رویداد۲۴ روزنامه فایننشالتایمز، در یک مقاله تحلیلی به استراتژی جدید ایران برای نزدیکی با اقتصاد چین پرداخته است. بهنظر میرسد که این توافق صرفنظر از لغو یا تداوم تحریمها، به یک بازی برد-برد برای دو کشور ایران و چین تبدیل خواهد شد.
در حالحاضر ایران برای توسعه اقتصادی نیاز به فروش نفت، سرمایهگذاری خارجی و ورود تکنولوژی دارد و تحریمها مانع اصلی این موضوع شده است. از سوی دیگر چین نیز بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک و انرژی فراوان ایران، بهدنبال توسعه راههای همکاری با این کشور است. آنچه که این مقاله آمده این است که در حالحاضر تمام طیفهای سیاسی داخلی ایران، از عملی شدن برنامه جامع ۲۵ ساله بین ایران و چین استقبال میکنند. بر اساس این مقاله، افزایش واردات قطعات چینی و سفارش ایران برای خرید واگن برای مترو پایتخت، از جمله شواهدی است که نشان میدهد در حالحاضر نیز روابط اقتصادی ایران و چین به شکل فعال وجود دارد.
در ابتدای این مقاله تحلیلی به شعار بالای درب ورودی وزارت امورخارجه ایران اشاره میکند که میگوید: «نه غربی، نه شرقی، جمهوری اسلامی.» اما در اقدامی کمسابقه ایران سعی دارد، با بهرهگیری از یک برنامه جامع «۲۵ ساله» به شریک استراتژیک چین تبدیل شود.
پیشنهادی که در ماه ژوئن توسط کابینه ایران مطرح شد و هنوز بهطور رسمی در اختیار پکن قرار نگرفته است، نشان از تلاشهای ایران برای قراردادن خود در جایگاه بهتر است؛ در حالیکه اقتصاد ایران تحتفشارهای تحریم دولت ترامپ قرار دارد و تلاشها برای نجات برجام موفقیتآمیز نبوده است. برای نیروهای محافظهکار ایران که موضعی غیرقابل انعطاف در برابر غرب دارند، چین و روسیه میتوانند با استفاده از روابط دیرینه تجاری خود با اروپا، نقش ضربهگیر تحریمها را برای ایران ایفا کنند.
بر اساس این گزارش، پیام سیاسی ایران از این توافق به غرب این است که این کشور تنها نیست. یک چهره سیاسی محافظهکار در داخل ایران به فایننشالتایمز میگوید:«اگر این اقدام ایران بتواند موجب تغییر موضع قدرتهای اروپایی شود، آن زمان میتوان بهدنبال راهحلهایی (همکاری با آنها) بود. در مقابل اگر چنین نشود، ایران به بازی خود با چین ادامه خواهد داد، چراکه چاره دیگری ندارد.»
بیشتر بخوانید: مجمع تشخیص FATF را تصویب نکند قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین عملیاتی نیست
این گزارش در بخش دیگری به این موضوع اشاره میکند که در شرایط کنونی، اصلاحطلبان و اصولگرایان روی توافق با چین همنظر هستند. مطابق این گزارش، اصلاحطلبان نیز که بهطور سنتی به مراوده با اروپا تمایل داشتند، اکنون بهدلیل ناامیدی از توافق هستهای، از توافق با چین حمایت میکنند.
سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی اصلاحطلب میگوید: «طی این سالها، چین توانسته است تا جاپای خود را در ایران محکم کند بدون آنکه در امور سیاسی ایران دخالتی داشته باشد. این امر چین را برای تهران با آمریکا و حتی روسیه متمایز میکند؛ چراکه هر دو کشور رفتار متفاوتی با ایران در مقایسه با چین اتخاذ کردند.»
سند ۱۸ صفحهای که توسط این روزنامه رویت شده است، نشان میدهد که نقاط همکاری متعددی میان دو کشور وجود دارد که شامل حوزه انرژی، پتروشیمی، فناوری و بخش نظامی و همینطور پروژههای دریایی است. بهرغم گزارشهای محلی مبنی بر اینکه نیروهای نظامی چین به ایران اعزام میشوند یا یک جزیره ایرانی قرار است در اختیار چینیها قرار گیرد، در سند ۱۸ صفحهای هیچاشارهای به این موضوعات نشده است.
