برای شناخت درگیریها و تفاوتهای کردهای منطقه، موسسه اطلاعاتی استراتفور آمریکا به ریاست جورج فریدمن استراتژیست امور بین المللی در گزارشی که همزمان با رفراندوم استقلال طلبی کردستان عراق منتشر شده موقعیت کردها در خاورمیانه را مورد تحلیل قرار داده بود. تحلیلی که برای فهم تحولات امروز بسیار ضروری است.
گفته میشود «کردها ملتی بی مرزند»؛ عبارتی که تا حدودی درست است. کردها شهروندان کشورهای مختلفند در حالی که جمعیتی بالغ بر ۳۵ تا ۴۰ میلیون نفر را شامل میشوند.
کردستان اصطلاحی است که به صورت تاریخی به سرزمین کردها اطلاق میشده است. این منطقه محصور در خشکی است و جمعیت کردها در سرزمینهای ایران، سوریه، عراق و ترکیه پخش شدهاند. کردها اگرچه اکثرا سنی مذهبند و فرهنگ مشتری دارند، اما از نظر قومی با هسایگان عرب و ترک خود متفاوتند. آنها معتقدند کردهای چهار کشور باید در یک منطقه مستقل زندگی کنند، از عبارت «کردستان بزرگ» استفاده میکنند. با این حال استقلال کردستان و ایجاد یک سرزمین در میان خود کردها هم مورد توافق همه نیست، چه رسد به مخالفان آنها.
بخشی از کردها معتقدند جذب کشورهایی شدهاند که به آنها تعلق ندارند و تحت سلطه دولتهای مرکزی این کشورها هستند. موارد بیشماری در تاریخ وجود دارد که اقوام مختلف برای رسیدن به استقلال تلاش و لابی کردهاند، اما داستان کُردها متفاوت است. بیش از یک قرن است که همه تلاشهای کردها با شکست مواجه شده است. آنها تنها در دو جبهه امکان رسیدن به پیروزی نسبی را محقق کردهاند: اقلیم کردستان در شمال عراق و منطقه روژاوا در شمال سوریه؛ یعنی جایی که امروز با حمله ترکیه به آن به محل مناقشه بازیگران منطقهای تبدیل شده است.
به گزارش رویداد۲۴ با اینکه شرایط کردها به ایجاد فرهنگ هویتی یکپارچه انجامیده، اما همین شرایط منجر به تفاوتهای هویت زبانی در آنها شده است. گویشهای کردی به دو دسته اصلی تقسیم میشود: کورمانجی در شمال (ترکیه، ارمنستان، سوریه و شمال عراق) و سارونی در جنوب (مرکز عراق و ایران). با اینکه این گویشها بهم نزدیک است، اما تفاوتهای زبانی عمدهای دارد. اما برای این پیچیدگی هویت سیاسی کردها را درک کنید باید بدانید یک شاخه از گویش گورانی نیز به نام زازا وجود دارد که تقریبا ۴ میلیون کرد ساکن ترکیه به این گویش صحبت میکنند.
این وضعیت تفاوتهای سیاسی را نیز ایجاد کرده است. بیشتر سازمانهای کُرد به دنبال ایجاد یک دولت مستقل کردیاند، اما بر سر بهترین روش ایجاد یک سرزمین کردستان توافق نظر ندارند. برخی خواستار همکاری با دولتهای مرکزیاند و برخی نه. این اختلاف نظرها بعضا به خشونت نیز کشیده شده است.
زمانی که حزب دموکراتیک کردستان عراق موسوم به (ک د پ) با دولت آنکارا در اگوست ۱۹۹۵ همپیمان شد، کردهای حزب کارگران کردستان ترکیه موسوم به (پ ک ک) به حزب دموکراتیک کردستان عراق حمله کردند.
همزمان بازیگران خارجی نیز به این دشمنیها در میان کردها دامن زدهاند تا رشد استقلال طلبی کردها را مهار کنند. دلیل سرکوب کردها از سوی این بازیگران متعدد است. قطعا مساله سرزمین مطرح است، چون هیچ کشوری داوطلبانه حاضر نیست تسلیم دولت دیگری شود و به یک گروه اقلیت قومی اجازه دهد که قوانینش را به چالش بکشد. از طرفی هیچ دولتی در خاورمیانه حاضر نیست با حمایت از استقلال طلبی یک گروه اقلیتی، راه را برای استقلال طلبی دیگر اقوام باز کند.
