رویداد۲۴ نیویورک تایمز در گزارشی تاریخ مخفی تلاش آمریکا برای حمله به تهران را شرح داده است. بر اساس این گزارش تندروهایی اسرائیلی و آمریکایی بیش از یک دهه است که سعی میکنند علیه برنامه هستهای ایران جنگی راه بیاندازند که امروز با روی کار امدن ترامپ بیش از گذشته به این هدفشان نزدیک شدهاند، اما آیا ترامپ در نهایت هدف آنها را محقق خواهد کرد؟
رونین برگمن و مارک مزتی روزنامه نگاران نیویورک تایمز، تحقیق جامعی از این اقدامات را تهیه کردهاند که بخشهای مهمی از آن را در این گزارش شرح خواهیم داد. در این گزارش به وجود افرادی تندرو در دولت اشاره کرده که اولین آنها «استفان بنون» مشاور ترامپ در کمپین انتخاباتی و سپس جان بولتون مشاور امنیت ملی او بودهاند. این دو استراتژی خروج ترامپ از برجام را تدوین کردهاند.
به گزارش رویداد۲۴ در اسنادی که بولتون به درخواست استفان بنون تدوین کرده بود، چرایی الزام خروج دولت جدید از توافق هستهای شرح داده شده و بیشتر به یک طرح بازاریابی شبیه بوده تا یک استراتژی. این طرح در مورد اینکه بعد از خروج چه اتفاقی قرار بوده رخ دهد توضیحی نداده، اما احتمالا بر مبنای عقیده اصلی بولتون که نیاز به بمباران ایران بوده بنا شده است.
در نهایت ترامپ در میسال ۲۰۱۸ از توافق خارج شده و امروز در حال رصد آهسته بحرانهایی است که در پی آن رخ میدهد. در ماه ژوئن به نفتکشها در خلیج فارس حمله شد و آمریکا تهران را مقصر جلوه داد.
در ماه جولای بریتانیا نفتکش ایرانی را توقیف کرد و سپس ایران نفتکش بریتانیایی را. آژانسهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا نسبت به حملات احتمالی نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در منطقه هشدار دادند. اسرائیل حملاتی را علیه نیروهای مورد حمایت ایران در عراق، سوریه و لبنان از سر گرفته و در نهایت ایران نیز عملا با کاهش تعهداتش از برجام خارج شده است.
یک سال قبل از خروج آمریکا از برجام سازمان سیا در گزراشی نحوه پاسخ ایران به احتمال خروج آمریکا از برجام را ارزیابی کرده بود. نتیجه ارزیابیها ساده بود: نیروهای رادیکال در ایران بر نیروهای میانه رو تفوق پیدا میکنند.
ایان گلدنبرگ یکی از مقامات ارشد پنتاگون در زمان باراک اوباما به وضعیت سالهای قبل از توافق هستهای با ایران اشاره کرده و آن را در قالب سه بلوف بزرگ شرح داده است: اسرائیل میخواست جهان باور کند که آنها قصد حمله به برنامه هستهای ایران را دارند (اما هرگز این هدف را محقق نکرد). ایران میخواست جهان به این باور برسد که انها میتوانند به بمب اتم دست پیدا کنند (اما هرگز این تصمیم را اجرایی نکرد). آمریکا میخواست جهان بداند که آنها آماده استفاده از گزینه نظامی علیه ایرانند (اما هرگز از این گزینه استفاده نکرد). این سه مرحله تهدیدی قابل قبول ایجاد کرده بود.
اقدام ترامپ برای خروج از برجام بار دیگر این بازی را آغاز کرده، اما این بار رییس جمهور آمریکا که میخواهد قدرت نظامی آمریکا را به رخ بکشد در واقع وضعیت را وخیم کرده است.
ظریف درباره ترامپ گفته رییس جمهور ترامپ نمیتواند انتظار داشته باشد خودش غیر قابل پیش بینی باشد، اما دیگران قابل پیش بینی باشند. غیر قابل پیشبینی بودن سبب آشوب میشود.
این گزارش به احتمال انتظار ایران برای برگزاری انتخاب ریاست جمهوری ۲۰۲۰ و تغییر ترامپ اشاره کرده و نوشت: همزمان مشاوران رییس جمهور نیز به همین دلیل در پس ایجاد ائتلافی میان کشورهای اهل تسنن منطقه با اسرائیل علیه ایران هستند.
این رویکرد با اقدامی که اوباما در پیش گرفته بود کاملا متفاوت است. اوباما همزمان با اینکه میخواست ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند، با این وضعیت که ایران باید یک نیروی برای ایجاد موازنه در برابر نفوذ عربستان در منطقه باشد موافق بود. او میگفت ایران و عربستان باید همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند.
یکی از نزدیکان اوباما به نیویورک تایمز گفته ما در آن زمان از هر گونه جنگ غیر ضروری جلوگیری میکردیم و سعی داشتیم ایران را به میز مذاکره بکشانیم تا به نتایج خوبی برای منع اشاعه سلاح برسیم.
تام دونیلون مشاور امنیت ملی اوباما بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ گفته توافق هستهای جلوی دستیابی ایران به بمب اتم را گرفت و به جامعه جهانی دسترسی خوبی به فعالیتهای ایران داده است که این به نفع آمریکا بود.
حمله به ایران شاید در طراحی اولیه یک حمله محدود باشد، اما میتواند به یک آشوب سراسری تبدیل شود زیرا پاسخ ایران بسیار سخت خواهد بود؛ مثلا ایران میتواند از نیروهای نیابتیاش برای حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه استفاده کند و حمله به کشتیهای تجاری را کلید بزند و قیمت نفت را به شدت بالا ببرد.
