در طول سالهای گذشته تعداد محدودی از کشورها به اندازه دولت اسرائیل به سیاست خارجی آمریکا اعتماد داشتند.
رویداد۲۴ آموس هارل در هارتص نوشت: در طول سالهای گذشته تعداد محدودی از کشورها به اندازه دولت اسرائیل به سیاست خارجی آمریکا اعتماد داشتند. اما در طول چند ماه اخیر رهبران اسرائیلی به طور فزایندهای نسبت به رویکرد ترامپ به ویژه در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی ناامید شده اند. البته نتانیاهو تمایلی ندارد که ناراحتی خود نسبت به شرایط موجود را به صورت علنی ابراز کند. دلیل این موضوع کاملا آشکار است.
اول، بنیامین نتانیاهو دوست ندارد که روابط نزدیک خود با رئیس جمهور آمریکا را تخریب کند. دوم، رئیس جمهور اسرائیل همچون دیگر رهبران منطقهای از این موضوع آگاه است که انتقاد از دونالد ترامپ میتواند شانس پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در آمریکا را کاهش دهد. سوم، اگرچه دو رهبر در مورد نحوه برخورد با ایران اختلاف نظر دارند، ترامپ همچنان در مورد مناقشه فلسطین از اسرائیلیها حمایت میکند.
در هر صورت، در پشت صحنه رهبران سیاسی و امنیتی اسرائیلی نسبت به تغییر رویکرد دولت ترامپ در هفتههای اخیر در قبال ایران ابراز نگرانی میکنند.
برای مدتی اوضاع متفاوت به نظر میرسید. ترامپ در اوایل دوره ریاست جمهوری خود شبیه به همتای اسرائیلی اش صحبت میکرد. علاوه بر این، اعضای یهودی در خانواده و تیم مشاوران او روابط نزدیکی با دولت اسرائیل برقرار کرده بودند. به نظر میرسید که واشنگتن و تل آویو در مورد همه برنامهها و سیاستهای خود هماهنگ هستند. ترامپ در عمل حمایت خود از اسرائیل را نشان داد. او در ماه مه سال ۲۰۱۸ کشورش را از توافق هستهای با ایران خارج کرد. مدتی بعد او در اقدامی جنجالی سفارت آمریکا در تل آویو را به بیت المقدس انتقال داد.
در واقع این دو تصمیم در بین وعدههای انتخاباتی ترامپ قرار داشتند و مورد استقبال شدید اسرائیل قرار گرفتند. ترامپ حتی اقدامات بیشتری برای کمک به دولت نتانیاهو انجام داد. او در ماه مارس امسال یک روز پیش از برگزاری انتخابات سراسری حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان در مرز سوریه را به رسمیت شناخت.
غافل گیرکننده نبود که نتانیاهو از روابط نزدیک خود با ترامپ برای پیروزی در انتخابات بهره برداری سیاسی کرد. حزب لیکود در طول تابستان بنرهایی را در نقاط مختلف کشور قرار داده بود که در آنها دوستی ترامپ و نتانیاهو به نمایش گذاشته شده بودند.
حمایت همه جانبه ترامپ از دولت نتانیاهو به اینجا ختم نشد. آمریکا به طور سیستماتیک برنامههای بین المللی برای حمایت از فلسطینیها را تضعیف کرد و کمکهای مالی آمریکا به صدها هزار نفر از خانوادههای فلسطینی در غزه و نوار باختری را کاهش داد.
در طول ماههای گذشته گزارشهای زیادی در مورد برنامه ترامپ برای فرایند صلح بین اسرائیل و فلسطینیها منتشر شده بود. اما بعد از یک سال هنوز جزئیات این طرح مشخص نیست. برخی گزارشها ادعا کرده اند که این سیاست به موضع حزب لیکود به رهبری نتانیاهو نزدیک خواهد بود. در ادامه حتی شایعات دیگری در مورد نقشه ترامپ و نتانیاهو بر زبانها افتادند: ترامپ برنامه خود را مطرح میکند، فلسطینیها این طرح صلح را رد خواهند کرد و سپس اسرائیل با چراغ سبز ترامپ بخشهایی از نوار باختری را به خاک خود ملحق میکند. البته هیچ کدام از این ایدهها هنوز محقق نشده اند.
