القدس العربی:
امروز، آمریکاییها به خوبی میدانند که سیاست «لبه پرتگاه» ممکن است در مورد نظامهای دیگر فایدهای داشته باشد، اما در رابطه با ایران، سیاست مذکور نمیتواند باعث تسلیم این کشور شود.
رویداد۲۴ العربی نوشت: امروز، آمریکاییها به خوبی میدانند که سیاست «لبه پرتگاه» ممکن است در مورد نظامهایی که ساختار داخلی آنها برخلاف ایران پیچیده نیست، فایدهای داشته باشد، اما در رابطه با ایران، سیاست مذکور نمیتواند باعث تسلیم این کشور شود. بلکه حتی این امکان وجود دارد که إعمال سیاست لبه پرتگاه در مورد ایران، آن را به سمت رو کردن تمام کارت هایش برای مقابله، سوق دهد.
در ادامه این مطلب آمده است: همانطور که واکنش ایران، شامل چند اقدام شد؛ از نادیده گرفتن برخی بندهای توافق گرفته، تا گزینههای نظامی که ایران با استفاده از آنها و نیروهای نیابتی خود، توانست موجودیتش را ثابت کرده و توانایی اش را به دشمنانی که قدرت ارزیابی آن را نداشتند، نشان دهد، تا بدانند ورود به جنگ با چنین نظامی چه معنایی دارد.
قطعا این پیام ایران به ترامپ رسیده و ابعاد آن را درک کرد؛ تا آنجا که تصمیم گرفت به سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران، پاسخی نداده و از گزینه مذاکره، به جای تنش زایی و جنگ طلبی، سخن بگوید.
مساله جالب توجه آنکه ظاهرا ایران نیز به نوبه خود سیاست لبه پرتگاه را در برخورد با تهدیدات ترامپ در پیش گرفته و در واقع این سیاست را به خود آمریکاییها باز گرداند. زمانی که ایالات متحده تحریمهای شدید خود برای نابودی اقتصاد ایران را اعلام کرد، این کشور از ادامه غنی سازی و کاهش تعهدات خود در برجام خبر داد؛ امری که به سرعت از سوی آژانس بین المللی انرژی هستهای تایید شد.
نظام ایران تلاش میکند ایالات متحده را به لبه پرتگاه بکشاند و اعلام کند که برای بزرگترین جنگها آماده است.
طبق محاسبات ایران، این جنگ اتفاق نمیافتد، به این دلیل که منطقه را به سمت زوایایی ترسناک و پیچیده میبرد، که هیچ کس نمیتواند آن را تصور کند. به این ترتیب، گزینه عاقلانه بازگشت به مذاکره است که میتواند غرور ایران را حفظ کند.
یکی از دلایلی که در حال حاضر شرایط را پیچیده میکند، آن است که مساله تنها منحصر به رابطه دو جانبه بین تهران و واشنگتن نمیشود و دولتهای خلیج فارس نیز در حال وارد آوردن فشار بر ایالات متحده، برای اتخاذ مواضع سختگیرانهتر در قبال ایران هستند.
در این میان، روسیه، هم پیمان ایران، از زوایای مختلفی به موضوع مینگرد، که با تلاش آن برای ریشه کن کردن هیمنه آمریکا و کاهش نفوذ آن در جهان و منطقه خاورمیانه، سازگار است. علاوه بر این، اتحادیه اروپا، در برابر ترامپ و تهدیداتش گاهی جانب ایران و توافق هستهای را میگیرد، اما طولی نمیکشد که به دلیل کاهش تعهدات ایران در برجام، موضع اروپاییها بعنوان واسطه، تضعیف میشود.
این شرایط فعلی است. بر همین اساس، باید توافق هستهای را «ابهام هسته ای» بنامیم؛ چرا که همه چیز ممکن است؛ از بازگشت به این توافق و تعدیل آن گرفته، تا ورود به مرحله تازهای از تحریمهای شدید علیه ایران، که در صورت خروج کامل این کشور از برجام، اجرایی میشود.