استفاده اسراییل از پایگاههای آذربایجان برای جاسوسی از ایران!
به گزارش رویداد۲۴ ماجرای اینکه چطور این بحران شروع شده و به پیچیدگیهای روابط آمریکا و اسرائیل که هرگز به درستی گفته نشده بر میگردد. نیویورک تایمز با تعداد زیادی از مقامات سابق آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی مصاحبه کرده و جزییات حوادثی در سال ۲۰۱۲ که ارتش اسرائیل به شدت به حمله به ایران نزدیک شده بود را شرح داده است.
حوادثی که در نهایت اوباما را مجبور کرد طرح نظامی موازی خود را برای مقابله با چنین حملهای ارائه دهد و این شامل نابودی کامل تاسیسات هستهای ایران با استفاده از ۳۰ هزار پوند بمب بود. در آن زمان آمریکا و اسرائیل علیه هم جاسوسی میکردند. ماهوارههای آمریکایی، اقدامات اسرائیلیها در رصد ایرانیها را رصد میکردند و از پهپادهای اسرائیلی که از پایگاهی در آذربایجان بر فراز ایران اعزام میشدند عکس ماهوارهای میگرفتند.
آغاز همکاریها
اولین بار که برنامه غنی سازی اورانیوم ایران علنی شد تابستان ۲۰۰۲ بود. همزمان آمریکا آماده حمله به عراق میشد. سرویسهای اطلاعاتی آمریکا متوجه شدند که دانشمندان هستهای ایران در سایت هستهای نطنز غنی سازی اورانیوم را از سر گرفتهاند.
دولت بوش عراق را اشغال کرد و تصمیم گرفت مذاکره با ایران را همزمان با تحریمها از سر بگیرد. مقامات اسرائیلی میخواستند این موضوع را القا کنند که آمریکا به کشور اشتباهی حمله کرده است.
نگرانی سران اسرائیلی در سال ۲۰۰۵ زمانی که احمدی نژاد انتخاب شد بیشتر شد. احمدی نژاد به سرعت ایدههای خود درباره اسرائیل را علنی کرد. او از حماس و حزب الله حمایتهای بیشتری کرد و آمریکاییها و اسرائیلیها به این نتیجه رسیدند که برنامه هستهای ایران تشدید شده است.
وضعیت رهبری در اسرائیل با تردیدهایی در آن زمان مواجه بود. نتانیاهو در حالی که ایهاد اولمرت نخست وزیر اسرائیل شده بود به رهبری حزب لیکود اسرائیل رسید. او مواضعی متفاوت داشت. نتانیاهو دوره دبیرستان و کالجش را در آمریکا گذرانده بود و در رشته بیزینس از دانشگاه ماساچوست فارغ التحصیل شده بود. در این جا با میت رامنی کاندیدای جمهوری خواهان آمریکا در رقابتهای ریاست جمهوری آشنا شده بود.
نتانیاهو درخواستهای اسرائیل برای افزایش تحریمها علیه ایران را تشدید کرد.. او با دیک چنی معاون بوش دیدار کرد و به گفته اوزی اراد یکی از مشاوران ارشد نتانیاهو در آن زمان، او هشدار داده بود که غرب قادر به یک اقدام نظامی موثر نبوده و ایران باید بمباران شود.
نتانیاهو، دیک چنی را یک مخاطب خوب و درست شناخته بود. سران پنتاگون علاقه زیادی به یک جنگ دیگر نداشتند و در آن زمان رییس جمهور هم همین نظر را داشت، اما چنی مانند بولتون بود و به تلاش برای یک اقدام نظامی علیه ایران در دوره دوم جرج بوش ادامه داد.
دیک چنی در دیداری که در ماه می سال ۲۰۰۸ با روبرت گیتز وزیر دفاع وقت و جرج بوش داشت، ایده خود را برای حمله به ایران شرح داده بود. گیتز با حمله آمریکا یا اسرائیل علیه ایران مخالف بود و این کار را زمینه ساز تقویت نیروهای رادیکال در ایران میدانست.
چنی کاملا مخالف بود و میگفت باید به ایران حمله کنند یا دست کم کاخ سفید باید به اسرائیل در این راه کمک کند. همان ماه بوش برای آخرین بار در دوران ریاست جمهوری خود به اورشلیم سفر کرد و با ایهود اولمرت دیدار داشت. اولمرت امیدوار بود که ارتباط جاسوسان آمریکایی و اسرائیلی علیه ایران را بیشتر کند و در دیدارهای خصوصی در محل اقامت خود نیز همین مساله را مطرح کرد. به گفته منافع مطلع، زمانی که دستیارانش اتاق را ترک کردند اولمرت سعی کرد یک توافق را جوش بدهد. او به بوش گفت «بیا رو در بایسی را کنار بگذاریم.»
بوش با پیشنهاد او موافقت کرد و این موافقت به یک توافق بزرگ میان سرویسهای اطلاعاتی اسرائیلی و آمریکایی ختم شد. این همکاریها بعدا در استفاده از ویروس استاکس نت علیه برنامه هستهای ایران خودنمایی کرد.
اما بوش همزمان از دیگر مسیرها نیز آگاه بود. یک شب در همین سفر، اولمرت او را برای شام به محل اقامتش دعوت کرد و بوش به همراه اعضای کابینه اولمرت در این ضیافت حاضر شد. ایهود باراک وزیر دفاع اولمرت که مواضعی بسیار شبیه به دیک چنی علیه ایران داشت نیز در این شام حاضر بود. بعد از شام بوش و اولمرت به کناری رفتند و در مبل چرمی لم دادند و سیگار کشیدند. اولمرت به بوش گفت باراک هم دوست دارد به آنها بپیوندد. بوش گفت میدانم از نظر سیاسی برای تو مهم است که به او اجازه بدهی بیاید.