چین هماکنون نیز بزرگترین شریک تجاری ایران است، این موضوع در زمانی است که تحریمهای آمریکا موجب شده تا تمامی شرکتها بهجز اندک شرکتهای کوچک نتوانند با ایران تجارت کنند. ارزش مبادلات تجاری دو کشور در سال گذشته ایران که در ماه مارس پایان یافت، برابر با ۷/ ۲۰ میلیارد دلار بود که این رقم معادل یکچهارم کل تجارت ایران است. البته این ارقام شامل آن دسته از کالاهای چینی نمیشود که از امارات به ایران صادر شدهاند. از نگاه این مقاله، تمام فعالان اقتصادی از یک زاویه به ارتباط ایران با چین نگاه نکردهاند و برخی از کارشناسان معتقدند که حتی برای ارتباط با چین، نیاز به لغو تحریمها است.
پدرام سلطانی، فعال اقتصادی میگوید: ارتقای روابط اقتصادی به یک سطح چند صد میلیارد دلاری که تهران به آن امید دارد، نیازمند روابط بهتر با ایالاتمتحده است چراکه شرکتهای اروپایی و چینی هردو در زمان آغاز تحریمها، ایران را ترک کردند. به گفته او، این توافق یک تصمیم سیاسی برای ایران و یک تصمیم کاملا تجاری برای چین است. یعنی این کشور نمیتواند همکاری جدی را با ایران تا زمان فعال بودن تحریمها انجام دهد. نکته قابلتوجه این است که موسسات مالی مهم چین و بانکها و شرکتهای بزرگ آن، منافع خود در بازار آمریکا را برای سرمایهگذاری در ایران بهخطر نمیاندازند.
این مقاله علاوه بر دیدگاههای فعالان و کارشناسان ایرانی، نظر کارشناسان چینی را تشریح کرده است. یو جیه، محقق ارشد امور چین در اندیشکده چتمهاوس میگوید: «موقعیت ژئوپلیتیک ایران برای چین دارای اهمیت زیادی است، بهویژه که در نزدیکی پاکستانی قرار دارد که چین درگیر احداث پروژههای وسیع عمرانی در این کشور است. چین از این طریق «دالان اقتصادی چین و پاکستان» را راهاندازی میکند. در اینصورت ایران میتواند به یکی از نقاط مهم انتقال کالا برای چین بدل شود.» از نگاه این مقاله، حتی در حالحاضر نیز نشانههای بسیاری از همکاری میان چین و ایران دیده میشود.
چین یکی از بزرگترین واردکنندگان نفتخام ایران است. تحلیلگران ایرانی میگویند درحالی که ایران خواستار یک بازار تضمینشده برای فروش نفت خود است، پکن نیز اطمینان میخواهد تا عبور و مرور نفتکشها از تنگه پرتنش هرمز به چین، بدون خللی انجام شود.
مدیر یکی از شرکتهای اصلی تولید وسایلنقلیه سنگین در ایران که خواست نامش فاش نشود، میگوید که در سالجاری واردات قطعات چینی به ایران دوبرابر شده است و انتظار میرود که این روند افزایش یابد. ایران هماکنون در حال مذاکره با چینیها است تا بتواند ۶۳۰ واگن مترو برای پایتخت را خریداری کند. پیروز حناچی، شهردار تهران این خبر را در ماه جولای اعلام کرد.
لیلاز میگوید: «شرکتهای اتوبوسسازی ایرانی ممکن است شبها وقتی خوابند رویای خرید اتوبوسهای مرسدسبنز آلمان را داشته باشند، اما زمانی که بیدار هستند در بهترین حالت تنها قادر به خرید اتوبوسهای چینی هستند.»
تحلیلگران ایرانی انتظار دارند که توافقجامع همکاری با چین بدونتوجه به نتیجه انتخابات نوامبر آمریکا در سال آتی به امضا برسد. با این حال از نگاه برخی، ابعاد همکاریهای عملی بین دو کشور در گرو از سرگیری مذاکرات تهران و واشنگتن خواهد بود. یک منبع داخلی از ایران نیز به فایننشالتایمز گفته است: «چین قطعا در تمامی حوزههای همکاری توافقنامههای موقتی را به امضا خواهد رساند. آنها این بازی را ادامه خواهند داد تا زمانی که تحریمهای آمریکا برداشته شوند و سپس بتوانند با انجام کامل همکاری با ایران، در صف اول کسب منافع بازار ایران باشند.»