صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲ - 2023 November 13
کد خبر: ۱۶۴۸۴۳
تاریخ انتشار: ۰۶:۲۳ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۷
گزارش رویداد۲۴ از آخرین ساخته غنی‌زاده؛

«مسخره باز»؛ زندگی در سینما یا گروکشی از تماشاگر؟

فیلم مسخره باز آخرین ساخته همایون غنی زاده در مقام کارگردان است که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمده است.

رویداد۲۴ مازیار وکیلی: «مسخره باز» داستان جوانی (صابر ابر) شیفته‌ بازیگری است که در یک سلمانی به همراه شاپور (بابک حمیدیان) کار می‌کند و شب‌ها بعد از اتمام کار به تمرین بازیگری می‌پردازد. صاحب‌کار او کاظم آقا (علی نصیریان) که فردی معتقد به اصول اخلاقی است سر ماجرایی با بازپرس کیانی (رضا کیانیان) از قدیم الایام مشکل دارد. مانفرد (داریوش موفق) که دوست و کارچاق کن این سلمانی است شبی وارد سلمانی شده و بیان میکند که مو‌های بلند زنانه را به قیمت خوب می‌خرد.

این داستان عجیب فیلم مسخره باز است که اساسا روایت آن مشکل است، چه رسد به ساخت آن! مسخره باز با هر متر و معیاری تجربه‌ای متفاوت در سینمای ایران است. فیلمی پر از ارجاع‌های سینمایی.

استفاده از واژه‌های برجسته به عنوان عنصر مرکزی هنری، کولاژ (چسبانه‌کاری)، ساده گرایی (مینیمالیسم)، تخصیص، هنر اجرا، بازیافتِ سبک‌ها و تم‌های گذشته در یک بستر مدرن امروزی، همچنین مانع گسست میان هنر‌های زیبا و هنر‌های برجسته و کم فرهنگی و فرهنگ عامه است. با این تعریف فیلم همایون غنی‌زاده را می‌توان اثری پُست مدرن با تمام ویژگی‌های چنین آثاری تلقی کرد.

داستان به ظاهر و به شدت معمولی فیلم که پُر است از ارجاع به یکی از هنر‌های پاپ جهان مدرن (سینما) که در بستری تاریخی روایت می‌شود به مسخره باز تمام ویژگی‌های یک فیلم پُست مدرن را بخشیده است.

در بسیاری از نقد‌های جشنواره به فیلم غنی‌زاده، او را متهم کرده بودند که فیلمی ساخته درباره هیچ و این مسئله را یکی از ضعف‌های عمده فیلم غنی‌زاده دانسته و عنوان کرده بودند این همه تلاش برای هیچ باعث شده فیلم اول غنی‌زاده اثری بیهوده، سرکاری، ضعیف و دم دستی باشد.

منتقدان مسخره‌باز حواسشان نیست که در فیلمی که مختصات یک اثر پُست مدرن را دارد، اصولاً در جست و جوی معنا بودن یک انحراف از خوانش درست متن (در اینجا فیلم) است.

در جهان پست مدرن ابزار‌های سنتی، چون تمثیل و کنایه، نیازمند فرهنگی مشترکند و این در عصر پست مدرن به سختی امکان‌پذیر است. زیرا بر خلاف مفهوم دهکده جهانی تمدن ما اینک بیش از هر زمان دیگری قطعه قطعه شده‌است. به علاوه ساختارشکنی مرگ هنرمند و موضوع اثر را به عنوان ردپا‌های بی فایدهٔ اومانیسم اعلان می‌کند. بدین سان معنی را پوچ و بی‌اثر می‌داند.

در مسخره باز از همان آغاز اعلام می‌شود دنیای فیلم دنیایی است فانتزی و خیالی که همه چیز در آن معنای خودش را از دست داده و نمی‌شود با منطق یک اثر رئالیستی سراغ فیلمی رفت که خودش را چنین به مخاطب معرفی می‌کند.

غنی‌زاده با آشنا زدایی از باور مخاطبان و اختلاط ژانر‌های مختلفی سینمایی خودش را پیرو کارگردانانی نشان می‌دهد که تلاش می‌کنند از ژانر‌های قدیمی سینما آشنا زدایی کنند و تصویر پوچ و ابزورد از این کهن الگو‌ها به مخاطب نشان دهند. «مرد مرده» جیم جارموش نمونه بارزی از نگاه یک کارگردان پست مدرن به ژانر وسترن است. غنی‌زاده هم در مسخره باز تلاش می‌کند از همین الگو پیروی کند و جهانی خیالی و معناباخته بسازد که لزوماً شباهتی به پیش‌فرض‌های مخاطب از هنر سینما ندارد.

فیلم غنی‌زاده همانقدر معنا دارد که «مرد مرده» جیم جارموش، «بیل را بکش» تارانتینو و «وکیل هادساکر» برادران کوئن. معنای تمامی این فیلم‌ها همان بی‌معنایی است. در جهانی که همه چیز به خرده‌فرهنگ‌های محلی و فرهنگ عامه محدود شده است و زبان و بیانی که به وسیله آن بتوان تمام یک فرهنگ را برای همه جهانیان توضیح داد دیگر وجود ندارد دنبال معنا بودن امری بی‌فایده است.