اولمرت در این لحظه به بوش اینگونه توضیح داد: تو موضع من را درباره حمله به ایران میدانی. من شدیدا مخالف حمله هستم. در نهایت باراک آمد و درباره تهدیدهای ایران یک سخنرانی کرد، اما بوش حرفهای او را قطع کرد. اولمرت خطاب به باراک گفت: ژنرال باراک شما میدانید نه یعنی چه؟ نه یعنی نه.
باراک از نگاه خود این ماجرا را شرح داده و گفته واکنش بوش زمانی که سخنرانی اش را تمام کرد این بود که رو به اولمرت کرد، اما انگشتش را به سمت باراک نشانه رفت و گفت: این آدم من را به شدت میترساند. باراک در این باره به نیویورک تایمز گفته هر چه در آن زمان رخ داده بود ربطی به تصمیماتی که بعدها گرفته شد نداشت.
اوباما بخشی از مشکل بود
نتانیاهو دور دوم نخست وزیری خود را تنها چند ماه بعد از انتخاب اوباما به عنوان رییس جمهور در سال ۲۰۰۹ آغاز کرد. علی رغم اختلاف دیدگاهی که این دو با هم داشتند، نتانیاهو معتقد بود که رییس جمهور جدید میتواند شریک بهتری در سیاستهای آنها علیه ایران باشد. با اینکه اوباما در همان روزهای اول مخالفت خود را با جنگ عراق اعلام کرده بود، نتانیاهو بارها درباره تهدیدهای ایران در میان مخاطبانش در ایپک سال ۲۰۰۸ صحبت کرده بود.
نیویورک تایمز به اولین سفر نتانیاهو به آمریکا در ماه می ۲۰۰۹ و دیدارش با اوباما اشاره کرده است.
اراد درباره این دیدار به نیویورک تایمز گفته نتانیاهو در حالی از اتاق بیضی شکل اوباما بیرون آمد که هیچ حرفی نمیزد، اما رنگش پریده بود. چند ساعت بعد او به دستیارانش گفت اوباما به او حمله کرده و به او دستور داده که شهرک سازیها در کرانه باختری را متوقف کنند.
آراد به اظهارات یکی از افراد نزدیک به نتانیاهو در آن زمان استناد کرده که گفته وقتی نتانیاهو از اتاق اوباما بیرون آمده آش و لاش بوده است!
در آن زمانروابط دو دولت در سطح وزرا نزدیک بوده است. نتانیاهو، آراد را به عنوان مشاور امنیت ملی خود انتخاب کرده و او ارتباط مستقیمی با جیمز جونز مشاور امنیت ملی اوباما و سپس دونیلون دیگر مشاور او داشته است.
مقامات اسرائیلی و آمریکایی به طور منظم با هم دیدار داشتند. دولت اوباما بر محرمانه بودن دیدارها و مذاکراتشان درباره تشکیلات محرمانه ایران که در نزدیکی قم بود اصرار داشتند.
تاسیسات فردو در سال ۲۰۰۸ توسط اطلاعات بریتانیا شناسایی شد. جزییات این اطلاعات به سرعت به دست جاسوسان آمریکایی و اسرائیلی رسید. برخلاف تاسیسات نطنز، فردو بسیار کوچک بود و این شک را بر میانگیخت که این تاسیسات با هدف تولید بمب اتم ایجاد شده است.
آمریکاییها و اسرائیلیها با این وضع روبرو بودند که عملیاتهای خرابکارانه علیه اقدامات هستهای ایران قادر به توقف این برنامهها نیست. رویکرد اسرائیل که ناشی از تفکر باراک بود، ساده بود: جهان تا زمانی ادامه مییابد که ایران وارد منطقه مصونی که برنامههای هستهای پیشرفته برایش ایجاد میکند نشده باشد.
آمریکا با بمبهایی که میتوانستند به عمق لازم برای نابودی تاسیسات هستهای ایران نفوذ کنند. آنها میتوانست حملهای ترتیب دهد، اما استدلال باراک این بود که اسرائیل نمیتواند چنین بریز و بپاشی داشته باشد. اگر به تنهایی وارد عمل شود باید هرچه سریعتر دست به کار میشد. در دوره اول اوباما تعداد زیادی از مقامات ارشد آمریکایی دائما در رفت و آمد به اسرائیل بودند تا برنامهای بریزند که اوباما را قانع شود ایران تهدیدی جدی است و باید به زودی بمباران شود. وندی شرمن یکی از اعضای ارشد دولت اوباما در این باره گفته پیام این بود که ما نگرانی شما را میفهمیم، اما لطفا وارد یک جنگ نشوید، چون در این صورت از ما خواهید خواست که از شما حمایت کنیم.
یکی از اولین کسانی که به اسرائیل رفت روبرت گیتز بود که اوباما رسما از او درخواست کرده بود در پنتاگون بماند. او در جولای ۲۰۰۹ به اسرائیل رسید و این تنها یک هفته بعد از آغاز حوادث انتخابات سال ۸۸ موسوم به جنبش سبز در ایران بود.
دولت ایران در آن زمان شکننده بود و نتانیاهو به گیتز گفته بود که الان فرصت خوبی برای حمله به ایران است و رژیم ایران میتواند سقوط کند. علاوه بر این نتانیاهو گفته بود پاسخ ایران به حمله آنها در آن شرایط بسیار محدود خواهد بود.
