رویداد۲۴ تصویری از مراسم ازدواج اشرف پهلوی خواهر دو قلوی محمدرضا شاه پهلوی و مهدی بوشهری در سفارت ایران در پاریس. در سمت راست تصویر نیز همدم السلطنه دیده میشود.
مهدی بوشهری نوه معین التجار بود؛ کسی که بخاطر خریدن باغ لاله زار از ناصرالدین شاه به شهرت رسیده بود. بوشهری و اشرف به مدت چهار سال به روابط خود ادامه دادند و نهایتا در سال ۱۳۳۵ و ۱۸ روز پس از طلاق اشرف از احمد شفیق در پاریس ازدواج کردند.
اشرف ۴ آبان ۱۲۹۸ به دنیا آمد و روز ۱۷ دی ۱۳۹۴ در سن ۹۶ سالکی در مونت کارلو درگذشت. اشرف در مدرسه زرتشتیها درس خواند و در خانه زیرنظر مادام ارفع زبان فرانسوی آموخت. مادام ارفع بود که عشق پاریس را در دل اشرف زنده کرد. اشرف عاشق رمانهای عاشقانه فرانسوی بود. خصوصیاتی شبیه پدرش
رضا شاه پهلوی داشت و برخلاف شمس پهلوی خواهرش که یک زن خانهدار بود، دوست داشت اغلب اوقاتش را با محمدرضا شاه و رفقایش بگذراند.
برای رضاشاه دختر بزرگ، شمس و محمدرضا که جانشین پدر بود در اولویت بودند. اشرف، اما این تبعیض را پذیرفته بود و به شدت به برادر کوچکترش یعنی محمدرضا عشق میورزید. او برخلاف محمدرضا اهل سرکشی بود.
اشرف ابتدا با علی محمد قوام ازدواج کرد. خودش مینویسد: «پدرم ما را صدا کرد و گفت موقع ازدواجتان است و دو نفر براى شما در نظر گرفته شده است. اما چون شمس خواهر بزرگتر است انتخاب اول با اوست و دومى هم نصیب تو خواهد شد.» شمس فریدون جم را انتخاب کرد و علیمحمد قوام هم سهم اشرف شد.
اشرف در خاطرات خود مینویسد: «من از همان اول از على قوام بدم مىآمد. نمیدانم علتش این بود که او به اندازه فریدون جم جذاب نبود یا این که چون او را به من تحمیل کرده بودند از او بدم مىآمد. یک هفته تمام از اتاقم بیرون نیامدم و گریه کردم و این حقیقت را نیز خوب میدانستم که پدرم هیچ گونه مقاومتى یا مخالفتى را از سوى هیچ یک از فرزندانش تحمل نخواهد کرد.»
اشرف در کتاب خاطراتش درباره روحیه ماجراجو و سرکش خود گفته است: «ضعیف بودم. روزگار ناچارم کرد بجنگنم. از اول با اهل خانه و بعد با پدر که هنوز جای سیلیش در گوشم صدا میکند و بعد با همه جهان. من فقط با خود عهد کردم با یکی نجنگم و او هم قدیمیترین آشنای من بود. از قبل از تولد دوستش داشتم. حاضر بودم برایش کشته شوم.»
همسر دوم اشرف پهلوی، احمد شفیق بود و درباره این آشنایی مینویسد: «در آغاز با مردی آشنا شدم که بعدها شوهر دوم من شد. روزی روشن و دلپذیر بود، من در محوطه زیبای باشگاه سوارکاری سلطنتی که در یکی از جزیرههای وسط رود نیل قرار دارد، با اسبم چهار نعل میتاختم. دوستی مرا به احمد شفیق، پسر وزیر دربار فاروق معرفی کرد. مادرش احمد اهل قفقاز بود و پدرش از اهالی ترکیه.»
در سال ۱۳۳۱ و زمانی که همسر احمد شفیق بود در یکی از رستورانهای پاریس با مهدی بوشهری آشنا شد و روابط عاشقانهاش را با وی آغاز کرد.
حسین فردوست در خاطراتش مینویسد: «بدبختی شوهران اشرف این بود که پس از ازدواج اشرف از قیافه شان بیزار میشد و تحمل دﯾدنشان را نداشت. او مدتی زن احمد شفیق بود و سپس از او جدا شد و در ھمان زمان در مسافرتی به پارﯾس عاشق فردی به نام مهدی بوشهری گردﯾد.»
به گزارش رویداد۲۴ ازدواج با اشرف برای فرد حریصی، چون بوشهری بسیار خوشایند بود. او توانست با استفاده از رانت «والاحضرت» وامهای کلانی از دولت بگیرد و هیچگاه این وامها را پس نداد و در عوض گوشهای از باغ لاله زار را داد. همچنین بخش مهمی از سهام بانک ملی از آن بوشهری بود.
یک سال پس از ازدواج آنها اشرف از بوشهری متنفر شد و آن دو دیگر فقط اسما زن و شوهر بودند. اما بوشهری به خواستهاش رسیده بود و توسط این وصلت موفق شد به پاریس برود و ایران ایر را در دست بگیرد. همچنین تعدادی رستوران و عکاسی در پاریس تاسیس کرد و وامهایی از شاه گرفت که بازپس نداد. شاه او را سفیر سیار خود و مسئول فستیوالهای بین المللی ایران کرد و به زودی بوشهری به یکی از ثروتمندترین افراد ایران تبدیل شد.
پس از انقلاب نیز بوشهری در پاریس ماند و اشرف راهی ایالات متحده شد. برخی مانند حسین فردوست معتقدند آن دو هیچ گاه جدا نشدند و بوشهری شوهر اسمی اشرف باقی ماند.