دلیل بعدی مالی است. برای مثال ترکیه میخواهد با سلطه بر کردهای عراق، به شمال عراق و منابع نفتی این منطقه دسترسی داشته باشد. عراق نیز از درآمدهای نفتی اقلیم کردستان سود میبرد.
آنچه وضعیت را پیچیدهتر کرده تلاشهای هر یک از کشورهای مرکزی در مقابل کردهاست. این کشورها در این مسئله با یکدیگر رقابت میکنند. ترکیه و ایران رقیب تاریخی یکدیگر در استفاده از احزاب کرد برای اعمال نفوذ در اقلیم کردستان عراقند. با این اوصاف مقابله و در مواقعی سرکوب کردها توسط دولتهای مرکزی چهار کشور دارای جمعیت کُرد امر عجیبی نیست.
از زمان جنگ جهانی دوم جنبشهای کردها همگی با شکست روبرو شدند. در سال ۱۹۹۱ در جنگ خلیج، حمله صدام به کویت و دستور ایجاد حریم هوایی غیر قابل پرواز بر فراز عراق توسط آمریکا، منطقه امنی برای ایجاد دولت کردستان به وجود آورد، اما وحدت سیاسی میان کردهای منطقه همچنان وجود نداشت.
در ۱۹۹۴ میان بزرگترین حزب کُرد عراق یعنی حزب دموکراتیک کردستان که مورد حمایت دولتهای ترکیه و عراق بود و (اتحاد میهنی کردستان) با حمایت (پ ک ک) ترکیه و (حزب بدر) عراق که مورد حمایت ایران بود جنگی در گرفت.
اگرچه سلطه بر سرزمینهای کردنشین به نوعی نقطه مشترک ایران و ترکیه بودهاند، اما کردها نیز به ابزاری ارزشمند برای تضعیف دیگری تبدیل شدهاند. در نتیجه کردستان به جبهه طبیعی بین ترکیه و ایران تبدیل شده است.
ترکیه ترک زبان سنی و ایران فارس زبان شیعه به دنبال ایجاد سلطه بر منطقهای هستند که اکثرا عرب زبانند. برای بسیاری از عربها انتخاب بین ایران و ترکیه مانند انتخاب مرگ در اثر غرق شدن یا مرگ در اثر نابودی است.
درگیریها در سوریه و عراق جناحهای مختلف کرد را به لطف دشمن مشترکشتان داعش به هم نزدیک کرد. به گزارش قاهره ریویو بر اساس برخی برآوردها نزدیک به هزار کرد از ترکیه، ایران و عراق در مبارزه با داعش در سوریه جانشان را از دست دادند.
جنگ داخلی سوریه همه محاسبات دولتهای خارجی را که بر روی اختلاف نظر کردها به عنوان عامل اصلی مانع ایجاد دولت مستقل کردستان حساب باز کرده بودند، برهم زد.
با ایجاد این همپیمانی میان کردها، دولتهای مرکزی کشورهای دارای جمعیت کرد یعنی ایران، ترکیه، سوریه و عراق هر یک ظهور کردهای سوریه را از لنز سیاست داخلی خودشان نظاره کردند. با این حال انسجام کردها در سوریه به معنی پایان درگیریهای داخلی بین کردها نبود.
(پ ک ک) و (حزب دموکرات کردستان) با هم برای شکست گروههای جهادی همکاری کرده بودند، اما همچنان حزب دموکراتیک کردستان عراق با حمله ترکیه به مواضع پ ک ک هم موافق بود.
حزب دموکراتیک کردستان عراق و اتحاد میهنی کردستان عمدتا بر سر استقلال خواهی حزب اتحاد میهنی کردستان از سلطه حزب دموکراتیک کردستان با هم بگو مگو داشتند و حتی پا را هم از این فراتر گذاشته و با بغداد وارد معامله بر سر سرکوب دیگری شدند. به این دلیل که این گروهها هر یک نیروهای نظامی خودشان را که به پیشمرگه معروف است در مقابل داعش هدایت میکردند، تنشها میان آنها اغلب به عدم انسجام و از دست دادن سرزمین در جبهههای جنگ منجر میشد. در نتیجه با اینکه کردهای عراق پیروزیهایی را در رسیدن به یک دولت دو فاکتو کسب کردهاند، اما با شرایط کنونی، ایجاد یک دولت فراگیر کُردی بعید به نظر میرسد.
دو چالش همواره پیش روی کردها بوده است: اول نگرانی در قبال نظام سیاست بین المللی است. کردها سعی دارند به عنوان بازیگری غیر دولتی در جهانی که با دولت-ملت احاطه شده اجرای نقش کند. همین مساله آنها را در سیاست نامرئی کرده است.