گیتز به نتانیاهو گفته بود تاریخ او را دچار سوءتفاهم کرده است. شاید عراق بعد از بمباران راکتور هستهای در سال ۱۹۸۱ یا سوریه بعد از بمباران راکتور هستهای در سال ۲۰۰۷ واکنشی نشان نداده باشند، اما ایران با عراق و سوریه فرق دارد. منظور او روشن بود: ایران کشوری قدرتمند با توان نظامی بالا و نیروهای نیابتی نظیر حزب الله است که میتواند مرزهای اسرائیل و حتی آمریکا را دچار مشکل جدی کند.
روابط اوباما و نتانیاهو روز به روز خرابتر میشد. مایکل اورن سفیر وقت اسرائیل در واشنگتن در این باره گفته نتانیاهو معتقد بود اوباما خودش بخشی از مشکل است نه راه حل. آراد به نشست مشترکی میان اوباما و نتانیاهو در سال ۲۰۱۰ اشاره می٬کند که در آن نشست جو بایدن معاون اوباما دستش را دور آراد حلقه کرده و گفته فراموش نکن که من در این جا بهترین دوست هستم.
وضعیت پیچیده
اوباما وضعیت حمله ناگهانی اسرائیل به ایران را جدی گرفته بود. ماهوارههای جاسوسی آمریکایی پهپادهای اسرائیلی را که از پایگاههایی در آذربایجان بر فراز حریم هوایی ایران به پرواز در میآمدند رصد میکردند. این پهپادها در حال رصد تاسیسات هستهای ایران بودند و میخواستند بدانند آیا نیروی هوایی ایران قادر به مقابله هست یا خیر. سران ارتش آمریکا درباره اینکه اسرائیلیها چه زمانی از ماه را برای حمله انتخاب میکنند حدسهایی داشتند. طراحان ارتش شبیه سازیهایی را انجام دادند که بدانند پاسخ تهران به حمله اسرائیل چه خواهد بود و آمریکا چطور میتواند پاسخ متقابل بدهد.
اینکه آیا ایران به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه حمله خواهد کرد یا خیر؟ قدرت نظامی ایران بالاست و نتیجه هر بار به نفع ایران بود: حمله اسرائیل آسیب کمی به برنامه هستهای ایران میزد و آمریکا مجبور بود جنگ دیگری در خاورمیانه راه بیاندازد.
آمریکا در نهایت به این نتیجه رسید که نمیخواهد به حمله اسرائیل بپیوندد. اگر اسرائیل چنین حملهای را آغاز میکرد، پنتاگون در این عملیات همراهی نمیکرد. همزمان اوباما به طور محرمانه دستور ایجاد انبارهای سلاح آمریکایی در حاشیه خلیج فارس را صادر کرد. اگر اسرائیل به سمت جنگ حرکت میکرد، بهتر بود آنها آماده باشند.
ناو گروههای هواپیما بر و نابودگرهای مجهز به سامانه دفاع موشک بالستیک ایگیس به سمت تنگه هرمز به راه افتادند. حتهای اف-۲۲ آمریکایی در آشیانه پایگاه هوایی امارات لانه کردند. برخی از این اعزامها با هدف پشتیبانیهای لازم در عراق و افغانستان اعلام عمومی شدند.
یکی از مقامات دولت اوباما در این باره به نیویورک تایمز گفته ما نمیخواستیم اسرائیلیها این اقدام آمریکا را به عنوان چراغ سبزی برای حمله تلقی کنند. آنچه آنها نمیدانستند این بود که آیا نتانیاهو توان حمله دارد یا خیر؟
این سوالی پیچیدهای و یکی از موضوعات مورد بحث در سطوح بالای دولت اسرائیل بود. در نوامبر ۲۰۱۰ نتانیاهو و باراک دیداری محرمانه در مقر موساد برای بحث درباره طرح حمله به ایران داشتند.
به گفته باراک مذاکرات به سرعت به مشاجره کشیده شد. گابی اشکنازی رییس کل وقت نیروهای مسلح به حاضرین گفت با وجود پیشرفتهایی که داشتند نیروهای اسرائیل ظرفیت لازم برای این حمله را ندارند. این اظهارات اشکنازی همه خوش بینی درباره حمله به ایران را از بین برد. او گفت: ظرفیت حمله وجود ندارد و در نتیجه گزینه نظامی جزو گزینهها نیست. باراک گفته در آن زمان به طور فرضی میتوانستیم او را اخراج کنیم، ولی نمیتوانستیم بگوییم بزن برویم حمله کنیم.
یکی از افراد بلندپایهای که در این باره صحبت کرده میر دوگان رییس موساد برای مدتهای طولانی است. او به نتانیاهو و باراک گفته بود جنگ با ایران احمقانه خواهد بود و میتواند همه پیشرفتهایی که کمپین محرمانه آنها کلید زده است را از بین ببرد.
یووال دیسکین رییس وقت شینبت نیز با حمله به ایران مخالف بود. او گفته نتانیاهو و باراک شاید از ایده ما خوششان نمیآمد، اما اجازه نداشتند بدون مجوز دولت وارد جنگ با ایران شوند.
در آن زمان نخست وزیر اسرائیل به شدت به مشاوران ارشدش مظنون شده بود. او دوگان را به درز خبر طرح حمله اسرائیل به ایران به سازمان سیا متهم کرد. اشکنازی، دیسکین و اوزی آراد به سرعت پست هایشان را در دولت از دست دادند. افراد دست نشانده بعدی نتانیاهو نظیر بنی گانتز رییس کل نیروهای مسلح که جانشین اشکنازی شدهبود نیز با حمله به ایران مخالف بودند.
زمان در حال تمام شدن بود
فشار نتانیاهو به اوباما تبعات ناخواستهای میتوانست داشته باشد. رییس جمهور آمریکا که اطلاعات کمی درباره اقدامات اسرائیلیها داشت پیگیریهای اورژانسیاش را تقویت کرد: مذاکرات محرمانه با ایران.
