رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در تاریخ ۲۴ آذرماه سال ۱۳۰۴ که حکوکت ایران از قاجاریه به پهلوی تغییر کرد. در این روز رضا شاه پهلوی تاجگذاری کرد و سلسله پهلوی رسما آغاز شد.
در دوران پس از استبداد صغیر و بالاگرفتن بحرانهای سیاسی و اقتصادی در دوران احمدشاه قاجار، بسیاری از ایرانیان به ویژه آنهایی که از عقبماندگی کشور ناراحت بودند به فکر تاسیس جمهوری و دموکراتیک کردن کشور افتادند. انقلاب مشروطه حق تعیین سرنوشت را برای خود مردم به ارمغان آورده بود و قانون برای نخستین بار در تاریخ ایران به ضرورتی حیاتی تبدیل شده بود اما ساختار سیاسی به همان صورت عقبمانده باقی بود و اصلاحات اجتماعی و پیشرفت اقتصادی با چنین ساختار فاسد و عقبماندهای محال به نظر میرسید.
رضاخان میرپنج که توسط احمدشاه به نخست وزیری برگزیده شده بود، در سالهای ابتدایی قرن عملا همه کاره کشور بود. وی برای مدرنسازی ایران و رهایی از بحران فراگیر سیاسی و اقتصادی نخست به فکر تاسیس جمهوری و الغای سلطنت بود. الگوی وی ترکیه بود و بعدها آتاتورک نیز به او پیشنهاد کرد ایران را جمهوری کند و خود به عنوان رئیس جمهور کاندیدا شود اما مخالفت روحانیون با حکومت دموکراتیک مانع از تحقق چنین چیزی بود.
سه تن از مراجع بزرگ تشیع، علامه نایینی، شیخ ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی متنی نوشتند که عملا تاسیس حکومت دموکراتیک در ایران را غیر ممکن میکرد. پیش از نوشتن متن نیز نایینی در دیدار با رضاخان او را از تاسیس جمهوری دموکراتیک و الغای سلطنت بر حذر داشته بود. متن مراجع به این شرح بود: «بسم الله الرحمن الرحیم، جنابان مستطابان حجج اسلام و طبقات اعیان و تجار و اصناف و قاطبه ملت ایران دامت تأییداتهم. چون در تشکیل جمهوریت اظهاراتی شده بود که مرضی (مورد رضایت) عموم نبود و با مقتضیات این مملکت مناسبت نداشت لهذا در موقع تشرف حضرت اشرف، حضرت آقای رئیسالوزرا دامت شوکته [منظور رضاخان است] برای موادعه به دارالایمان قم نقض این عنوان [جمهوریت] و الغای اظهارات مذکوره و اعلان آن را به تمام بلاد خواستار شدیم و اجابت فرمودند. انشاءالله تعالی عموم قدر این نعمت را بدانند و از این عنایت کاملاً تشکر نمایند.»
بیشتر بخوانید: رضا شاه پهلوی؛ موسس ایران نوین و بنیانگذار ورود نظامیان به اقتصاد
به گزارش رویداد۲۴ مخالفت نمایندگان تشیع از جمهوری را میتوان در ترس عام آنها از مدرنیته دانست. آنطور که مشهور است یکی از مراجع مذکور یعنی شیخ ابوالحسن اصفهانی حتی یادگیری زبانهای خارجی را نیز حرام و تشبیه به کفار اعلام کرده بود. چهرههایی همچون شیخ فضل الله نوری و سیدحسن مدرس حتی با تشکیل مدارس دخترانه، راهاندازی نهاد وکالت و موضوعاتی همچون برابری انسانها مخالفت میکردند. با الغای ایده جمهوری دموکراتیک تنها چیزی که باقی مانده بود عبارت بود از سلطنت رضاخان.
چهرههایی همچون دکتر محمد مصدق به شدت با سلطنت رضاخان مخالف بودند. او اینگونه استدلال میکرد که رضاخان هماکنون فعالیت میکند اما در صورت پادشاهی تبدیل به مقامی تشریفاتی میشود. نقل است که در یکی از جلسات نمایندگان را با این نطق از تغییر سلطنت بر حذر داشته بود: ««به سرباز ۱۰ سال مواجب میدهند که یک روز از مملکتش دفاع کند، اگر نکرد انجام وظیفه نکرده است. به وکیل [ملت] هم مواجب میدهند که یک روز به کار مملکت بخورد. اگر روزی قانون را نقض کرد در حکم همان توپچی است که تمرد کرده است.»
مجلس پنجم شورای ملی در آبان سال ۱۳۰۴ احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع کرد و اداره مملت را به رضاخان سپرد. پس از آن نیز در آذر ماه همان سال رضاخان با حمایت روحانیون مجلس موسسان را تشکیل داد که جایگزینی خاندان پهلوی به جای قاجاریه را اعلام کرد و رضاشاه پهلوی در ۲۴ آذرماه سال ۱۳۰۴ در مجلس موسسان حاضر شد و با سوگند به قرآن رسما پادشاه ایران شد.
برخی از روحانیون از پادشاهی رضاشاه حمایت کردند؛ یکی از این روحانیون ابوالقاسم کاشانی بود که تلاش بسیاری برای به قدرت رسیدن رضاخان کرد و در رثای او نطقهای پرشوری کرد.