دومین چالش آنها جغرافیای سیاسی است. کُردها در یک منطقه محصور در خاکی زندگی میکنند که با دولتهای مرکزی ترکیه، ایران، عراق و سوریه احاطه شده است. در نتیجه کردستان بزرگ در وضعیتی بسیار بدتر از هر اقلیت قومی در این کشورها قرار گرفته است.
از طرفی دولتهای مرکزی در ترکیه، ایران، عراق و سوریه با هم برای مقابله با کردها در کشورهایشان همکاری کردهاند. آنها تلاش کُردها برای رسیدن به حقوقشان در دیگر کشورها را نیز سرکوب کردهاند؛ مانند سرکوب امروز کردهای سوریه توسط ترکیه. در دهه ۱۹۷۰ دولت ترکیه با تصمیم دولت عراق برای اعطای خودمختاری به کردهای عراق مخالفت کرد.
علاوه بر ائتلافهای منطقهای که علیه کردها شکل گرفته، دولتهای خارجی بین المللی که هر کدام روابطی با این کشورهای منطقهای دارند نیز در سرکوب کردها سهمی داشتهاند. برای مثال سیاستهای ترکیه در قبال سازمانهای کُرد منجر به دشمنی کشورهای عضو ناتو با کردهای ترکیه شده است. اعضای اتحادیه اروپا که اکثرا در برابر حمایت از کردها مقاومت کردهاند، میترسند ترکیه یا آمریکا را با حمایتشان خشمگین کنند.
از طرفی کردها در برخی موارد نیز رفتار درستی با اعراب نداشتند. به گزارش رویداد۲۴ دیده بان حقوق بشر در گزارشی که سپتامبر امسال منتشر شد اربیل را متهم کرده بود که از بازگشت ۴۲۰۰ عرب سنی به ۱۲ روستای شرق موصل جلوگیری کرده است. در حالی که این روستاها در سال ۲۰۱۶ از کنترل داعش خارج شدهاند و اکنون که خانوادههای عرب سنی ساکن این روستا قصد بازگشت به آنها را دارند با ممانعت حکومت اقلیم کردستان روبرو شدند.
رفتار کردهای شمال سوریه نیز با سوریهایی که قصد بازگشت به سرزمینهایشان را دارند مشابه رفتار کردهای عراق است. با این مقدمه میخواهیم به دو سوال پاسخ دهیم؛ چرا ترکیه به شمال شرقی سوریه حمله کرده است؟ واکنش ایران چه بود و چرا ایران چنین واکنشی داشت؟
حمله ترکیه به کردهای شمال سوریه یک دلیل اصلی دارد: ترکیه بزرگترین گروه شبه نظامی کُرد در منطقه یعنی یگانهای مدافع خلق را وابسته به حزب کارگران کردستان (پکک) میداند که سه دهه است در ترکیه برای خودمختاری تلاش میکند.
دولت ترکیه میخواهد یک منطقه حائل امن تا عمق ٣٢ کیلومتری خاک سوریه شکل بگیرد که نیروهای کرد در آن حضور نداشته باشند؛ این یعنی اردوغان برای مقابله با کردها به دنبال آن است که در این منطقه یک تا دو میلیون آواره سوری را که به ترکیه رفتهاند اسکان دهد.
با این هدف ارتش ترکیه بمباران منطقه شمالی سوریه را آغاز کرد. شب سه شنبه رجب طیب اردوغان آغاز عملیات چشمه صلح را اعلام کرد. نیمههای شب تانکهای ترکیه به سمت مرز حرکت کردند.
آنکارا کردهای سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه را شاخهای همسو با (پ ک ک) میداند. گروهی که ترکیه آن را یک تشکل تروریستی میخواند.
مظلوم کوبانی فرمانده کل نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه، در پی خروج گروهی از نیروهای آمریکایی از مناطق مرزی و حمله ترکیه به این مناطق از احتمال همکاری نیروهای کرد با دولت مرکزی سوریه خبر داد. او گفت آماده مذاکره با بشار اسد است.
به گزارش رویداد۲۴ ایران در تحولات روزهای گذشته یکی به نعل زده و یکی به میخ. رسانهها و مقامات ایرانی مواضعی میانی اتخاذ کردهاند و همزمان با محکومیت حمله نظامی به یک کشور مستقل از جانب ترکیه، حق ترکیه برای حفظ امنیتش را به رسمیت شناخته و خواستار بازگشت این کشور به ساز و کار میان روسیه، ایران و ترکیه موسوم به سازو کار آستانه برای مبارزه با تروریسم شدهاند.