برای اوباما توافق برجام دستاورد اصلی سیاست خارجی اش بود. این تنها یک توافق نبود بلکه یک چارچوب ثبات منطقهای بود. راهی که جعبه پانادورایی که اسلافش در سال ۲۰۰۳ آغاز کرده بود میبست. برای نتانیاهو این یک خیانت بود. نزدیکترین دوست اسرائیل پشت سر آنها با بدترین دشمنش مذاکره کرده بود.
مذاکرات توسط دنیس راس و پونیت تالوار در سال ۲۰۱۰ آغاز شده بود. این دو دو تن از مشاوران امنیت ملی اوباما بودند که با هواپیمای مسافری به مسقط عمان سفر کردند. سلطان قابوس پادشاه عمان که گفته میشد در میانجی گری برای مذاکره آزادسازی چندین آمریکایی که در ایران بازداشت شده بودند کمک کرده بود این بار نیز اعلام آمادگی کرده بود.
در یکی از مکانهایی که سلطان به آمریکاییها داده بود، راس و تالوار پیام اوباما را به شیخ عمان رساندند. اینکه آنها تنها خواستار مذاکره با رهبر ایران آیتالله علی خامنهای هستند. آمریکا فکر میکند این تنها راه است.
اوباما بر این باور بود که کمپین تحریمهای او ایران را در نهایت پای میز مذاکره خواهد نشاند، اما برخی مقامات سابق دولت فشارهای نظامی را موثر میدانستند.
نتانیاهو به چیزی دقیقا برعکس آنچه انتظار داشت رسید
بسیاری در دولت اوباما با این ایده که فشارهای اسرائیل نقشی در توافق هستهای داشته مخالف بودند. ند پرایش سخنگوی وقت شورای امنیت ملی اوباما در این باره به نیویورک تایمز گفته اوباما برای راه حل دیپلماتیک برای چالش هستهای ایران خیلی قبل از اینکه نتانیاهو فشار نظامی بیاورد دست به کار شده بود. در واقع این کار قبل از نخست وزیری نتانیاهو شروع شده بود. اوباما در دوران تبلیغات انتخاباتی اش رد سال ۲۰۰۷ به دنبال نوعی دستاورد دیپلماتیک بود.
اوباما تصمیم داشت اسرائیلیها و بسیاری از متحدان آمریکایی را از مذاکرات محرمانهاش دور نگه دارد و خبری به آنها ندهد. برخی از اعضای دولت میترسیدند که اگر اوباما به نتانیاهو درباره این مذاکرات محرمانه خبری بدهد، اسرائیلیها آن را به بیرون درز بدهند.
یکی از مقامات ارشد دولت اوباما به نیویورک تایمز گفته این ریسک بزرگی بود. اعتماد بین رهبران دو کشور به شدت بهم خورده بود. محرمانه بودن این مذاکرات موضوعی است که هنوز هم بسیاری از مقامات دولت اوباما را از صحبت درباره آن برحذر میکند. برخی معتقدند روابط اوباما و نتانتاهو به شدت مسموم شده بود و این روش هم جواب داده بود: مذاکرات در سکوت در حال انجام بود و کم کم به یک مذاکرات بالغ تبدیل میشد.
در اواسط سال ۲۰۱۲ در نهایت اسرائیلیها متوجه مذاکرات شدند. کمی بعد از شنیدن این خبر یاماو آمیدرور که جانشین آراد در مشاوره امنیت ملی نتانیاهو در سال ۲۰۱۱ شده بود نزد دن شاپیرو سفیر آمریکا در اسرائیل رفت و از او درباره مذاکرات اطلاعات خواست. شاپیرو که خودش درباره این مذاکرات اطلاعاتی نداشت گفت او اشتباه میکند. اما کمی قبل از آن یکی از همکاران شاپیرو او را کنار کشیده بود و به او گفته بود باید گفتن چیزهایی که قبلا به اسرائیلیها میگفته را متوقف کند.
شاپیرو گفته بود محرمانه ماندن این مذاکرات اشتباه است و باید میدانستند که در نهایت اسرائیلیها میفهمند. در نتیجه بهتر است که خودشان مستقیما به آنها بگویند.
او گفته بود من دلیل محرمانه نگه داشتن این خبر را میفهمم، اما روابط اسرائیل و آمریکا در مورد مسائل ایران بر مبنای دیدگاه نزدیکتری است و من احساس میکنم باید در زمان درست آنها را در جریان مذاکرات قراردهیم.
آمیدرور از آمریکاییها بسیار خشمگین بود. او به سفیر گفت: ما روابط شفاف و صادقانهای با آمریکاییها داریم. همه چیز تا قبل از اینکه بفهمیم آنها چیزی را از ما مخفی میکنند خیلی خوب پیش میرفت. او آخر گفت: مذاکره کنندگان آمریکایی ما را فروختهاند.
نتانیاهو نظر دیگری داشت. او در این باره گفته: زمانی که من از مذاکراتی که در جریان بود مطلع شدم زیاد تعجب نکردم. در خلال تبلیغات انتخاباتی، اوباما گفته بود که میخواهد به یک توافق با ایران و کوبا دست پیدا کند.
او گفت: دانستن اینکه ما قادر و آماده به یک حمله علیه ایران هستیم تاثیر زیادی بر آمریکاییها داشت و آنها را درگیر موضوع ایران کرد. هرچه آمریکاییها بیشتر از حمله احتمالی ما مطمئن شدند، تحریمهایشان را بیشتر کردند.
اما به عقیده مقامات ارشد اطلاعاتی اسرائیل، آمادگی نتانیاهو برای حمله به ایران به ضرر او تمام شده بود. چرا که این روش اوباما را در مذاکره با ایران مصمم کرد.
