رویداد۲۴ دیپلماسی اقتصادی ایران این روزهابیش از هر زمان دیگر فعالتر شده است. چه بسا که استارت آن زمان جنگ تحمیلی با ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی آغاز شد و امروز که شدت تحریمها بیشتر شده است وزارت خارجه کشورمان هم تمام نیروی خود را برای حل اقتصاد و معیشت مردم و ورود ارز به کشور گذاشته است. در همین راستان قرارداد ایران و چین یکی از پربحثترین اتفاقات روزهای اخیر کشور شده است. همچنین سفر الکاظمی به تهران نیز حول محور همین موضوع و تزریق ارز به کشور صورت گرفت. در همین باره با علی اصغر زرگر کارشناس پیشکسوت مسائل بین الملل در اینباره گفتگو کرده ایم که در ادامه میخوانیم:
مراودات اخیر وزارت خارجه با کشورهای همسایه و بعضا دوست را چه طور ارزیابی میکنید و در چه راستایی صورت گرفته است؟
اخیرا شاهد تحرکات تازهای در دیپلماسی اقتصادی ایران بوده ایم. از بحث سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، تمدید قرارداد با روسیه و سفر نخست وزیر عراق به ایران. اما فعالتر شدن دیپلماسی اقتصادی ایران موضع تازهای نیست. ایران مدت هاست که در تحریم و تنگنا به سر میبرد. از زمان جنگ بین ایران و عراق، کشورمان همواره سعی داشته تا اقتصاد بین المللی خود را به هر گونهای که شده است تقویت کند. در این مسیر ایران متحمل هزینههایی نیز شده است. در برههای مجبور به خرید غیرمستقیم و دیگر موارد شدیم که بعدها به "دور زدن تحریم ها" معروف شد.
ایران همچنین با مشکلاتی در خصوص فروش نفت و تأمین مواد اولیه روبرو بود، اما در نهایت زیر بار کشورهای سلطه گر نرفت و امتیازی به آنان نداد. برای ایستادگی و مقاومت در برابر جهان سلطه نیاز به برنامه ریزی بودیم که ایران در نهایت دیپلماسی اقتصادی را برای رهایی از چالشهای موجود در دستور کار خود قرار داد.
در این برهه نیز ایران سعی بر این دارد تا روابط اقتصادی خود را با کشورهای مختلف تقویت کند. از زمان همه گیری ویروس کرونا چند ماهی سپری شده و به همین دلیل کشورهای بسیاری را در دنیا با مشکلات اقتصادی روبرو کرده است.
برخی ناظران میگویند که این فقط شامل ایران نیست بلکه این روزها کشورهای جهان همگی به دنبال خودکفایی افتاده اند خصوصا پس از روی کار امدن ترامپ و شیوع گسترده کرونا، نظر شما چیست؟
آمار بالای بیکاری، فلج شدن بخشهای مختلف اقتصاد، محدود شدن رفت و آمدهای هوایی و زمینی و دیگر عوامل سبب شده تا قیمت نفت در جهان با شیب تندی کاهش یابد. اگر این کشورها حتی به اندک موفقیتی هم در راستای مهار ویروس کرونا دست یابند شکی نیست که بایدتدابیر تازهای برای برون رفت از معضلات اقتصادی بیاندیشند و از همه مهمتر سیاستهای اقتصادی ملی گرایانه جدیدی را در پیش بگیرند. افزایش میزان تعرفهها و کاهش میزان وابستگی تولید از جمله سیاستهایی است که کشورهای زیادی به دنبال آن هستند. از همین رو به نظر میرسد که خوداتکایی و تولید داخلی در بسیاری از کشورها پدیدار خواهد شد.
در همین راستا اوضاع برای ایران نیز راحتتر شده است و با توجه به این شرایط به دنبال بهره گیری از فرصتهای موجود است. همانطور که شاهد هستیم رقابتهای بین المللی میان آمریکا با کشورهای غربی و همینطور رقابت کشورهای غربی با آمریکا به علاوه چین و روسیه افزایش یافته و با گذشت زمان بر شدت آن نیز افزوده خواهد شد. در همین حال آمریکا و کشورهای غربی سعی خواهند کرد که تجارت بین المللی خود را محدود کنند و در مسیری گام بردارند که روند تولید به جای اینکه در کشورهایی مانند چین و ... انجام شود در داخل شکل بگیرد و متعاقباً با افزایش تعرفه ها، درصد بیکاری کاهش یافته و بخشهای ورشکسته اقتصادی بار دیگر احیا شوند. چنین فضایی فرصت خوبی را برای ایران فراهم میکند که از غرب به شرق تمایل پیدا کند و در این بین با کشورهایی که با آمریکا اختلاف شدید دارند ائتلاف اقتصادی تازهای تشکیل دهد. روابط اقتصادی ایران با روسیه میتواند پررونقتر از گذشته شود؛ به خصوص با چین که با افزایش سطح تنشها با غرب و آمریکا و همچنین سد تعرفه ها، به تدریج انگیزه همکاری این کشور با ایران میتواند در آیندهای نزدیک پررنگتر شود.
