رویداد۲۴ این دختر گفت: من یک دهه هفتادی هستم و متولد ۱۳۷۴ در یکی از شهرهای جنوبی کشور. پدرم مردی معتقد است و خانوادهای مذهبی دارم که همواره ما رابه رعایت اصول اخلاقی تشویق کرده اند. بدلیل شغل پدرم و بدلیل زندگی دریک مجتمع ارگانی حتی در خانه پدری ام ماهواره هم نداشتیم.
وی ادامه داد: من از نوجوانی با فضای هنر و ادبیات مأنوس بودم و بعد ازآن که درسال ۹۳ در رشته حسابداری در دانشگاه آزاد شهری حوالی تهران پذیرفته شدم و در خوابگاه دانشجویی مستقر شدم. در کنار تحصیل خواستم علاقه خودم به بازیگری را هم از طریق آکادمیک دنبال کنم.
وی با اشاره به عدم موافقت ابتدایی پدرش با تحصیل بازیگری اش افزود: به هرحال نگاه خانواده من طوری بود که در ابتدا موافق حضور من دراین حیطه نبودند، اما بعد از مدتها گفتگو با پدرم بالاخره ایشان را راضی کردم و ایشان هم بعد از آمدن به تهران و تحقیق در بین آموزشگاه های مختلف به سراغ آموزشگاه آقای بازیگر رفت ودر آنجا ثبت نام کردیم. «منظور از آقای بازیگر همان بازیگر عدهای از آثار تاریخی سال های ابتدای انقلاب و آثار مناسبتی سالهای اخیر است».
هنگام نمایش در یک تئاتر مرا دیدوی درباره آشنایی خود با کارگردان متجاوز گفت: دراین آموزشگاه سه ترم تحصیل کردم. ترم آخر تحصیل در آموزشگاه که مقارن ابتدای سال ۹۴ بود مشغول اجرای تئاتری بودم که آن فرد برای دیدن اجرای ما آمد و بعد از تماشای اجرا گفت برای بازی در پروژه جدیدش که «قو» نام داشت قصد دارد از من استفاده کند و این ابتدای آشنایی ما بود.
وقتی قاضی از این دختر جوان پرسید که آیا درباره این کارگردان با مدیر آموزشگاهش یعنی همان آقای بازیگر مشورت نکرده، گفت: اتفاقا هم با مشاور ایشان در آموزشگاه و هم با استادمان در آموزشگاه که یکی از چهره های بنام تئاتر است درباره این فرد صحبت کردم و هردو ایشان را تأیید کردند و مرا تشویق کردند به همکاری وگرنه من هم که آدمی نبودم بی تحقیق درباره سوابق کارگردان پاسخ مثبت دهم.
مرا برای نقش اول فیلمش انتخاب کرداو سپس با بیان رفت و آمدهای بعدی خود با این فرد افزود: به واسطه فیلمنامه «قو» که ایشان بنا بود با مضمون میزان امنیت در ایران آن را بسازد مرتب در جلسات مختلفی حضور داشتم که به غیر از وی بازیگران دیگری هم در آن حضور داشتند از جمله فرزند یکی از کارگردانان شناخته شده ژانر تاریخی.
وی ادامه داد: مرتب به بهانه آشنایی با کاراکتر و دورخوانی فیلمنامه دور هم جمع میشدیم و در این مدت ایشان مرتب مرا بعنوان بازیگر اصلی فیلم «قو» معرفی میکرد؛ فیلمی که طبق ادعای ایشان بنا بود با سرمایه گذاری یک آلمانی تولید شود! در نهایت نیز به بهانه یکی از همین جلسات کاری، آن اتفاق برایم رقم خورد.
دختر جوان با اشاره به این که فیلمنامه درباره دختر جوانی بود که از کشور آلمان به ایران میآید ودر این بین کشمکشی صورت میگیرد میان وی و نامزدی که بزرگ شده ایران است، گفت: فیلمنامه این کار ماهیتی ضد ایرانی داشت و در طول فیلمنامه سعی میشد القاء شود زنان در ایران امنیت ندارند.
شاید یکی از دلایلی که فیلم سرمایه گذار ایرانی پیدا نکرده بود همین بودو البته دلیل دیگرش به سوابق این کارگردان در تولید دو فیلم توقیفی قبلی بازمی گشت.