یکی از مقامات کنونی اطلاعاتی اسرائیل به نیویورک تایمز گفته: نتانیاهو دقیقا به چیزی رسید که نمیخواست. او توافق را تسهیل کرد. او علیه خودش قدم برداشته بود.
یک اقدام واقعا غیر دوستانه در تابستان ۲۰۱۲ ماهوارههای جاسوسی آمریکایی هواپیمای اسرائیلیای را رصد کردند که به نظر میرسید آماده یک حمله است. سران اسرائیل بیش از یک سال بود که برای حمله به تاسیسات هستهای ایران به واشنگتن هشدار داده بودند.
یکی از مقامات امنیتی سابق اسرائیل در این باره گفته تا آن زمان هیچ کس باور نمیکرد نتانیاهو تا این حد برای حمله به ایران مصمم باشد.
تنشها بین آمریکا و اسرائیل بیشتر شده بود. در دسامبر ۲۰۱۱ اوباما و باراک با هم در مریلند دیدار کردند. باراک تعریف کرده که در این نشست اوباما از او خواسته که صبور باشند و به او اطمینان داده که اگر شرایط وخیم شود خودشان با قاطعیت وارد عمل خواهند شد.
وزیر جنگ وقت اسرائیل، باراک با آرامش به اوباما پاسخ داده و گفته این طور نیست که من تو را قبول نداشته باشم. اما میدانی که باید بر اساس منافع آمریکایی تصمیم بگیری و معلوم نیست این منافع امروز کجا قرار گرفتهاند.
اوباما به باراک گفته، ارتش اسرائیل و مقامات اطلاعاتی با حمله به ایران مخالفند. باراک گفته درست است. آنها حق دارند جور دیگری فکر کنند. اما در نهایت این ژنرالها نیستند که دستور نهایی را خواهند داد. او با اشاره به خودش و نتانیاهو با کنایه گفته وقتی ژنرالها بالا سرشان را نگاه کنند ما را خواهند دید و ما هم وقتی بالا سرمان رانگاه کنیم آسمان را میبینیم. (منظور اینکه نتانیاهو و باراک از کسی دستور نمیگیرند.)
چند هفته بعد باراک، لئون پنتا جانشین گیتز وزیر دفاع اوباما را فراخواند و از او خواست تا خبری را مخابره کند: اسرائیل رزمایش نظامی مشترکش در خاک اسرائیل را که قرار بود در بهار انجام شود به تاخیر انداخته. رزمایش آستر چلنج هر سال برگزار میشد و صدها نیروی آمریکایی و اسرائیلی در آن شرکت داشتند.
باراک به پنتا گفت اینکه نیروهای آمریکایی در اسرائیل مستقر شوند خطرناک است. پنتا از باراک پرسیده: آیا قصد حمله دارید؟ باراک احتمال حمله را رد نکرده و گفته ما هنوز تصمیم نهایی را نگرفتیم. اما میخواهیم دستمان باز باشد. اجرای این رزمایش دست و بال ما را میبندد.
پنتا برای اینکه به باراک اطمینان خاطر بدهد که همه اقداماتآنها در راستای خلع سلاح هستهای ایران است، باراک را به دفترش در پنتاگون برده و ویدئوهای طبقه بندی شدهای را به او نشان داده است. در بیابانهای جنوب غرب آمریکا، پنتاگون نمونهای دقیقا مشابه فردو درست کرده بود که ویدئوها نشان میداد برای نابودی آن از ۳۰ هزار پوند مهمات برای نفوذ به تاسیسات زیرزمینی آن استفاده شده است. بمبهای آمریکایی بیابانها را نابود کرده بودند. باراک تحت تاثیر این ویدئو قرار گرفت.
کاخ سفید برخی مقامات ارشدش را برای چند هفته به اسرائیل فرستاد تا با نتانیاهو مذاکره کنند. این دیدارها در زمان بندی حمله نتانیاهو به ایران تاثیر داشت. اما در پشت صحنه اسرائیل در حال آماده سازی جنگ بود.
مایکل اورن سفیر اسرائیل در آمریکا درباره آن زمان به نیویورک تایمز گفته: در آن زمان من اگر فرصت میکردم به تختخواب بروم، تلفن را کنار گوشم میگذاشتم. من آماده تماس از اسرائیل بودم که به من خبر بدهند باید به کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا بگویم ما به ایران حمله کردهایم. یا اگر آنها از طریق رابطهای خود خبر داشته باشند با سی ان ان تماس بگیرم.
اوباما در آستانه انتخابات دور دوم خود بود. نتانیاهو از میت رامنی همکار پیشین خود در گروه مشاوره بوستون در زمان اقامتش در آمریکا حمایت میکرد. بسیاری بر این باور بودند که حمله احتمالی نتانیاهو به ایران نه تنها بر صندوق رای اوباما تاثیر میگذارد بلکه راه را برای انتخاب رامنی رقیب انتخاباتی اوباما باز میکند.
به گفته یکی از مقامات سابق آمریکا تام دونیلون با مقامات سیا و پنتاگون تماس گرفته و آنها را به کاخ سفید دعوت کرده و درباره پاسخهای اجتمالی آمریکا در صورت حمله اسرائیل با هم حرف زدهاند.
جیمز متیس رییس وقت مقر فرماندهی آمریکا از سازمان سیا خواسته تا مکان پرتاب کنندههای موشکی ایران را مشخص کنند. این مکانها باید در صورتی که اسرائیلیها آمریکا رادر جنگ با ایران دخیل کردند در تیرس آنها قرار میگرفت.