این نگاه پست مدرن باعث شده فیلم تازه غنی‌زاده برای مخاطب ایرانی به شدت سخت و دیریاب باشد و مخاطب ایرانی نتواند آن‌طور که با یک ملودرام یا تریلر تاریخی ارتباط برقرار می‌کند با مسخره باز هم ارتباط برقرار کند. خصوصاً که بسیاری از تماشاگران فیلم درکی از ارجاع‌های متعدد غنی‌زاده به آثار سینمای ایران و جهان ندارند و ماهیت این ارجاع‌های مختلف را متوجه نمی‌شوند، به همین خاطر از همان آغاز فیلم از فیلم فاصله می‌گیرند و چیزی از آن سردر نمی‌آورند. اما برای کسی که هم دنیای اثر را درک کند و هم ارجاعات درون فیلم به دنیای سینما را درک کند مسخره باز یک تجربه فراموش‌نشدنی است.

شاید فیلم برای عشاق سینما و آن‌هایی که تمام فکر و ذکر و زندگی‌شان سینما است، لذتبخش باشد. غنی‌زاده برای اجرای ایده‌هایش هیچ حد و مرزی قائل نشده و بدون باج دادن به تماشاگر به شکل دیوانه‌واری پیش می‌برد. این موضوع البته به نقطه ضعفی برای فیلم تبدیل می‌شود، منتقدان فیلم گفته‌اند کارگردان از مخاطب گروکشی کرده و به مخاطب می‌گوید اگر فلان ندیده باشی یا فلان کتاب را نخوانده باشی، فیلم را متوجه نمی‌شوی! از  این جهت منتقدان، فیلم را بازیگوشی یک کارگردان تئاتر در سینما توصیف کرده‌اند.

قدرت تصویرپردازی و داستانی که انگار تابع نعل به نعلی از دستورالعمل‌های پست مدرنیستی برای نوشتن است این اجازه را به غنی‌زاده می‌دهد که ایده‌هایش را در بستری مناسب اجرا کند. این فیلم داستان عشق فیلمی بنام دانش است. همه چیز از دریچه ذهن او که دیوانه سینما است روایت می‌شود، پس بدیهی است که او از داستان ساده و واقعی فیلم برداشتی چنین دیوانه‌وار داشته باشد و تلاش کند ماهیت داستان معمولی زندگی‌اش را به سینما نزدیک کند و از کوچک‌ترین ماجرایی یک صحنه سینمایی مشابه فیلم‌هایی که دیده بیرون بکشد.

خودش و ستاره سینمایی مورد علاقه‌اش هما (با بازی هدیه تهرانی) را در موقعیت‌ها مختلف و متفاوتی ببیند. آدم‌ها را به جای کاراکتر‌های سینمایی بگذارد و در پایان در اوهام و عشق دیوانه‌وارش به سینما در کنار همه آن آدم‌هایی که این عشق جنون آمیز او را مسخره می‌کردند غرق شود.

همانطور که می‌بینید چنین اتمسفری چقدر دور از ذهن تماشاگر ایرانی است. تماشاگری که پیگیر کارگردانانی مثل ژان پیر ژونه (که جهان فیلم مسخره‌باز شباهت زیادی به فیلم‌های این کارگردان دارد) و برادران کوئن را دنبال نکرده و با سینمای کلاسیک بیگانه است نمی‌تواند دنیای این فیلم را درک کند و از اتفاقات درون قاب به اندازه یک عاشق دل خسته سینما لذت ببرد.

داستان به شدت پوچ و معناباخته فیلم هم برای تماشاگر عاشق معنای ایرانی غریبه است. به همین خاطر مسخره باز از آن فیلم‌های صفر و صدی است یا بیننده عاشق آن می‌شود یا هیچ چیز از آن درک نخواهد کرد. مسخره باز را می‌توان عجیب‌ترین و بکرترین تجربه سینمایی چند سال اخیر دانست. فیلمی که همه چیزش را حتی دلیل ساخته شدنش را از خود سینما و عشق بیمارگونه به آن می‌گیرد. این فیلمی است برای عشاق سینما که این هنر را دیوانه‌وار دوست دارند.

برای این افراد مسخره باز یک عیش مدام و تجربه‌ای سکرآور است و اگر کسی جُزو این افراد نباشد از فیلمی چنین بی‌معنی و به زعم منتقدان و تماشاگر کلیشه‌پسند سینمای ایران متنفر خواهد شد.

عوامل فیلم مسخره باز

نویسنده و کارگردان: همایون غنی‌زاده
مدیر فیلمبرداری: علی قاضی
تدوین: هایده صفی‌یاری
صدابردار: محمود کاشانی
طراح گریم: ایمان امیدواری
طراح صحنه: سهیل دانش،
طراح لباس: الهام معین
موسیقی: محمدرضا غنی‌زاده
بازیگران: صابر ابر، بابک حمیدیان، رضا کیانیان، داریوش موفق، محسن حسینی، هدیه تهرانی و علی نصیریان

نظرات شما