در طول ماههای اخیر نشانههایی در مورد بروز شکاف بین ترامپ و اسرائیل نمایان شده اند. البته این اختلاف بیشتر به مسئله ایران محدود میشود. با وجود این، به نظر میرسد که اقدامات ترامپ کاملا قابل پیش بینی بوده اند.
البته ترامپ در گذشته بارها به ایران و توافق هستهای برجام حمله کرده بود. اما او در بیشتر طول عمر خود فردی انزواگرا در حوزه مسائل سیاست خارجی بوده است. ترامپ همچون باراک اوباما تمایلی به شروع یک جنگ جدید در خاورمیانه ندارد.
در طول سالهای گذشته شاهد کاهش وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه بوده ایم. علاوه بر این، استراتژی امنیت ملی واشنگتن بیشتر بر روی تهدیدات موجود در شرق آسیا به ویژه چین متمرکز شده است. ترامپ تمایلی ندارد که تجارب عراق و افغانستان را در ایران تکرار کند.
البته ترامپ اعتقاد زیادی به ابزار فشار اقتصادی دارد. تحریمهای دولت آمریکا علیه تهران به ویژه تحریمهای ثانویه علیه شرکتهای خارجی ضربه بزرگی به اقتصاد ایران وارد کرده اند. برای چندین ماه به نظر میرسید که ایرانیها زیر فشار تحریمها چارهای جز بازگشت به میز مذاکره نخواهند داشت.
اما تهران از ماه مه امسال استراتژی خود را تغییر داد. ادعا میشود که گروههای نزدیک به ایران در طول چند ماه گذشته حملاتی را علیه کشتیهای تجاری در آبهای خلیج فارس و زیرساختهای نفتی پیاده سازی کرده است. ظاهرا آنها قصد دارند که از موضع قدرت وارد مذاکره با دولت ترامپ شوند.
ایرانیها به خوبی از این موضوع آگاه هستند که ترامپ تمایلی به درگیری نظامی ندارد. به همین خاطر تصمیم گرفتند که رویکرد تهاجمی تری را اتخاذ کنند. در ابتدا ادعا شد که آنها نفت کشهای تجاری در نزدیکی سواحل امارات را هدف قرار گرفتند. در ماه ژوئن یک پهپاد جاسوسی آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز مورد هدف قرار گرفت. در نهایت ادعا شد که نیروهای نزدیک به ایران در ماه سپتامبر حملات موشکی و پهپادی گستردهای را علیه مراکز نفتی عربستان پیاده سازی کردند.
اما خیانت ترامپ به متحدان کرد آمریکا در شرق سوریه باعث افزایش نگرانی بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه اسرائیل شد. کردها نقش مهمی در شکست گروه داعش ایفا کرده بودند. دولت نتانیاهو به این نتیجه رسید که برای تامین امنیت کشور نمیتواند به ترامپ اتکا کند. در صورتی که اسرائیل وارد یک درگیری نظامی با ایران شود، اسرائیلیها نمیتوانند در مورد حمایت آمریکا اطمینان داشته باشند.
در صورتی که در ماههای آینده ایران اقدامات خود برای خروج از برجام را ادامه دهد و در آستانه تولید تسلیحات هستهای قرار گیرد، رهبران امنیتی اسرائیل باید امادگی کافی برای تشدید تنش در منطقه و حتی اقدام نظامی علیه سایتهای هستهای ایران را داشته باشند. مطابق با گزارشهای منتشر شده، نتانیاهو به فرماندهان ارتش دستور داده است که برنامه ریزی لازم برای چنین سناریویی را انجام دهند.
البته مقامات اسرائیلی تمایلی برای اشتراک گذاشتن هیچ کدام از این نگرانیهای خود با آمریکاییها ندارند. نتانیاهو در سخنرانی خود در اواخر این ماه در مراسم فارغ التحصیلی افسران ارتش گفته بود: «بی تفاوتی نسبت به اقدامات تحریک آمیز ایران در منطقه موجب جسورتر شدن آنها شده است». به نظر میرسد که نخست وزیر اسرائیل به طور غیر مستقیم به همتای آمریکایی خود کنایه زده است.