پنتا و دونیلون هر دو یک سفر فوری به اورشلیم داشتند تا با نتانیاهو و باراک در باره این حمله احتمالی صحبت کنند. شاپیرو گفته اینکه آنها پیامشان را مستقیما به اسرائیل میرساندند و به آنها میگفتند که هر اقدامی علیه ایران با اهداف سیاسی، اقدامی بسیار غیر دوستانه است، مهم بود.
بسیاری از مقامات سابق آمریکایی معتقد بودند کمپین نتانیاهو علیه ایران چیزی نبود جز اهرمی برای اعمال فشار به اوباما و او اصلا قصد استفاده از کماندوها و هواپیماهای جنگندهاش علیه ایران را نداشت.
دنیس راس در این باره گفته به عقیده من آنها حمله نمیکردند، چون وزارت جنگ اسرائیل معتقد بود آنها نباید حمله کنند. اما نتانیاهو تاکید کرده بود که حرفهای بلوف نیست و اسرائیلیها حمله خواهند کرد.
در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۲، باراک به طور محرمانه با راهم امانوئل رییس کل نیروهای مسلح آمریکا در آن زمان به طور محرمانه مذاکره کرد. زمانی که مذاکره به موضوع ایران رسید، امانوئل گفت نتانیاهو و باراک در خصوص سیاستهای آمریکا دچار سوء تفاهم شدهاند. آنها نباید فکر کنند اوباما به سران اسرائیل اجازه میدهد که به او دیکته کنند چه باید بکند.
این ماجرا به گوش نتانیاهو رسید و همزمان زمزمههای دیگری نیز شنیده میشد که گفته بودند باراک به همتایان آمریکایی خود گفته دارند سعی میکنند نتانیاهوی دیوانه را حمله به ایران منصرف کنند. نتانیاهو در آن زمان در تلویزیون باراک را مورد عتاب قرار داد که گویی برای بازی نقش منجی به آمریکا سفر کرده است. باراک اخراج شد.
این پیچیده است
انتخاب مجدد اوباما کمکی به بهبود روابط آمریکا و اسرائیل نکرد. این روابط رو به زوال دررویارویی دراماتیکی که در فرودگاه بن گوریون اسرائیل اتفاق افتاد نمایان شد. کمی بعد از اینکه جان کری وزیر خارجه وقت در نوامبر ۲۰۱۳ در مسیر حرکت به سمت ژنو برای دور بعدی مذاکره با ایران در فرودگاه بن گوریون توقف کوتاهی کرد، دستیاران کری و نتانیاهو از پشت دیوار صدار فریادهای نتانیاهو بر سر کری را شنیدند.
نتانیاهو به کری میگفت که آمریکا به آنها خیانت کرده و المانهایی که باید در توافق رعایت میکرد را رعایت نکرده است. زمانی که از نتانیاهو درباره این واقعه سوال کردند گفته من صدایم را بالا نبرده بودم. هرچه مذاکره بیشتر پیش میرفت اوباما زمان بیشتری را پای تلفن برای حرف زدن با نتانیاهو صرف میکرد. اما روابط خراب بود.
در ژانویه ۲۰۱۵، فیلیپ گوردون یکی از اعضای شورای امنیت ملی و مقامات کاخ سفید شایعاتی شنیدند که در ابتدا باور نمیکردند: نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره درباره توافق هستهای به آمریکا دعوت شده بود. گوردون بلافاصله ایمیلی به درمر سفیر وقت اسرائیل در آمریکا فرستاد. او گفت این پیچیده است.
درمر این زمان را سختترین زمان در دوران سفارت خود توصیف کرده و گفته با یوسی کوهن مشاور امنیت ملی که بعدها به ریاست موساد رسید تماس گرفته است. کوهن به او گفته من هم درست زمانی متوجه شدم که تو فهمیدی.
سخنرانی نتانیاهو نظر کنگره درباره توافق هستهای را تغییر نداد. توافق هستهای میان ۶ قدرت جهانی و ایران در ۱۴ جولای سال ۲۰۱۵ به امضا رسید.
او هیچ وزن سیاسیای در سیستم ندارد
دونالد ترامپ توافق هستهای را به ارث برد که آژانسهای جاسوسی آمریکا معتقد بودند برنامه هستهای ایران را تحت کنترل در آورده است. اما او همچنین یک اسلحه پر را به ارث برده بود: طرح نظامیای برای حمله به ایران که به طور دقیقی در زمان اوباما نتظیم شده بود.
کمتر از دو هفته از روز تحلیف ترامپ، مایک فلین مشاور امنیت ملی ترامپ پشت تریبون کاخ سفید حاضر شد و رسما به ایران هشدار داد.
با توجه به اختلافاتی که در کاخ سفید در مورد توافق هستهای بود این احساس وجود داشت که ترامپ با وجود اظهارات تند علیه برجام، از آن خارج نخواهد شد.
ژرارد آرو سفیر فرانسه در آمریکا در این باره گفته او و همکاران اروپاییاش به این جمع بندی رسیده بودند که ترامپ در نهایت در برجام میماند.
او گفته این احساس وجود داشت که طبق معمول سیاستمداران در زمان حکمرانی با تبلیغاتشان متفاوت خواهند بود. اما تنشها در نشست پنتاگون در سال ۲۰۱۷ بالا گرفت. تیلرسون با ترامپ و استفان بنون بر سر رویکردشان نسبت به توافق هستهای دعوا کرد. به گفته یک منبع آگاه دراین نشست بنون به صورت تیلرسون سیلی زده است.
