارش بازی عربستان_قطر) هم این کار را انجام داد و همه را به دوری از حاشیهها دعوت کرد.
اما این جنجالها انگار نتوانست مردم را نسبت به تیم ملی و کارلوس کی روش دلسرد کند و دیدیم هواداران باز هم خواهان حضور کیروش در تیم ملی بودند. مردم، ورزشکاران، هنرمندان و ... در توئیتها و پستهای اینستاگرامی همواره حمایت خود را از کیروش نشان دادند.
این حواشی، اما به اینجا ختم نشد و رفتاهای نژادپرستانه ادامه داشت. انگار عدهای نمیخواستند دست از حاشیهسازی بردارند.
پیش از دیدار ایران مقابل عمان، جواد خیابانی در برنامه فوتبال آسیایی چند دقیقهای به تعریف از هواداران ایرانی پرداخت. او گفت: «درست است که تعداد تماشاچیان عمانی در ورزشگاه بیشتر از ایرانی هاست، اما شور ایرانیها بیشتر است و شعورشان هم!»
چه دلیلی داشت یک گزارشگر فوتبال در آنتن زنده آن هم پیش از بازیای که هنوز شروع نشده این حرف را بزند؟ با کدام معیار سنجید که شعور ایرانیها از مردم عمان بالاتر است؟ آیا غیر از این بود که میخواست افکار عمومی را متشنج کند؟ اگر بگوییم این حرف خیابانی از روی ناپختگی و بی تجربگی بود، سالها سابقهی او در عرصه گزارشگری فوتبال زیر سؤال میرود!
پس از این ماجرا ما شاهد یک عذرخواهی دیگر از جانب صدا و سیما و شخص جواد خیابانی بودیم.
اما واکنشهای کاربران در فضای مجازی نسبت به این اتفاق چه بود؟ کاربری نوشت: «آقای خیابانی شما با این حرفها بیشتر به شعور ما ایرانیها توهین میکنی!»
کاربر دیگری اینگونه واکنش نشان داد: «این آقا به یک تکه کش نیاز دارد تا از پشت صحنه کنترلش کنند!»
دیگری نوشته بود: «خیلیهامون فکر میکنیم وطن پرستی یعنی توهین به بقیه ملل، توهین به برخی قومیتهای هموطنمون. اون موقعی که خیابانی به مردم استرالیا توهین کرد اگه توبیخ میشد دیگه هیچوقت اینکار رو نمیکرد.»
نداشتن رفتار حرفهای و عوامانه عمل کردن شاید ارتباطی چندانی به تجربه و سابقهی طولانی افراد نداشته باشد. چه بسا افرادی با تجربه بسیار کم، در رفتار و کردارشان سنجیده عمل کنند.
صدا و سیما در این سالها افرادی را به تلویزیون ملی معرفی کرده و آنها را به نوعی پرورانده است، اما گاهی دیدیم که با فرزندانش خوب تا نکرده و در بسیاری از موارد بدون هیچ دلیل منطقیای آنها را ابتدا به تدریج کمرنگ کرده تاجایی که از یاد مردم بروند و در آخر نیز کاملاً محوشان کرده است.
عادل فردوسی پور با وجود تمام اخلاق و رفتار حرفهای و دانش زیاد فوتبالیاش نیز یکی از آن فرزندان است که انگار دارد کم کم از صحنه کنار گذاشته میشود.