الجزیره نوشت: کدام طرف، چهار کشتی در بندر الفجیره امارات را هدف قرار داد و از شعله ور کردن فتیله جنگ در منطقه چه سودی میبرد؟ حال آنکه این جنگ در صورت وقوع همه را نابود میکند. آیا منطقه شاهد لرزشهای بیشتری خواهد بود؟ پیامدهای حادثه اخیر برای دولتهای منطقه و دریانوردی بین المللی کدام است؟ موضع واشنگتن در مورد آنچه برای هم پیمانانش اتفاق میافتد چگونه است؟ و راه بازگرداندن استقرار به منطقه چیست؟
این سوالها در یکی از برنامههای تلویزیونی شبکه الجزیره مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدای این برنامه گزارشی پخش شد که در آن به حیاتی بودن سه تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز و اهمیت جغرافیایی سیاسی، امنیتی و استراتژیک آنها در تجارت بین المللی و بویژه انتقال نفت به نقاط مختلف جهان، پرداخت.
بر اساس این گزارش، روزانه حدود ۲۸ میلیون بشکه نفت از طریق این تنگهها منتقل میشود، که در این میان، سهم تنگه هرمز، ۳۰ درصد از صادرات بین المللی و ۹۰ درصد از انرژی دولتهای خلیج فارس است. همانطور که ۱۷.۴ میلیون بشکه نفت روزانه از این تنگه عبور میکند. این در حالی است که روزانه ۴.۸ میلیون بشکه نفت از تنگه باب المندب عبور میکند. اما کانال سوئز، خط ارتباطی بین دریای سرخ و مدیترانه محسوب میشود که ۴۰ درصد از حرکت کشتیها در منطقه، یک میلیارد تن از تجارت بین المللی سالانه و ۳.۹ میلیون بشکه نفت در روز، از آن عبور میکنند.
فعالیت تروریستی
در همین رابطه، دریاسالار، ویلیام فالون، فرمانده سابق نیروهای نظامی آمریکا، تصریح میکند که حادثه حمله به کشتیها در ادامه تهدیدات رد و بدل شدن بین آمریکا و ایران اتفاق افتاد، اما تمام طرفها باید در نظر داشته باشند که وقوع جنگ به نفع هیچ کدام نیست، به این دلیل که شرایط منطقه پیچیده و شکننده است و اسباب زیادی برای تنش وجود دارد که آزادی دریانوردی در تنگهها و راههای دریایی مهم در زمینه تجارت جهانی را تهدید میکند.
فالون میافزاید: تفاصیل این ماجرا هنوز مشخص نشده است. اما اخبار منتشر شده حکایت از تعرض به چهار کشتی دارد و بررسیها نشان میدهد که در یکی از این کشتیها مواد منفجره دیده شده و این مساله نگران کنندهای است که حکایت از ارتباط این اتفاق با تروریستهایی دارد که از ساحل آمده اند، نه از خود دریا.
وی تاکید کرد که بررسی این موضوع نیازمند حمایت بیشتری برای تضمین امنیت کشتیهای تجاری است و با اینکه مسئولیت حمایت از کشتیهای هدف گرفته شده به عهده امارات بوده است. اما آمریکا تمام تلاش خود را برای فاش شدن حقیقت و تضمین عدم تکرار آن، انجام میدهد.
فالون پیش بینی میکند که یکی از نتایج مذاکرهای بین آمریکا و ایران، بازگشت استقرار و آرامش به منطقه خلیج فارس است و بهترین راه برای آرامش دوباره، افشای واقعیت در مورد حادثه اخیر است، که طی آن، دولتهای منطقه و هم پیمانان بین المللی برای دست یابی به یک نتیجه مشترک در مورد پروندهها و بحرانهای منطقه همکاری میکنند و در مقدمه این بحرانها، جنگ یمن قرار دارد که به نظر میرسد با حادثه الفجیره ارتباط مستقیمی داشته باشد.
طبلهای جنگ.
اما منصور حقیقت پور، مشاور اول رئیس مجلس ایران، معتقد است که حادثه الفجیره یکی از نتایج دخالت دولتهای خارجی در منطقه است؛ بویژه آمریکا که به گفته حقیقت پور تلاش میکند تهدیدی برای امنیت منطقه و بر هم زدن اوراق توازن سیاسی منطقهای و جهانی باشد و در عین حال، تحولات استراتژیک کنونی در منطقه را قبول نمیکند.
وی واشنگتن را علت اصلی تنشهای موجود در منطقه دانست؛ چرا که سبب بحران موجود، کوفتن آمریکاییها بر طبل جنگ در منطقه است.
حقیقت پور تصریح میکند که حادثه الفجیره شک برانگیز است و باید نقش اسرائیل در آن مشخص شود. همانطور که ممکن است این حادثه برای توجیه ادامه حضور آمریکا در منطقه و آوردن نیروهای بیشتر، انجام شده باشد. با اینکه حمله به کشتی ها، نشان دهنده ناتوانی واشنگتن در تامین امنیت منطقه است، که ایران با همکاری همسایگانش میتواند امنیت را به آن بازگرداند.