صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ - 2023 August 07
کد خبر: ۲۰۱۳۱۷
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۹ - ۲۷ دی ۱۳۹۸

تفاوت سیاست‌های بوش و ترامپ چیست؟

سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه، اغلب معکوس بوده به این ترتیب گروه‌هایی که عموما دشمن آمریکا هستند بعضا در مورد موضوعی خاص با این کشور به توافق می‌رسند. این شکست منطقی استراتژیک در زمان دولت جورج دبلیو بوش به وضوح دیده شد.

رویداد۲۴ باربارا اسلاوین در امریکن کانسرواتیو نوشت: هر استراتژیست نظامی و سیاسی مفهوم دو واژه "تقسیم و تسخیر" را به زبان لاتین می‌شناسد و آن را به جولیوس سزار نسبت می‌دهد.

سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه، اغلب معکوس بوده به این ترتیب گروه‌هایی که عموما دشمن آمریکا هستند بعضا در مورد موضوعی خاص با این کشور به توافق می‌رسند. این شکست منطقی استراتژیک در زمان دولت جورج دبلیو بوش به وضوح دیده شد.
بیشتر بخوانید:
آغاز دادگاه استیضاح ترامپ در سنا
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، به جای استفاده از فرصتی برای گسترش دایره متحدین آمریکا یا حداقل عدم دشمن تراشی خاورمیانه، دولت بوش اعلام کرد که جنگ ما علیه همه تروریست‌ها در جهان خواهد بود نه فقط گروه‌های سنی. بوش علی رغم کمک‌های بسیار ایران و گروه‌های شیعه در سرنگونی طالبان در افغانستان و تشکیل دولت جایگزین، در نهایت تهران را در کنار کره شمالی و عراق به عنوان محور شرارت اعلام کرد.

برخی از اعضای دولت بوش حتی پا را فراتر از این هم گذاشتند، مثلا جان بولتون، معاون وزیر خارجه آمریکا در آن مقطع گفت: ایران باید منتظر باشد. نئومحافظه کاران نگران از ایران و فعالیت‌های تهدید کننده‌اش علیه اسرائیل و غنی‌سازی خطرناک اورانیوم‌اش نیز اظهار داشتند: مرد‌های واقعی به تهران می‌روند، نه بغداد.

دولت بوش همچنین قول داد که به سازمان مجاهدین خلق [منافقین]از گروه‌های مسلح مخالف حکومت ایران برای به قدرت رسیدن حمایت کند، گروهی تروریستی که در زمان جنگ ایران و عراق در کنار صدام ایستاد و علیه ایران جنگید. آمریکا به شدت از مجاهدین حمایت می‌کرد و شخص جان بولتون معتقد بود که باید از آن‌ها علیه ایران استفاده کرد.

در نتیجه، آمریکا با این اقدامات کمک کرد تا سپاه قدس به عنوان شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دشمن واشنگتن تبدیل شود، دولت بوش حتی با ساقط کردن رژیم بعثی صدام در عراق در‌های این کشور را به طور کامل به روی شبه نظامیان تحت حمایت ایران که بسیاری هم در آن کشور آموزش دیده بودند، باز کرد. سپاه بدر یکی از گروه‌های شیعه عراقی بود که در جریان جنگ ایران و عراق در کنار ایران علیه صدام می‌جنگید همین گروه بعد‌ها تبدیل به کتائب حزب‌الله شد، شبه نظامیان شیعه‌ای که اقدامات تهاجمی بسیاری را علیه نیرو‌های آمریکایی ترتیب دادند.

البته تصمیم دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ برای خروج از توافق هسته ای‌ایران و بعد تحمیل تحریم‌های سخت نفتی به ایران مهمترین عامل افزایش تنش در منطقه طی نه ماه گذشته بوده است.

اکنون با ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس دولت ترامپ احتمالاً در‌های دیپلماسی بین آمریکا و ایران را به طور کامل بسته است. حالا با بسته شدن امکان مذاکره احتمال گسترش سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه به شدت افزایش داده است. ایران روز یکشنبه اعلام کرد که دیگر محدودیت‌های تعیین شده در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را رعایت نمی‌کند و برنامه هسته‌ای خود را از سر می‌گیرد. این امر بدون شک به عربستان هم برای هسته‌ای شدن انگیزه می‌دهد.

