رویداد۲۴ پس از قدرتگیری محمد بن سلمان در عربستان و نزدیکی زیاد این کشور به امارات، سیاست خارجی سنتی و محافظهکارانه عربستان و امارات، به تدریج کنار گذاشته شد و این دو کشور با موافقت ضمنی کشورهای غربی، برای تنظیم مجدد صحنه سیاسی کشورهای منطقه، سیاست تهاجمی در پیش گرفتند. مشارکت علنی این دو کشور در تحریم نفت ایران در همین راستا ارزیابی میشود.
کاخ سفید در ۲۲ آوریل، با صدور بیانیهای، پایان معافیتهای موقت فروش نفت ایران به هشت کشور را اعلام کرد. در این بیانیه، یک نکته، توجه ناظران را به خود جلب کرد و آن، نقشآفرینی علنی عربستان و امارات در تحریم نفت ایران است. در پی آشکار شدن نقش مستقیم و علنی عربستان و امارات در کمک به آمریکا برای تسهیل حذف بدون دردسر نفت ایران از بازارهای جهانی، هشدارهای مقامات عالیرتبه ایران به این دو کشور اندکی صریحتر و تندتر شده است.
در بیانیه کاخ سفید آمده است: «ایالات متحده، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، سه تولیدکننده بزرگ انرژی جهان، به همراه دوستان و متحدانمان، به این تضمین این (نکته) متعهد هستند که عرضه کافی (نفت به) بازارهای جهانی نفت ادامه مییابد.»
چند روز پیش از لغو معافیتها، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، تلفنی درباره وضعیت نفت گفتگو کرد. تماسها و همکاری نزدیک عربستان و امارات با آمریکا در زمینه حذف نفت ایران، موجب شده است که رئیسجمهور حسن روحانی، به این دو کشور یادآوری کند که بقای آنها به تصمیمات ایران وابسته است. روحانی در جلسه هفتگی هئیت دولت، گفت: «تنها یکی دو کشور وجود دارند که آنها نیز باید متوجه اعمال و رفتار خود باشند. عربستان و امارات باید بدانند که وجود و بقایشان در سایه تصمیم خردمندانه حکومت جمهوری اسلامی ایران است. چنانچه سران نظام اسلامی و بزرگان کشورمان و مقام معظم رهبری و مرحوم آیتالله هاشمی تصمیمات دقیقی را در مقطعی که صدام به کویت حمله کرد، نگرفته بودند، امروز اثری از این کشورها وجود نداشت.»
هر چند که ممکن است آمریکا برای اطمینان دادن به بازارهای جهانی نفت، نام عربستان و امارات را در بیانیه خود ذکر کرده است، اما واکاوی مواضع رسمی ریاض و ابوظبی در خصوص اقدام جدید آمریکا علیه ایران نشان میدهد که این دو کشور، رویکرد جدیدی در خاورمیانه در پیش گرفتهاند.
ابراهیم العساف، وزیر خارجه عربستان، ضمن استقبال گرم از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران، اعلام کرده است که کشورش کاملا از این تحریمها حمایت میکند. علاوه بر این، خالد الفالح، وزیر نفت عربستان، هم تصریح کرده است که عربستان برای برقراری تعادل در بازار نفت تلاش خواهد کرد.
بحرین نیز موضع مشابهی اتخاذ کرده است.
در سالهای اخیر، خصوصا پس از شعلهور شدن بحران قطر، در خاورمیانه، به تدریج دو محور اساسی ظهور کردند. امارات، عربستان و بحرین به همراه مصر، در برابر تحولات فزاینده منطقه، سیاستهای خود را منسجم کردند. سیاستهایی که به طور کلی، با سیاستهای آمریکا و متحدانش در منطقه هماهنگ است. این کشورها ادعا میکنند که در مقابل آنها، محور دیگری متشکل از ایران، ترکیه و قطر وجود دارد. اکثر تحولات چند سال گذشته، از بحران سوریه گرفته تا انقلاب اخیر سودان، از صفبندیهای این دو محور متاثر شدند.
عربستان و امارات، در یمن ادعا میکنند که با گسترش نفوذ ایران توسط حوثیها مقابله میکنند. در لیبی، این دو کشور از ژنرال خلیفه حفتر و حمله او به طرابلس پشتیبانی میکنند. این در حالی است که قطر و ترکیه، از دولت همبستگی ملی به رهبری فایز السراج، یعنی دشمن حفتر، حمایت به عمل میآورند. اندکی پس از سقوط عمر البسیر در سودان، عربستان و امارات برای مدیریت انقلاب در این کشور، به سرعت مداخله کردند و تاکنون سه میلیارد دلار در قالب کمکهای بشردوستانه به شورای نظامی انتقالی سودان کمک کردند.
ظاهرا عربستان و امارات معتقدند که در برابر ایران به لحظه حساس تصمیمگیری رسیدهاند. خالد بن سلمان، پسر پادشاه و معاون وزیر دفاع عربستان، اخیرا در کنفرانسی در مسکو در حالی که درباره ایران سخن میگفت، تصریح کرد: «امروز منطقه ما در یک چهار راه قرار گرفته که مستلزم اتخاذ موضع قاطعی است.»
رسانههای سعودی و اماراتی نیز همین دیدگاه را منعکس کردهاند. روز چهارشنبه، روزنامه سعودی الشرق الاوسط، حداقل سه یادداشت درباره لغو معافیتهای فروش نفت ایران منتشر کرد که همگی از تحریمهای ایران حمایت میکنند. به عنوان نمونه، لغو معافیتهای تحریمی، به مثابه «ساعت صفر» و «تیر خلاص» توصیف شده است که ایران را از «خون نفتی» محروم میکند. ترامپ نیز «شیری» توصیف شده که در کمین نظام ایران نشسته است.
در یکی از این یادداشتها، که به قلم مصطفی فحص، کارشناس مسائل ایران، نوشته شده است، ادعا میشود که منطقه خاورمیانه به سوی یک «جنگ پیشگیرانه» حرکت میکند. از دیدگاه فحص، خاورمیانه مدتهاست که در وضعیتی بین جنگ و صلح قرار دارد، و این جنگ پیشگیرانه تنها راه خروج از این وضعیت خواهد بود.
از این رو شاید بتوان گفت که مشارکت عربستان و امارات در حذف یکی از مهمترین درآمدهای ایران، بخشی از یک راهبرد گستردهتر برای تنظیم مجدد شطرنج خاورمیانه و مهار یا حذف مهرههایی است که اقدامات چند سال گذشته آمریکا و متحدانش در برابر آنها نتیجه مطلوبی محقق نکرده است.