بیشتر بخوانید:یک راهبرد سیاسی و اقتصادی تازه در راه است/ پوتین و روحانی به زبان مشترکی در مورد مسائل استراتژیک دست یافتهاند
پس همه اینها برمی گردد به راهبرد دیپلماسی اقتصادی کشور؟
بله، دیپلماسی اقتصادی ایران از دیرباز فعال بوده و همواره سعی بر این بوده تا به بهترین شکل از فضای تنش آلود قدرتهای بزرگ به نحو احسن استفاده شود. روابط اقتصادی با کشورهای همسایه از جمله عراق نیز برای دو کشور حائز اهمیت بوده است. در عراق طیفهای مختلفی وجود دارند که از آمریکاییها دل خوشی ندارند و سیاستمداران این کشور نیز به خوبی اهمیت روابط اقتصادی با کشورهای همسایه را درک میکنند. آنها بر این مساله واقفند که رونق و شکوفایی اقتصادی و همچنین برقراری صلح بدون روابط با کشورهای همسایه ممکن نیست. برای اهمیت این موضوع میتوان به اظهارات زلمی خلیلزاد نماینده آمریکا در امور صلح افغانستان اشاره کرد که گفته بود برقراری صلح در افغانستان تا حدود زیادی به ایران بستگی دارد و ایران با صلح آمریکایی موافق نیست. چنین موضوعی به خوبی نشان میدهد که ایران چه نقش مهمی در ایجاد صلح و ثبات در منطقه و همچنین اقتصاد منطقه دارد. حتی مقامهای عراقی نیز بارها اعلام کرده اند که حل معضلات بزرگ این کشور مانند تأمین برق، گاز و از همه مهمتر امنیت به ایران وابسته است.
در رابطه با چین هم به همین صورت است؟ ایا در حالی که شما میگویید جهان به سمت خودکفائی در حرکت است با توجه به اینکه ایران نیز پس از انقلاب این سیاست را پیشه کرده، تحلیل شما از سند ۲۵ ساله چیست و چه نفعی برای ایران دارد؟
دیپلماسی اقتصادی این در این روزها در حالی فعالتر به نظر میرسد که کشورهای مختلف دنیا به طور کامل از تبعات بیماری کووید ۱۹ متأثر نشده اند و پیامدهای سنگینتر آن به صورت میان مدت و حدود یک سال دیگر به طور خاص نمود پیدا خواهد کرد. در چنین فضایی که بازنگری اقتصادی صورت میگیرد و کشورها تولید ملی را جایگزین خواهند کرد فرصتی مغتنم پیش رو خواهد بود تا کشور چین بیش از پیش به سمت ایران گرایش پیدا کند. ایران با دارا بودن منابع عظیم انرژی مانند نفت و گاز میتواند نقش مهمی برای چین ایفا کند. ایران در بحث انرژی مانند کشورهای دیگر، چون عربستان، قطر و ... به آمریکا وابسته نیست و در بحث انرژی دارای استقلال مطلق است. چنین امتیازی چینیها را ترغیب خواهد کرد که به تهران متعهد باشند تا در دراز مدت بتوانند این منابع را از ایران خریداری کنند. ایران پیش از این نیز همکاریهایی با چین در زمینههای مختلفی، چون استفاده از تکنولوژی در زمینه ماشین آلات داشته است، اما ضرورت قانونمند شدن این همکاریها در قالب قرارداد میتواند نفع بیشتری را برای ایران به همراه داشته باشد.
در خصوص همکاریهای ایران با چین انتقاداتی هم مطرح میشود. در خصوص روسیه این کشور در زمینه گاز همواره سعی بر این داشته تا نگاه ایران به سمت شرق باشد. مسکو درصدد آن است تا در زمینه گاز اهرم فشار را روی اروپا حفظ کند. حتی در برههای شاهد مذاکرات سوئیسیها با ایران در خصوص خط لوله گاز به اروپا بود که به نتیجه نرسید. اما باید توجه داشت که در موضوع نفت چنین نیست و روسیه با ایران رقابتی ندارد و چینیها به راحتی میتوانند آن را از ایران خریداری کنند.
در خصوص روابط تهران و پکن نیز با توجه به نزدیک بودن انتخابات در ماه نوامبر، آمریکاییها سعی دارند اهرم فشار را بر روی ایران حفظ و چینیها را از تجارت با ایران منصرف کنند. حتی صحبت از تحریم چین در صورت روابط اقتصادی با ایران نیز میشود که این موضوع به مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی وابسته است. آنچه که بین پکن و واشنگتن میگذرد رقابت اقتصادی نیست؛ چرا که آمریکاییها چین را یک رقیب امنیتی و استراتژیک در آسیای شرقی میدانند. مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی وزن مهمی در این بین دارند و به نظر میرسد در این موضوع چین در مقابل آمریکا ایستادگی کند. پکن به خوبی میداند که رقابتش به آمریکا صرفا در بُعد اقتصادی نیست و با توجه به پروژه وسیعی که در منطقه خاورمیانه دارد به نزدیک شدن خود به ایران ادامه خواهد داد.
سند راهبردی ایران و چین دارای ابعاد وسیع و گستردهای است که باید به صورت عمقی آن را بررسی کرد. تحقیق روی جزئیات قرارداد به منظور انعقاد قراردادهای دیگر بسیار حائز اهمیت است تا در پی آن جمهوری اسلامی بتواند علاوه بر ایجاد اشتغال مسائل توسعهای را نیز به پیش ببرد. بی شک در این راه پر و پیچ خم آمریکاییها نیز دست بسته نخواهند نشست و به تبلیغات خود برای سنگ اندازی و تخریب روابط دو کشور ادامه خواهند داد. در دورهای که آمریکا تمام توان خود را برای محاصره اقتصادی ایران به کار بسته است جمهوری اسلامی ایران نیز باید متقابلا بیش از هر زمان دیگری فعالتر عمل کند تا در نهایت بتواند یک ائتلاف اقتصادی را در مقابل فشارهای آمریکا تشکیل دهد. از همین رو به نظر میرسد که از لحاظ تاکتیکی و استراتژیک چین و روسیه در خط مقدم این ائتلاف قرار خواهند داشت.