این مواضع دوگانه در رفتار سیاستمداران ایرانی ظهور قابل توجهی داشته است. روز چهارشنبه ایران مخالفتش را با عملیات ترکیه اعلام کرد. خبر برگزاری رزمایش نیروهای نظامی ایران در مرزهای ترکیه صبح روز چهارشنبه اعلام شد و همزمان علی لاریجانی سفرش را به ترکیه لغو کرد.
بیانیههای رسمی ایران نیز وضعیت را پیچیدهتر ساخت. حسن روحانی در نشست کابینه ضمن به رسمیت شناختن نگرانیهای دولت ترکیه از امنیت مرزهای جنوبیاش گفت: این حق آنهاست که نگران باشند، اما باید مسیر درست را انتخاب کنند. ما فکر نمیکنیم که این مسیر، مسیر درستی برای منطقه، سوریه و ترکیه باشد. مشکل اصلی امروز شمال سوریه نیست بلکه شرق فرات است. مشکل اصلی ما اِدلب است. این مکانی است که همه تروریستها در آن جمع شدهاند. ما امیدواریم که دیگر کشورها از جمله ترکیه با هم همکاری کرده و بر سر این مشکل تمرکز کنند به جای اینکه یک مشکل جدید درست کنند.
ساعاتی بعد از اعلامیه ترامپ مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، یکی از نمایندگان مجلس ایران از ظریف درباره مواضع ایران در خصوص حمله ترکیه سوال کرد. ظریف پاسخ داد: ما مخالفتمان را به ترکیه اعلام کردیم. روحانی نیز با این حملات مخالف است. ما معتقدیم حق مردم کُرد در سوریه باید حفظ شود و حقوق همه مردم در منطقه و مرزهای بنی المللی باید مورد احترام باشد. البته امنیت ترکیه نیز باید حفظ شود، اما امنیت با ابزارهای نظامی حفظ نمیشود.
روز پنجشنبه محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران عملیات نظامی ترکیه را محکوم کرد، اما همزمان از بازگشت ترکیه از توافق آدانا حرف زد. در این توافق سوریه قبول کرده از چریکهای کُرد در ترکیه حمایت نکند و عبدالله اوجالان رهبر کردها را نیز از سوریه اخراج کند.
با وجود اینکه «مظلوم کوبانی» از احتمال همپیمانی با اسد علیه ترکیه حرف زده، مشکل اینجاست که نیروهای دموکراتیک سوریه را تنها کردها تشکیل ندادهاند و بخشی از آنها تحت حمایتهای آمریکا به جریانی ضد اسد و ضد ایران تبدیل شدهاند.
در آخرین گزارشی که مرکز ویلسون منتشر کرده گفته شده ۵۰ تا ۷۰ درصد نیروهای دموکراتیک سوریه را اعراب تشکیل میدهند. تقریبا ۶۰ درصد از این نیروها در مصاحبهای که با ایمی آستیم هولمز از مرکز ویلسون داشتند اعلام کردهاند راه حل سیاسی تا زمانی که اسد بر سر کار باشد، ممکن نیست.
به خاطر داشته باشید اگوست امسال، نیروهای کرد از منطقه شمال سوریه حملاتی پهپادی علیه نیروهای الحشد الشعبی مورد حمایت ایران در عراق داشتند که احتمالا به شهادت تعدادی از نیروهای ایرانی منجر شده است.
مقامات عراقی در پی این حملات اعلام کردند حملات پهپادی اخیر از منطقه تحت سلطه نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال این کشور انجام شده بود. نیروهایی که به عقیده یکی از مقامات عراقی مورد حمایت اسرائیل و عربستان بودهاند.
در نتیجه مواضع ایران در قبال حمله ترکیه به کردها را باید در پرتوی جغرافیای محصور در خشکی کردها، رقابت داخلی کردها در منطقه، منافع داخلی ایران در قبال کردهای ساکن در کشور و رقابت ایران و ترکیه مورد تحلیل قرار داد.
به نظر میرسد ایران با اتخاذ مواضع دوگانه در روزهای اخیر و در سکوت، منتظر پایان درگیری ترکیه با نیروهای دموکراتیک سوریه است تا در پی آن شرایطی ایجاد شود که این گروه به ائتلاف با ایران و اسد روی بیاورند.