وی در پاسخ به این سوال که آیا همین ظن شما را به نگرفتن پروانه ساخت توسط وی مشکوک نکرده بود، گفت: در ابتدا که مرتب میگفت ظرف روزهای آینده پروانه ساخت خواهیم گرفت، ولی در نهایت هم پروانه ساخت نگرفت.
تجاوز وحشتناک کارگردان به دختر جوانوی درباره ماجراهای پس از آن حادثه گفت: من درخانواده معتقدی بزرگ شده بودم و برای همین از هرگونه رابطه قبل از ازدواج پرهیز میکردم و فعلی که از ایشان رخ داد مصداق بارز تعرض بود. ضمن این که پیگیری قضایی هم از طریق پزشکی قانونی و هم آزمایش دی. آن.ای تأیید این امر بود.
وی با اشاره به وضعیت روحی خرابش در روزهای بعد ازآن اتفاق گفت: بعد از آن اتفاق حدودا ۱۰ روزی طول کشید تا از ایشان شکایت کنم؛ دلیل اش هم این بود که در شوک روحی بدی به سر میبردم و واقعا قدرت تحلیل این شرایط را نداشتم. بعد ازآن، اما خیلی زود از ایشان شکایت کردم و وی هم بلافاصله بعد از تأییدیه دکتری قانونی احضار شد، اما منکر قضیه شد و به دنبال آن دستور انجام آزمایش دی. آن.ای صادر شد.
انجام این آزمایش حدودا ۶ ماه طول کشید ودر این مدت ایشان مرتب برای من پیغام میفرستاد. ابتدا پیغامها از جنس تطمیع بود و وعده های مالی و ازدواج، اما بعد کار به پیغامهای تهدید آمیز رسید که همین مرا در پیگیری قضیه راسختر کرد.
گفت مرا صیغه کرده است!وی افزود: در نهایت اواخر دی ماه به دادگاه رفتیم و نتیجه آزمایش دی. آن.ای که علیه ایشان بود به او ابلاغ شد. یادم میآید در آن جلسه به ایشان تأکید شد که اگر صادقانه برخورد کند به ایشان تخفیف مجازات میخورد، اما ایشان بازهم ماجرا را کتمان کرد و وقتی نتیجه دی. آن.ای به او ابلاغ شد ادعا که من همسر صیغهای اش بوده ام! این جا بود که به ایشان تأکید شد دوشیزه بدون اذن پدر نمیتواند حتی صیغه کسی شود که مجددا وی سفسطه کرد و از این گفت که مرا صیغه کرده بود تا حین همکاری به گناه نیفتم که البته هیچ کدام از این گفتهها هم کارگر نیفتد ودر نهایت همان روز دادگاه ایشان را بازداشت کردند.
وی خاطرنشان کرد: از اواخر دی ماه تا اواخر بهمن ماه که حکم صادر شود فرد مورد نظر در بازداشت موقت به سر میبرد، اما سعی میکرد صفحه اجتماعی اش را از طریق برادرش به روز کند تا کسی متوجه ماجرای محکومیتش نشود.
او درباره چرایی اعتراضش به حکم صادره که ۱۰۰ ضربه شلاق و دو سال محرومیت از فعالیت های هنری است گفت: اعتراض کردم، چون فکر میکردم آسیبی که ایشان به من زده به شدت بالاتر است. ایشان نه تنها با آبروی من بازی کرد که با آبروی پدر و خانواده ام هم بازی کرد. حتی در خوابگاه دانشجویی هم از آزارهای ایشان در امان نبودم. این را بگذارید کنار تهدیدات مختلفی که از جانب ایشان حین آغاز پیگیری قضایی شکل گرفت.
وی تأکید کرد: من به لحاظ روحی به شدت آسیب دیده ام و این آسیب دیدگی حالا حالاها با من است پس نباید به من خرده بگیرند که چرا در پیگیری شکایتم این قدر راسخ هستم.
او درباره برخورد اهالی هنر با این ماجرا هم روایت جالبی را ارائه داده است.
وی گفت: اخیرا تماسی با یکی از کارگردانان زن صاحب نام که در همین سالهای اخیر فیلمی درباره تجاوز به دختران ساخته است داشتم و ایشان به شدت از من تشکر کرد که جسارت به خرج داده ام و جلوی این اتفاق ایستاده ام.
وی صراحتا به من گفت راهم درست است. با این حال بودند برخی چهره های نه چندان مطرح هم که مرا از عاقبت پیگیری قضایی ترساندند که خوشبختانه حرفهای آنها خللی در اراده من ایجاد نکرد.