رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده از پاتریس لومومبا انقلابی اهل کنگو در دهه شصت میلادی زمانی که از زندان آزاد شد و مبارزات ضد استعمار بلژیک را سر گرفت.
بلژیک یکی از کشورهای استعمارگر قرن نوزدهم بود. اشغال کشور کنگو توسط لئوپولد دوم در اواخر قرن نوزدهم یکی از تلخترین وقایع تاریخ قاره آفریقا بود. بلژیکیها به قصد جمعآوری کائوچو به کنگو حملا کردند و بومیان را با شکنجه و قتل و تکه تکه کردن آنها وادار به جمع آوری کائوچو ساختند. افشای تصاویر هولناک قطع دست و پای بومیان کنگو باعث واکنش جهانی به حکومت بلژیک شد، اما بلژیک تا نیمه قرن بیستم همچنین در کنگو نفوذ داشت و سیستم بانکداری و معادن آن کشور در انحصار بلژیکیها بود.
پاتریس لومومبا یک کارمند ساده اداره پست در کنگو بود که با از دست دادن کارش به استخدام یک شرکت آبجوفروشی درآمد و برای تبلیغ محصولات آن شرکت به سراسر کنگو سفر کرد. لومومبا در سفرش مجاب شده بود که باید علیه استعمار بلژیکیها ایستادگی کند و آشنایی اش با ایدههای چپ وی را بیش از پیش در مبارزه با استعمار ثابت قدم میکرد.
بیشتر بخوانید: پدر اهل کنگو در حال نگریستن جسد شقه شقه شده فرزندش
به گزارش رویداد۲۴ پاتریس لومومبا در سال ۱۹۵۵ جنبش ملی کنگو را برای رهایی از استعمار بلژیکیها تشکیل داد و مبارزاتش را رسما آغاز کرد. در سال ۱۹۵۹ قرار بود کنفرانس بروکسل برای تعیین تکلیف کنگو برگزار شود و این فرصت مناسبی برای لومومبا و طرفدارانش بود. فعالیتهای تبلیغی لومومبا در آستانه برگزاری کنفرانس بروکسل باعث دستگیری و محکومیت وی به ۶۹ ماه زندان شد. اما از طرف دیگر حزب او اکثریت را در پارلمان بدست آورد و فشارهای مردمی باعث آزادی وی از زندان شد و توانست در کنفرانس شرکت کند. لومومبا حق سخنرانی در مراسم را نداشت، اما پس از سخنرانی پادشاه بلژیک بدون هماهنگی بلند شد و یک خطابه آتشین خواند.
لومومبا خطاب به پادشاه بلژیک گفت که استقلال کشورش حاصل خونهای ریخته شده و مقاومت بلژیکیهاست و نه لطف پادشاه. پادشاه بلژیک از این سخنان برآشفت. مقامهای بلژیک از آن لحظه به بعد از لومومبا قطع امید کردند. مردم کنگو نیز میگفتند این سخنرانی بود که سر لومومبا را عاقبت بر باد داد.
لومومبا در سال ۱۹۶۰ و با پیروزی پیشین حزبش در پارلمان، نخست وزیر کنگو شد. لومومبا بلافاصله پس از روی کار آمدن دیپلماتها و مستشاران بلژیکی را از کشور اخراج کرد و علنا در مقابل بلژیکیها قرار گرفت. ایالات متحده کشور متحد بلژیک، نیز با این اقدام احساس خطر کرد و همانطور که در جریان کودتای ۲۸ مرداد به کمک بریتانیا آمده بود این با با بلژیک هم پیمان شد.
سازمان سیا به دستور آیزنهاور مامور ترور لومومبا شد، اما این ترور صورت نگرفت و ناچار چارهای دیگر اندیشیده شد. از منظر بلژیکیها و متحدینشان لومومبا باید حذف میشد. آنچه بلژیک و آمریکا را بیش از هر چیز در حذف لومومبا ثابتقدم میکرد، نزدیکی دولت لومومبا به اتحاد جماهیر شوروی بود و این امر با وجود عقاید چپگرایانه لومومبا بسیار نگران کننده بود.
ایالات متحده و بلژیک سعی کردند با کمکهای داخلی لومومبا را ساقط کنند. آنها موسی چومبه سیاستمدار پرنفوذ را علیه لومومبا برانگیختند و رئیس جمهور را مجاب کردند وی را عزل کند. لومومبا تنها پس از ۶۸ روز که از آغاز دولتش میگذشت، با کودتا برکنار شد که به گفته ایندارجیت رایکه فرمانده نیروهای وقت سازمان ملل متحد در کنگو، لومومبا در حالی که «موهایش بهم ریخته بود و عینک بر چشم نداشت» به پایتخت بازگردانده شد و در مقابل چشم روزنامه نگاران و ماموران سازمان ملل متحد و «در حالی که در عقب یک وانت زنجیر شده بود با حالتی خوار و خفیف» به بازداشتگاه منتقل شد.
لومومبا توسط بلژیکیها به بزرگترین دشمنش موسی چومبه تحویل داده شد. مستشاران بلژیکی و نیروهای تحت فرمان چومبه، لومومبا و یارانش را و تیرباران کردند. ژرار سئورت افسر نظامی بلژیکی که در آن ماجرا حضور داشت در خاطراتش چنین مینویسد: «لومومبا و دو وزیر دیگر کابینهاش را از زیر خاک بیرون کشیدیم و پس از قطعه قطعه کردن آنها با استفاده از اسید سولفوریکی که از معادن نزدیک بدست آورده بودیم، شروع به سوزاندن اعضای مثله شده در اسید کردیم. دو روز آنجا بودیم و کارهایی کردیم که حیوان هم چنین نمیکند. برای همین هم تا خرخره مشروب نوشیده بودیم تا زیاد متوجه آنچه انجام میدهیم نباشیم.»
تکه تکه کردن لومومبا و حل کردنش در اسید رعب و وحشتی ایجاد میکرد تا کسی هوس مقابله با آمریکا را نداشته باشد. اما مردم کنگو به مبارزه ادامه دادند و بلژیکیها را از کشور بیرون کردند. دولت بلژیک در سال ۲۰۰۲ بخاطر اقداماتش در ماجرای لومومبا رسما از کنگو عذر خواهی کرد.
قتل لومومبا در سراسر جهان محکوم شد و وی تبدیل به یکی از نمادهای مبارزه با امپریالیسم شد. در ایران نیز سرود «بهاران خجسته باد» به یاد لومومبا سروده شد و در آستانه انقلاب تبدیل به یکی از سرودهای انقلابی شد.