رویداد۲۴ از همان زمانی که مذاکرات هستهای دولت روحانی آغاز شد، یک نام در سیاست ایران درخشید. محمد جواد ظریف؛ وزیر خارجهای که چند ماه پس از روی کار آمدن دولت تبدیل به محبوبترین وزیر کابینه روحانی شد؛ وقتی هم ترامپ ظریف را تحریم میکند، هم قاسم سلیمانی به دیدار او میرود و هم رادیکالترین احزاب اصلاح طلب در حمایت از او بیانیه میدهد. این جایگاهی است که پیش از این هیچ کدام از وزیران دولتهای ایران نداشتند. شاید در مقطعی جنبشهای روشنفکری از عطاالله مهاجرانی حمایت میکردند، اما نمیتوان کتمان کرد که حامیان ظریف فراتر از یک گروه و یک طبقه هستند.
محبوبیت ظریف آنقدر بالاست که حسن روحانی در اوج رقابتهای انتخاباتی، او را به اصفهان برد تا در یکی از میتینگهای انتخاباتیاش حاضر باشد. هنوز اصولگرایان از آن رویداد گلایه دارند؛ لابد انتظار دارند وزیر امور خارجه از سیاست خارجی ابراهیم رئیسی دفاع میکرد!
اما همان میتینگ دو سال قبل و محبوبیت امسال، نام ظریف را به عنوان گزینه بالقوه انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد. ظریف به صراحت و قاطع سخن میگوید و به خصوص در مواجهه با رسانههای آمریکایی و رسانههای تندروهای داخلی، در برابر انتقادات آبدیده شده است. این میتواند برگ برنده او در مناظرهها و رو در رویی با رقبایی باشد که عموما از منبر و نهادهای نظامی برخواستهاند و برای به چالش کشیده شدن آمادگی ندارند.
نکته جالب اینجاست که ظریف بارها تاکید کرده قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را ندارد. همین وعده ظریف باعث شده چهرههای تندروتر اصولگرا مثل حسین شریعتمداری که عموما انتقادشان باعث محبوبیت طرف مقابل میشود، بیشتر و بیشتر به ظریف حمله کنند.
پرونده هستهای ایران در دوران ترامپ در مخمصه پیچیدهای گرفتار شده است. همه دوست دارند این پرونده به نحوی حل و فصل شود، اما اصولگرایان تندرو امیدوارند این بار ظریف نقش محوری در پایان دادن به این پرونده را نداشته باشد. چرا که اگر اصلاح طلبان به این نتیجه برسند که ظریف بهترین گزینه است، او را به حضور در انتخابات ریاست جمهوری مجاب میکنند؛ چنانچه سال ۸۸ نیز میرحسین موسوی نخست وزیر دفاع مقدس را بعد از بیست سال وارد عرصه سیاسی کشور کردند.