رویداد۲۴ مازیار وکیلی: در تمام ادوار جشنواره فیلم فجر فیلمهایی وجود دارند که نمیدانی دلیل بودنشان در این فستیوال چیست؛ فیلمهایی که نه جنجالی هستند نه سرگرم کننده نه سیاسی و نه حتی حکومتی. فیلمهایی هستند که دلیل ساخته شدنشان زیر سوال است و معلوم نیست نویسنده از ابتدا چرا فکر کرده چنین ایدهای با چنین پرداختی به درد یک فیلم بلند سینمایی میخورد. فیلم پدران یکی از همین فیلمهاست که احتمالا میتوان آن را خنثیترین فیلم جشنواره فجر امسال (در کنار بیصدا حلزون) دانست.
مانی و سینا دو دوست قدیمی هستند. آنها تصمیم میگیرند در روز گواهینامه گرفتن سینا و دو روز مانده به سربازی رفتن مانی با هم به گردش بروند. ماشین آنها تصادف میکند و مانی میمیرد و این باعث تقابل پدرهای این دو یعنی احمد و شاهرخ میشود.
فیلم پدران به شکل نااُمیدکنندهای بد است. مسئله صرفاً بیربط بودن فیلم نیست، پرداخت فیلم به قدری کلیشهای و تهی از کشمکش دراماتیک است که تماشاگر به این فکر میافتد که این فیلم چرا باید ساخته میشد.
از گوهری به عنوان نویسندهای قدیمی بعید است که متوجه نباشد نحوه برخورد با یک موقعیت ملتهب باید به اندازه همان موقعیت ملتهب باشد. بعد از مرگ مانی ما تنها چیزی که مشاهده میکنیم، پرسههای بیهدف پدر سینا برای پیدا کردن مدرک است تا مبادا در دادگاه ثابت شود پسر او قاتل است.
مقداری گریه و زاری از مادر سینا و یکی دو صحنه دادگاه که با یک ضربه مشت تمام میشود تمام تلاش نویسنده برای پرداختن به موقعیت ملتهب ابتدای فیلم است.
تیزر فیلم پدران
داستانکهای فرعی فیلم بیدلیل طرح و بعد رها میشوند بدون اینکه کاربرد دراماتیکی در داستان داشته باشند. چرا باید در داستان فیلم خواهر سینا عاشق مانی باشد؟ چرا باید آن کارگر چک را از پدر سینا قبول کند و ناگهان غیبش بزند و ماجرا پیگیری نشود؟ چرا باید شاهرخ در خانه دوست دختر مانی پسرش را در حالتی رویاگونه در لباس دامادی ببیند؟
اگر مانی سرباز نبود و مثلاً دانشجو بود، اختلالی در قصه به وجود میآمد؟ گرههایی که در داستان برای پیش برد آن ایجاد میشود آنقدر ساده انگارانه است که دلیلی وجود ندارد تماشاگر برای بازگشایی آن گرهها منتظر باشد.
نقدهای بیشتری بخوانید:
درخت گردو؛ روایت رنج مردمی که در میان آرمانهای انقلاب گم شدند
روز صفر؛ پاسخ امنیتی به هشتگ «عوضش امنیت داریم»
به گزارش رویداد۲۴ فیلم میتوانست به هر شکل دیگری به پایان برسد، اما این پایانبندی سردستی و عجولانه بدترین پایان بندی ممکن است. اینکه دوست دختر مانی ناگهان اعتراف کند او راننده بوده و باعث تصادف صرفاً به این خاطر است که سینا قاتل نباشد والا هیچ دلیل منطقی پشت این اعتراف ناگهانی وجود ندارد.
نویسنده برای اینکه یک جوری دوست دختر مانی را به قصه وصل کند پای موبایل مانی در صحنه تصادف را وسط میکشد تا بتواند داستان را به یک شکلی جلو ببرد و آن را به پایان برساند. این نقطه ضعفهای آشکار را میتوان همینطور ادامه داد و مثالهای بیشتری برای بد بودن فیلم آورد. اما این رویکرد نتیجهای ندارد چرا که معلوم نیست چنین فیلمی با چنین ضعفهای آشکاری به چه دلیل باید نظر هیات انتخاب را به خود جلب کند تا به بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر راه پیدا کند.
هیات انتخاب بعداً باید برای مخاطبان رمزگشایی کنند که کجای نگاه این فیلم نو بوده که مستحق حضور در بین یازده اثر برتر فیلم اولیهای جشنواره است. در همین سینمای رسانه که کار حضار آن دیدن فیلمها و نوشتن و اطلاع رسانی درباره آنها است، سالن نمایش خالیتر از همیشه بود. وای به حال اکران عمومی فیلم پدران که بدون بازیگر سرشناس و با چنین ضعفهای آشکاری قرار است فروش هم داشته باشد و سرمایه اولیه را هم برگرداند.
سوال دیگری که به ذهن مخاطب میرسد این است که چرا فیلم در همدان ساخته شده است؟ اگر این فیلم، در اصفهان، هرمزگان، گیلان یا تهران ساخته میشد فرقی میکرد؟ جز یک لهجه نیمبند و چند نما و لوکیشن از شهر چیزی از همدان وجود ندارد که تماشاگر بخواهد متوجه چرایی ساخت این فیلم در همدان شود.
منتقد گاهی در مقابل برخی فیلمها خلع سلاح میشود. این خلع سلاح شدن به دلیل خوب بودن فیلم نیست، برخی فیلمها (از جمله پدران) به قدری فیلمهای بدی هستند که یک نویسنده نمیداند درباره آنها چه باید بگوید تا حق مطلب ادا شود. باید بدیهیات را توضیح دهد؟ یا نوشتهاش را پُر کند از ضعفهای آشکار فیلم؟
مخاطب چرا باید چنین فیلمی را تماشا کند؟ مثلاً برای آن نمای نمادین پایانی که دو پدر ماشینهای خود را مقابل هم پارک کردهاند؟ هیئت انتخاب به احتمال زیاد موقع تماشای این فیلم حواسش نبوده، و الا این فیلم با هیچ متر و معیاری شایسته حضور در جشنواره فیلم فجر نیست.
فیلم عوامل پدران:
کارگردان: سالم صلواتی
نویسنده: محمدرضا گوهری
بازیگران: علیرضا ثانیفر، هدایت هاشمی، گلاره عباسی
مدیر فیلمبرداری: مرتضی پور صمدی
موسیقی: میلاد موحدی
تدوین: حسن حسندوست