ترامپ در ماه مارس ۲۰۱۸ تیلرسون را اخراج کرد. مک مستر مشاور امنیت ملی نیز همان ماه اخراج شد. متیس وزارت دفاع را نه ماه بعد ترک کرد. مایک پمپئو رییس وقت سازمان سیا به وزارت خارجه راه پیدا کرد. او همواره مخالف توافق هستهای بود. مک مستر نیز با جان بولتون دیگر دشمن قسم خورده ایران جایگزین شد.
کاخ سفید دست کم هنوز در مسیر تیلرسون قرار داشت. بریان هوک که در زمان تیلرسون بر سر کار آمده بود عنان امور ایران در وزارت خارجه را در دست گرفت. او در اوایل دولت ترامپ مسئول مذاکره با اروپاییها برای تدوین یک توافق موسعتر شامل برنامه موشکی ایران و حمایتهایش از حزب الله و حماس بود. در ماه آپریل مقامات اروپایی به این نتیجه رسیده بودند که مذاکراتشان با هوک کارساز بوده و راه حلی وجود دارد. آنها پیشنویس یک سند ۵ صفحهای را که شامل مفادی درباره محدودیتهای موشکی ایران و تحقیقات شدیدتر بر تاسیسات هستهای ایران بود تدوین کرده بودند.
هوک به مقامات آمریکایی این پیام را رسانده بود که رسیدن به یک توافق جدید با اروپاییها ممکن است. اما آرو میگوید این توافق توهم بود، چون ترامپ پشت آن نبود. من از هوک خوشم میآید. اما دولت فرانسه به این ارزیابی رسیده بود که او در نظم سیاسی آمریکا هیچ جایگاهی ندارد.
همزمان با تلاش اروپاییها برای مذاکره با دولت ترامپ، نتانیاهو در جهت دیگری در تلاش بود. در ژانویه ۲۰۱۸ عملیات موساد با موفقیت به خروج هزاران سند، ویدئو، عکس و نوشته از انبارهای مخفی ایران منجر شد. اطلاعات اسرائیل توانست داستان تلاش ایران برای دستیابی به بمب را این بار ثابت کند.
یوسی کوهن رییس موساد در جولای ۲۰۱۹ در سخنرانیای هدف از عملیات موساد را تلاش برای تقویت بازرسیها از ایران خواند. او گفت: این عملیات به ما این قدرت را داد که به بازرسان آژانس انرژی اتمی نشان دهیم چه انبارهای هستهای پنهانی در ایران وجود دارد و آنها چه چیزی را باید نابود کنند اما نتانیاهو به فرصت جدیدی دست پیدا کرده بود و ترامپ را مجبور کرد از توافق خارج شود.
ترامپ: بریان هوک کیست؟!
منابع آگاه گفتهاند ابتدا قرار بود یک نشست خبری مشترک در واشنگتن برای مقامات اسرائیلی و آمریکایی با حضور چهار تن از جمله نتانیاهو و کوهن از سوی اسرائیل و پمپئو و ترامپ از سوی آمریکاییها برگزار شود و در آن از اسناد دزدیده شده از ایران رونمایی شود. اما در نهایت نتانیاهو به تنهایی در یک شوی تلویزیونی حاضر شد و اسناد را منتشر کرد.
شش روز قبل از این شوی تلویزیونی، مکرون رییس جمهور جدید فرانسه اولین سفر خارجی خود را به آمریکا انجام داد و با ترامپ دیدار کرد. ترامپ ظاهرا از مکرون خوشش آمده بود.
ترامپ مکرون را به اتاق بیضی شکل دعوت کرد و دو طرف در این نشست تنها بودند. به گفته یک منبع آگاه از این نشست، ترامپ به مکرون گفته که قرار است از برجام خارج شوند اما مکرون به ترامپ گفته مذاکره با هوک خوب پیش رفته است. ترامپ که انگار اصلا از مذاکرات هوک خبر نداشته به ماکرون گفته: بریان هوک دیگر کیست؟
خطر بزرگ
خروج ترامپ از توافق هستهای بحران هستهای را وارد یک چرخه کرد. این بحران اسرائیلیها و آمریکاییها را بیش از پیش به هم نزدیک کرده است.
ترامپ در اسرائیل محبوبیت زیادی پیدا کرده است. یکی از مقامات ارشد اسرائیلی با خنده در این باره گفته ترامپ تنها کسی است که در انتخابات پیش رو میتواند نتانیاهو را شکست دهد.
تصمیم دقیقه نودی ترامپ برای توقف حمله آمریکا به ایران بعد از سرنگونی پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک توسط ایران، نگرانی را در بیان دشمنان ایران در اسرائیل و آمریکا افزایش داده است: اینکه رییس جمهور آمریکادر نهایت شاید با استفاده از نیروی نظامی مخالف باشد.
تندروهای کاخ سفید از اینکه دیگر اعضای ائتلاف ضد ایرانی یعنی عربستان سعودی و امارات، این نرمتر شدن ترامپ را حمل بر تغییر موضع ترامپ علیه ایران کرده و بار دیگر وارد ائتلاف با همسایه خود یعنی ایران شوند نیز نگرانند.
امارات اخیرا اعلام کرده از درگیریهای یمن خارج خواهد شد. هیاتی از امارات اخیرا به تهران سفر کرده و با مقامات امنیتی تهران گفتگو کردهاند. بار دیگر گزینه احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران روی میز است. برخلاف زمان بوش و اوباما، ترامپ قرار نیست سد راه اسرائیل شود. نتانیاهو اخیرا حملاتی را به مواضع ایران در سوریه و عراق داشته است.
تهدید به جنگ میتواند یک بلوف در آستانه انتخابات باشد. اما به گفته شاپیرو این مساله که ترامپ به نتانیاهو برای حمله به ایران چراغ سبز نشان خواهد داد احتمال بیشتری دارد تا اینکه ترامپ خودش دست به حمله بزند.