گفته می‌شود جورج دبلیو بوش، وقتی تصمیم به حمله به عراق گرفت، تفاوت بین سنی‌ها و شیعیان را درک نمی‌کرد. حالا به نظر می‌رسد دونالد ترامپ هیچ کدام از مسلمانان را دوست ندارد البته جز آن‌ها که از او اسلحه می‌خرند!

در ترور سلیمانی، ترامپ نشان داد که هیچ درکی از مفهوم شهادت در فرهنگ شیعه ندارد. برای ایرانیان و بسیاری از شیعیان عرب حتی آن‌ها که به ایران وابسته هم نیستند سلیمانی یک تهدید بزرگ علیه القاعده و داعش بود، به گمان آن‌ها او با قدرت از منافع این اقلیت مذهبی در خاورمیانه دفاع می‌کرد. طرح‌هایی که اخیرا از سلیمانی منتشر شده نشان می‌دهد گواه بر این باور است که به گمان آن‌ها سلیمانی توسط نیرو‌های شیطانی یزیدی که آمریکا باشد در عراق به شهادت رسیده است.

عربستان سعودی، رقیب دیرینه سنی ایران به همراه اسرائیل ترامپ را تحریک کردند تا از توافق هسته‌ای با ایران خارج شود و تحریم‌های شدیدی را علیه این کشور اعمال کند. سعودی‌ها در سپتامبر گذشته زمانی که حمله بزرگی علیه تاسیسات نفتی‌شان ترتیب داده شد، هزینه این کار را پرداخت کردند. به گفته عادل عبدالمهدی، نخست وزیر موقت عراق سلیمانی به بغداد آمده بود تا پاسخ ایران را به پیشنهاد صلح سعودی‌ها بدهد. صلحی که اگر بین دو کشور به وقوع بپیوندد بدون شک به بازگرداندن ثبات در خاورمیانه کمک خواهد کرد. ترور سلیمانی دقیقا برعکس ثبات آفرینی در منطقه بود.

آمریکا و متحدان آن باید به خاطر احتمال حملات تلافی جویانه ایران به ۵۰ هزار سرباز آمریکایی اعم از زن و مرد در خاورمیانه نگران باشند و من بعد هم خودشان تنها با داعش و گروه‌های سنی گلاویز شوند. آن‌ها ممکن است آمریکا را مستقیم هدف قرار دهند یا اینکه این کار را به متحدان شبه نظامی خود بسپارند به این امید که ترامپ برای بمباران ایران تحریک شود و مردم ایران هم پشت حکومت بیاستند. اگر این اتفاق بیفتد، یک جنگ تمام عیار اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد.

در حال حاضر، ماموریت آمریکا علیه داعش به دلیل تمرکز نیرو‌های آمریکایی در مقابله با ایران و نزدیکان آن، عملا به حالت تعلیق در آمده است. اگر ۵ هزار سرباز آمریکایی در عراق مجبور به ترک این کشور شوند، احتمالا ۵۰۰ سرباز آمریکایی حاضر در سوریه به همراه نیرو‌های ائتلاف نیز مجبور به همین کار شوند که در صورت این اتفاق مبارزه با داعش بسیار دشوار خواهد شد.

لایحه اخراج سربازان آمریکایی از عراق آن هم برای واشنگتن که اینقدر هزینه مادی و انسانی در عراق داشته تحقیرآمیز بود. بدون شک خروج آمریکا از این کشور موجب افزایش نفوذ ایران، روسیه و چین خواهد شد. ولادیمیر پوتین و شی جینپینگ الان در نقش دلال‌هایی هستند که منتظر بهره‌بردای از این فرصت دندان تیز کرده‌اند و اتفاقا گزینه‌های معقولی هم برای عراق هستند، چرا که هیچگاه بین شیعه و سنی طرف یکی را نگرفتند و همواره بی طرف بوده‌اند.
منبع: انتخاب
نظرات شما