رویداد۲۴ «تا چند هفته دیگر عمر مجلس دهم به پایان میرسد و مجلس دیگر با حال و هوایی متفاوت پا به عرصه وجود مینهد. دولت فعلی نیز آفتابش بر لب پشتبام است و هر چه بود و هر چه هست به ماههای پایانی خود نزدیک میشود. در چنین شرایطی نباید از بازنگری در ساختار و سازوکار نهادهای اجماعی اصلاحطلبان در عرصههای گوناگون غفلت نمود. هر چند که این استعفاء با شرایط جسمی حقیر مرتبط بوده و از ماههای پیش هم با شما در میان گذاشته بودم، اما گمانم این است که این استعفاء میتواند آغازی بر تغییر ساختار و سازوکار نهادهای اجماعی و پررنگ شدن نقش احزاب و تشکلها باشد.»
اینها قسمتی از نامه موسوی لاری وزیر کشور خاتمی به محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان است. موسوی لاری در حالی نامه استعفای خود را خطاب به عارف نوشته که از نظر شکلی و اخلاقی، باید این نامه را خطاب به خاتمی مینوشت.
سید محمد خاتمی سال ۹۲ شورای مشورتی خود را به شورای عالی سیاستگذای اصلاح طلبان ارتقا داد که در این تشکیلات، دبیران کل احزاب عضو بودند، اما برای اینکه احزاب بزرگتر از تصمیمات این شورا پیروی کنند، افراد حقیقی از احزابی مثل اتحاد ملت، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی نیز عضو این شورا شدند. در مرحله بعدی، سهمیههایی نیز به احزابی که با مشکلات قانونی برای فعالیت مواجه بودند داده شد. مثل نهضت آزادی و تحکیم وحدت. در این میان موسوی لاری به عنوان یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، عضو این نهاد بود، اما نامه استعفای خود را نه به خاتمی که به محمدرضا عارف نوشت.
برخی اعتقاد داشتند موسوی لاری گرچه نایب رئیس شورای عالی بود، اما به خاطر حذف نام فرزندش از لیست شورای عالی، از این نهاد گلایه داشته است؛ استدلال آنها این بود که اگر احزاب اصلاح طلب قصد جدایی از شورای عالی را داشتند، حفظ ظاهر میکنند و در جلسات حزبی خود این موضوع را مطرح میکنند. موسوی لاری، اما فقط نماینده خودش بود!
موسوی لاری وزیر کشور خاتمی بود، اما به مرور حضور او در شورا، تبدیل به اهرمی برای مناسبات خانوادگی شد. موسوی لاری نه تنها نتوانست سرمایه اجتماعی برای اصلاح طلبان بیاورد که تنها دستاورد او تقلیل حضورش به لابی خانوادگی شد و با معرفی فرزندش برای حضور در لیست اصلاح طلبان و حضور در مدیریت شهری، سهم خود را از شورای عالی گرفت..
بیشتر بخوانید: میرلوحی: مگر قسم خوردیم عارف همیشه در رأس باشد؟
به گزارش رویداد۲۴ مسیری که موسوی لاری رفت، بی شباهت به مسیر طی شده توسط عارف نبود. او نیز برای حضور فرزند خود لابی کرد و سید مصطفی موسوی لاری به عنوان سرپرست شهرداری منطقه ۹ منصوب شد. زیباترین تصویر این رابطه عاشقانه، زمانی بود که فرزند موسوی لاری در شبکههای اجتماعی از فرزند محمدرضا عارف حمایت کرد و او را مانند «سیمبا» فرزند «لیون کینگ» توصیف کرد که زیر پای گاوهای وحشی قرار گرفته است.
گذشته از توهین موسوی لاری به جوانان اصلاح طلب، توصیف او از مناسبات خانوادگی و مقایسه آن با سلطنت پدر-پسری قابل توجه بود. از دیدگاه موسوی لاریِ پسر، سلطنت باید ارثی منتقل شود! عارف و موسوی لاری از این منظر لیون کینگهایی [شیر شاه] هستند که فرزندانشان باید جای آنها قرار بگیرند.
قهر با سفره خالی
موسوی لاری در حالی از شورای عالی کنار رفته است که به خاطر عملکرد منفعلانه این نهاد، تمام آنچه در ۹۴ رشته کرده بودند، پنبه شده است. در این شرایط، بدیهی است که سفره خالی خاصیتی برای شکم گرسنه ندارد.
از این منظر قابل پیش بینی بود که موسوی لاری و عارف و امثالهم احتمالا از سر سفره خالی بلند میشوند. اما نه برای همیشه.اگر بار دیگر با سرمایه اجتماعی جوانان اصلاح طلب، سفرهای پهن شد، بار دیگر به عنوان رئیس و نایب رئیسی حاضر میشوند اما حالا که کم کم زمان هزینه دادن فرا میرسد، موسوی لاری دچار کسالت میشود!