رویداد۲۴ ساعات اولیه بامداد روز جمعه ۲۴ آبان در حالی خبر افزایش قیمت بنزین به گوش رسانه و به تبع آن شهروندان رسید که حدسها و پیشبینیها در ماههای پیش از این اقدام، بارها و بارها توسط وزیر نفت و سایر مسئولان تکذیب شده بود.
گمانهزنیهای رسانهها نیز بیفایده بود و در نهایت در یک مصاحبه توسط سیاستگذاران این حوزه تکذیب میشد و در بهترین و محتاطانهترین حالت هم اعلام میشد که سیاست دولت در این خصوص هنوز مشخص نیست و هر مصوبهای ابلاغ شود باید مورد اجرا قرار گیرد.
به گزارش رویداد۲۴ اعلام ناگهانی خبر افزایش قیمت بنزین که تا ساعاتی پیش از آن تکذیب شد، کار را به جایی کشاند که شهروندان یکهخورده و غافلگیر شده، ساعاتی بعد با حضور در خیابانها خشم و مخالفت خود را نسبت به تصمیم اتخاذ شده اعلام کردند. در این میان برخی اقدامات نالازم همچون آتش زدن اموال عمومی انجام شد که مورد تایید هیچکس نبود، با این حال عمده کارشناسان نتوانستند اقدام نسنجیده دولت نسبت به زمانبندی و نحوه اعلام خبر افزایش بنزین را در بروز این وقایع نادیده بگیرد.
روز بعد از شروع اعتراضات به افزایش قیمت بنزین، دسترسی عموم شهروندان به اینترنت قطع شد و به تبع آن اطلاع رسانی نیز قطع شد و تنها تریبونی که در آن شرایط قادر بود، اخبار را به اطلاع مردم برساند، شبکههای فارسی زبان خارج کشور و البته صدا و سیما بودند که هر دو اخبار را کاملا یکطرفه منتشر کردند؛ یکی در حمایت کامل از هرگونه اعتراض، و دیگری در تشویق برخورد امنیتی با معترضان. این به آن معنا بود که سیاست رسانهای دولت و نهادهای تصمیمگیر بدترین نمایش ممکن را از خود نشان دادند.
بیشتر بخوانید:
تصمیمگیریهای یکسویه دولت در خصوص افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن و نیز بازی با افکار عمومی از طریق تکذیبهای مداوم امری حتمی، موضوعی انکارناپذیر است. در این ماجرا دولت به جای بهکارگیری رسانهها برای آمادهسازی جامعه در راستای پذیرش این موضوع و ایجاد بسترهای لازم مانند تقویت ناوگان حمل ونقل عمومی، سنجش افکار عمومی درخصوص این موضوع و اقناع شهروندان سعی کرد به نوعی جامعه را به کرنش در برابر تصمیمات خود وادارد و رسانه را نیز به عنوان ابزاری برای انتقال اخباری دور از حقیقت به کار گرفت غافل از اینکه این رویکرد، اعتماد جامعه را نسبت به رسانهها -که خود دراین مورد خاص با اطلاعرسانی تکذیبهای دروغین به نوعی فریب خورده بودند- کاهش داده و از سوی دیگر حس پیوند میان مردم و دولتی را که به تشکیل آن رای دادهاند از بین میبرد.
تصمیمهای ناگهانی دولت امنیت مردم را به خطر میاندازد
احمد بخارایی جامعهشناس درباره تاثیر اینگونهتصمیمگیریها و اطلاعرسانیها به رویداد۲۴ میگوید: در این ماجرا مفهوم کلیدی که باید مدنظر قرار بگیرد احساس امنیت است که تنها یک بُعد آن امنیت جانی بوده و جنبه انتظامی دارد. احساس امنیت اجتماعی و اقتصادی هم دیگر ابعاد مهم احساس امنیت هستند که روند تحقیقات ما درسالهای گذشته نشان میداد که این احساس کاملا سیر نزولی داشته است.
او ادامه میدهد: همگان میدانند که بنزین یک ماده کلیدی و تاثیرگذار بر حمل و نقل داخل و بیرون شهر و تمام کالاهایی دارد که نیاز به حمل و نقل دارند. این موضوع نیز باعث افزایش تورم میشود یعنی قیمتها در شرایطی که درآمدها ثابت است، افزایش مییابد.
عضو شورای مدیریت گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعه شناسی میگوید: تا اواخر سال ۹۷ زمزمههای افزایش بهای بنزین به گوش میرسید، میگوید: گرچه هر بار اخبار مرتبط با گرانی بنزین تکذیب میشود، اما به هر حال در پس ذهن مردم وجود داشت و اصل سیاست قابل پیشبینی بود، اما آنچه غافلگیر کننده بود نحوه اطلاعرسانی این ماجراست.
بخارایی تصریح میکند: اینگونه تصمیمگیریها و اطلاعرسانیهای ناگهانی گرچه برای ما چندان هم تعجببرانگیز نیست، اما احساس امنیت مردم را بیش از پیش تهدید میکند. فرد و جامعهای که احساس امنیت نداشته باشد، از درون تهی شده و دچار احساس خلاء و عدم تعلق اجتماعی شود. در واقع احساس عدم امنیت گسست جامعه و انسجام اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
او میافزاید: وقتی سیاست، اقتصاد و انسجام اجتماعی تهدید میشود؛ احساس شهروندی و شهروند بودن نیز به خطر میافتد، زیرا احساس شهروندی محصول نظم اجتماعی بوده و طی یک شب ایجاد نمیشود. احساس شهروندی زیرمجموعه حس تعلق اجتماعی است و وقتی حس تعلق اجتماعی نباشد شهروندان فردگرا شده و تنها میخواهند گلیم خود را از آب بیرون بکشند؛ بنابراین شهروند که یک مفهوم جمعگرایانه است تهدید شده و در این شرایط جامعه در معرض تهدید قرار میگیرد.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه یکی از اهداف این طرح حمایت از افشار آسیبپذیر عنوان شده است، توضیح میدهد: در تهران اگر یک خانواده ۴ نفری ماهانه کمتر از ۶ تا ۷ میلیون درآمد داشته باشد زیر خطر فقر قرار دارد، با این نگاه میتوان گفت حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد جامعه آسیبپذیر هستند که البته خیل عظیم بیکاران با مدارک بالای تحصیلی هم در این جمعیت قرار دارند. حالا مبلغی که قرار است از محل افزایش قیمت بنزین به این افراد داده شود چه اندازه میتواند تاثیری مثبت برجای گذارد؟ ضمن اینکه سیاستهای حمایتی قبلی مانند هدفمندی یارانهها چه مشکلی را از این خانوادهها حل کرد؟