رویداد۲۴ در ماه فوریه پندمی کرونا اقتصاد جهان را زمین گیر کرد و بزرگترین شوک را بعد از جنگ جهانی دوم بر پیکره جهان وارد کرد. قرنطینههای اجباری و تعطیلی کسب و کارها یک شبه منجر به از دست رفتن چیزی بالغ بر ۵۰۰ میلیون شغل تمام وقت در جهان شد. تجارت جهانی با بسته شدن کارخانجات عملا تعطیل شد و کشورها مرزهایشان را به روی یکدیگر بستند.
نشریه اکونومیست با انتشار گزارشی در این باره با اشاره به خرابیهای ناشی از کرونا، وضعیت اقتصادهای جهان را با هم مقایسه کرده است. در سرمقاله روی جلد این هفته اکونومیست گفته شده: با اینکه سقوط اقتصادهای جهان همزمان صورت گرفت، اما عملکردکشورها با هم متفاوت بود.
عملکرد متفاوت اقتصادی کشورها در دوران کرونا
بر اساس پیش بینیهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تا پایان سال میلادی جاری اقتصاد آمریکا دوباره به اندازه اقتصاد این کشور در ابتدای سال ۲۰۱۹ خواهد رسید در حالی که چین ده درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است. اروپا در آرزوی سطح تولید قبل از پندمی کروناست. سرنوشتی که ژاپن نیز در آن سهیم است.
این تفاوتها نتیجه اختلافات بین کشورهاست. از همه مهمتر نوع شیوع بیماری در کشورهای مختلف نیز متفاوت بود. چین تقریبا شیوع کرونا را متوقف کرده در حالی که اروپا و شاید دیر یا زود آمریکا درگیر موج دوم این ویروسکه بسیار پر هزینهتر است، خواهند شد. در یک هفته گذشته پاریس همه کافههای خود را بسته و مادرید بار دیگر قرنطینه نسبی اعلام کرده است. در چین، اما شما میتوانند در کافههای شبانه حضور داشته باشید.
اختلاف دیگر کشورها هم در ساختار اقتصادی موجود آنهاست. برای کارخانهها ادامه کار با حفظ فاصلهگذار اجتماعی بسیار راحتتر از ادامه کار در مشاغل خدماتی است که نیاز به تماس حضوری دارند. تولید بخش اعظم اقتصاد چین را تشکیل میدهد و از این رو چین کمتر نیاز به توقف فعالیت داشته است.
فاکتور سوم واکنش سیاستگذاران کشورها به پندمی کرونا بوده است. این مقوله تا حدی به وسعت کشورها نیز بستگی دارد.
پندمی کرونا و دور شدن اقتصاد از جهانی شدن
پندمی کرونا اقتصاد را از جهانی شدن دور کرده است و بیشتر به سمت دیجیتال شدن برده است. همین که اقتصادهای جهانی سعی کردند خطراتی که متوجه زنجیره تامین شان شده است را از بین ببرند، تولیدکنندگان نیز تولیدشان را به سمت داخل معطوف کردند. با دور کار شدن کارها، کارگران روز مزد با حقوق پایین نظیر پیشخدمت و نظافتچی و دستیار فروش مجبور شدند در حومههای شهر به دنبال مشاغل جدید بروند. اما ادامه این روند میتواند به یک بیکاری طولانی مدت بیانجامد. در آمریکا حتی با وجود اینکه نرخ بیماری کم شده، اما نرخ از بین رفتن مشاغل دائمی در حال افزایش است.
هرچه کسب وکارها بیشتر به سمت آنلاین شدن پیش میروند، بیشتر تحت انقیاد شرکتهای بزرگ و پیشرفتهتر از حیث تکنولوژی در میآیند. امسال شاهد رشد بیسابقه شرکتهای فناوری بودهایم. چالش کرونا بیشتر متوجه نظامهای دموکراتیکی است که باید با این تغییرات منطبق شوند و در عین حال رضایت مردم از سیاستها و اصول بازار آزاد را حفظ کنند.
اما این چالش دغدغه چین نیست. کشوری که محل آغاز کرونا بوده و دست کم در کوتاه مدت بیشترین تعداد بیماران را داشته. امروز اقتصاد کشور چین آرام آرام به حالت عادی برگشته است. اواخر ماه جاری میلادی سران چین بر سر برنامه پنج ساله جدید به توافق خواهند رسید. در این برنامه که به پیشنهاد شی جین پینگ طراحی شده با هدف افزایش خودکفایی و توسعه سرمایهداری دولتیهای –تک اعلام خواهد شد.
خطر عقبگرد اقتصادی اروپا و آمریکا در پساکرونا
در این میان اروپا از قافله عقب مانده است. پاسخ این قاره به پندمی کرونا به جای اینکه آنها را با شرایط منطبق کند تعدیل اقتصادی را به خطر انداخته. در ۵ اقتصاد بزرگ اروپا ۵ درصد از نیروی کار در برنامههای کوتاه مدتشان مشغول به کار ماندهاند و دولت تا زمان بازگشایی کامل به آنها کمکهای مالی میکند (بازگشت به مشاغلی که شاید هرگز اتفاق نیافتد) در انگلیس این نسبت دو برابر بیشتر بوده است. در سراسر قاره اروپا قوانین ورشکستی به حالت تعلیق درآمده است. همه اینها زمانی نگران کنندهتر خواهد بود که بدانیم قبل از کرونا هم اوضاع بر وفق مراد نبوده است.
اما سوال اصلی وضعیت اقتصاد آمریکاست. آمریکا در سالهای اخیر تعادل در سیاستگذاری را تا حد خوبی اجرا کرده بود. دولت برای بیکاران به طور سخاوتمندانهای امنیت درآمد ایجاد کرده بود و بیشتر از حد انتظار از مرکز سرمایهداری جهان حمایتهای جانبی ارائه کرده بود. این کشور نسبت به اروپا تمایل بیشتری برای نجات شرکتهایی که در پروسه انطباق با اقتصاد کشور در معرض منقرض شدن بودند نشان داد و در نتیجه برخلاف اروپا همین الان هم شاهد ایجاد مشاغل جدید است.
اما ضعف آمریکا در شکاف سیاسی است. این هفته ترامپ در مورد افزایش حمایتهای دولتی اظهار نظرهایی داشته که به معنی خطر سقوط مالی کشور در ماههای آتی است. اصلاحات اساسی چه برای باز طراحی امنیت کاری اقتصاد مبتنی بر فناوری چه برای جبران کسری در شرایطی که دو حزب آمریکا هر گونه سازش را ضعف تلقی میکنند غیر ممکن است.
ویروس کرونا یک واقعیت جدید را در اقتصاد ایجاد کرده است. همه کشورها باید با این شرایط منطبق شوند، اما آمریکا با خطر جدیتری روبه روست. اگر آمریکا انتظار دارد که بتواند در جهان پساکرونا همچنان رهبری اقتصاد جهانی را بر عهده داشته باشد باید در سیاستهایش تجدیدنظر کند.