نادرابراهیمی در ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. پدربزرگ او، ابراهیم خان ظهیرالدوله یکی از حاکمان کرمان در دوران قاجار بود که البته خلع درجه و به مشکین شهر تبعید شد. نادر ابراهیمی از همان دوران نوجوانی شخصی جسور و بلندپرواز بود که از همان سنین جوانی برای یک زندگی ماجراجویانه و پر از فراز و نشیب را نقشههای فراوان داشت.
رویداد۲۴ نادر ابراهیمی تحصیلات خود را در دبیرستان دارالفنون به اتمام رساند و رشته حقوق را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد، اما این رشته چندان با روحیات او سازگار نبود. به دلیل تصمیم گرفت حقوق را رها کند رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی را ادامه دهد.
نادر ابراهیمی به معنای واقعی کلمه، یک مرد همه فن حریف است. او آنقدر در مشاغل متعدد و متفاوت فعالیت داشته است که نمیتوان همهی آن را در لیست به تفکیک توضیح داد. او که از زندگی پرماجرایش لذت میبرد تصمیم گرفت زندگینامه خود را روایت کند. ۲ کتابهای ابن مشغله و ابولمشاغل شرح کاملی از زندگی و فعالیتهای اوست. برای مثال او کارهای سخت و دشواری مانند کارگری در یک چاپخانه یا کشاورزی یا کارهای فرهنگی، چون مترجمی و ویراستاری، فیلمسازی مستند، خطاطی و نقاشی را تجربه کرده است.
بیشتر بخوانید: به افتخار تولد احمدرضا احمدی؛ شاعر شمعدانیها + فیلم
نادر ابراهیمی کارنامهی هنری پرباری دارد؛ که میتوان آن را به دستههای مختلفی تقسیم کرد. ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات بزرگسال، فیلمنامه، ترجمه و نمایشنامه و حتی شاعری
ادبیات بزرگسال
نادر ابراهیمی با سه گانه عاشقانه خود به ویژه کتاب یک عاشقانه آرام شناخته میشود. در حالیکه او بیش از ۳۰ جلد کتاب در زمینههای مختلف را به نگارش درآورده است. او همکاری بسیار نزدیکی با نشر روزبهان داشته و اولین کتاب خود را با عنوان خانهای برای شب را در سال ۱۳۴۲ در این انتشارات به چاپ رسانده است.
مردی در تبعید ابدی یکی دیگر از نوشتههای شناخته شدهی نادر ابراهیمی است که سرگذشت ملاصدرا را به تصویر میکشد این اثر تاکنون ۱۱ بار تجدید چاپ داشته است. یک عاشقانه آرام با ۲۰ بار تجدید چاپ، بار دیگر شهری که دوست میداشتم ۲۵ بار تجدید چاپ و چهل نامهی کوتاه به همسرم با ۲۱ بار تجدید چاپ از برجستهترین و پرفروشترین آثار نادر ابراهیمی است. عشق در نوشتههای نادر ابراهیمی بسیار لطیف و زیبا بیان میشود و از این جهت آثار او را متمایز میکند.
آثار کودک و نوجوان نادر ابراهیمی
عمده فعالیتهای فرهنگی نادر ابراهیمی در بخش کودک و نوجوان به چشم میخورد. او خالق بیش از ۵۰ اثر تالیفی برای کودک و نوجوانان است. او علاوه بر تالیف، دو کتاب آدم آهنی و از پنجره نگاه کن را نیز ترجمه کرده است. نادر ابراهیمی یک هنرمند واقعی در خلق انواع محتوا محسوب میشود. او در کنار کار تالیف و ترجمه، به تصویرگری نیز پرداخته است و تصویرگر چندین کتاب مختلف کودک و نوجوان بوده است.
نادر ابراهیمی تنها به تالیف و ترجمه کتاب برای کودکان اکتفا نکرد. او با کمک همسرش یک موسسه همگام با کودک و نوجوان را تاسیس نمود. هدف اصلی این بنیاد، مطالعه مسائل مربوط به کودکان و پژوهش در باره رفتار و خلق و خوی کودکان روشهای یادگیری آنها بود. علاوه بر آن این بنیاد فعالیتهای زیادی در حیطه نگارش، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی داشته است.
فیلم و مستندهای ساخته نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی دو مجموعه تلویزیونی با نام آتش بدون دود و سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن را نوشته است و کارگردانی آنها نیز بر عهده او بود. علاوه بر این ابراهیمی چندین ترانه و آهنگ نیز برای آنها ساخته است. هم چنین او یک فیلم سینمایی با نام روزی که هوا ایستاد را مشابه دیگر آثارش نوشته وکارگردانی کرده است. او همچنین چندین فیلم مستند را کارگردانی کرده است. نادر ابراهیمی یک شاعر نیز است ترانه مشهور به نامای وطن را سروده که علی خدایی خواننده و آهنگساز آن است.
زندگی مشترک نادر ابراهیمی و فرزانه منصوری
فرزانه منصوری متولد ۲۲ آبان سال ۱۳۲۳ در تهران است. او مترجم و معلم در مقاطع مختلفی بودها است. نادر ابراهیمی به صورت سنتی و توسط بستگان خود به فرزانه منصوری معرفی شد و پس از کمی آشنایی آن دو تصمیم به ازدواج گرفتند. فرزانه منصوری معتقد است زنی که نادر ابراهیمی در کتابهایش همواره او را مورد ستایش قرار میدهد او نیست. اگرچه ممکن است بخشی از او در شخصیت اصلی زن و بخشی از نادر در شخصیت اصلی مرد وجود داشته باشد، اما آنها تنها شخصیت داستانی هستند. همسر نادر ابراهیمی میگوید که او تنها در کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم مخاطب اصلی نادر ابراهیمی بوده است. فرزانه منصوری همکاریهای بسیاری با همسرش داشته است و در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود نقش شخصیت مارال را ایفا کرد.
سرانجام زندگی پرفراز ونشیب نادر ابراهیمی در سال ۱۳۸۷ به پایان رسید. او پس از آنکه ۹ سال با بیماری لاعلاج خوددست و پنجه نرم کرد، سرانجام در سن ۷۳ سالگی دار فانی را وداع گفت.
بخشی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
نمیشود که تو باشی من عاشق تو نباشم؛ نمیشود که تو باشی، درست همینطور که هستی، و من هزار بار بهتر از این باشم و باز هزار بار عاشق تو نباشم، نمیشود میدانم؛ نمیشود که بهار از تو سرسبزتر باشد. همسفر!؛ در این راه طولانی که ما بیخبریم و، چون باد میگذرد. بگذار خرده اختلافهامان باهم باقی بماند؛ خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا. مخواه که هرچه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم؛ و هرچه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد. مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم. یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را، و یک شیوه نگاه کردن را، مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی و رویاهامان یکی. همسفر بودن و همهدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست؛ و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است