جنگ شوروی و مجاهدین افغانستان
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در دسامبر سال ۱۹۷۹ مصادف با زمستان سال ۱۳۵۸ که مجاهدان افغانی در حال نبرد با نیروهای افغانستان را نشان میدهد.
سلسله درانی آخرین سلسله پادشاهی در افغانستان بود و مواجهه مردم افغانستان با مدرنیته در همین دوران رخ داد. در سال ۱۳۵۲ محمدداوود خان که خود از خاندان سلطنتی بود با کودتایی بدون خشونت پادشاهی را در افغانستان سرنگون کرد و جمهوری افغانستان را تاسیس کرد و خود رئیس جمهور آن شد. اما عمر جمهوری افغانستان چندان طولانی نبود؛ چپگرایی در منطقه رشد کرده بود و درست در سال ۱۳۵۷ که ایران در آستانه انقلاب بود، در افغانستان انقلابی سوسیالیستی رخ داد.
حزب دموکراتیک خلق افغانستان که گروهی «مارکسیست-لنینیست» بود محمد داوود حان را از میان برداشت و حکومتی سوسیالیستی در افغانستان شکل داد که بنا بود به سرعت پیشرفت کند و مدرن شود. اما سوسیالیسم که یک جهانبینی مدرن و سکولار بود با ایدههای بومی و اسلامی سازگاری نداشت و از همین رو مجاهدین اسلامگرا به جنگ با سوسیالیستها پرداختند.
در دی ماه سال ۱۳۵۸ ارتش سرخ شوروی با دستور لئونید برژنف و برای حمایت از حزب دموکراتیک خلق وارد افغانستان شد. مجاهدین اسلامگرا علیه دولت مرکزی و نیروهای شوروی جنگدیدند و بلوک غرب نیز از آنها حمایت میکرد. افغانستان طی این سالها به کارزاری برای جنگ دو بلوک شرق و غرب تبدیل شد و جنگ شوروی-افغانستان که بیش از یک میلیون کشته داشت، حاصل همین رقابت متاثر از جنگ سرد بود.
ایالات متحده به تازگی از منجلاب جنگ ویتنام خلاص شده بود و افکار عمومی و منافع ملی اجازه حضور ارتش آمریکا در افغانستان را نمیداد. بنابرین آمریکاییها سلاح و مهمات جنگی برای مجاهدین افغان ارسال کردند. شوروی نیز به صورت کامل بر افغانستان مسلط شد و فرد مورد اعتماد خود را به جای دبیر کل حزب دموکراتیک خلق به ریاست حکومت برگزید.
ورود ارتش شوروی به افغانستان به ضرر سوسیالیستهای افغانستانی شد؛ چراکه احساسات ملی افغانها را علیه آنها تحریک کرد و باعث شد به سوسیالیستها به چشم خائنین به کشور نگاه کنند.
بیشتر بخوانید: زنان پارتیزان ارمنی در جریان جنبش آزادیبخش ارمنستان
به گزارش رویداد۲۴ جنگ ارتش شوروی نیز با مجاهدین متفاوت بود؛ مجاهدین چریکی میجنگیدند و شناخت خوبی نسبت به وضعیت جغرافیایی داشتند. احساسات مذهبی نیز باعث شده بود درگیریها مانند جنگ میان اسلام و کفر در صدر اسلام بازنمایی شود. همه این رخدادها باعث شدند حضور شوروی در افغانستان طولانی شود و به نوعی تجربه ایالات متحده در ویتنام برای شوروی تکرار شد.
سازمان اطلاعاتی شوروی اوضاع را تا حد زیادی در شهرها کنترل میکرد و در نبردها نیز مجاهدین حریف ارتش قدرتمند شوروی نمیشدند، اما ائتلافی که کشورهای دیگر به نفع مجاهدین شکل داده بودند فشارها بر شوروی را افزایش میداد.
علاوه بر ایالات متحده و بریتانیا، کشورهایی مانند عربستان، ایران، مصر و پاکستان نیز به مجاهدین کمک میکردند و بسیاری از افراد سرشناس از این کشورها برای مبارزه در کنار مجاهدین به افغانستان رفتند. سرشناسترین فردی که در این دوره برای مبارزه با کمونیستها به افغانستان رفت «اسامه بن لادن» بود. شاید تصورش دشوار باشد که آمریکا و عربستان و ایران و بن لادن در کنار هم با یک دشمن مشترک میجنگیدند.
برژینسکی مدام با نمایندگان مجاهدین دیدار میکرد. در یکی از این دیدارها به نقطه مشترک آمریکا و مجاهدین نیز اشاره کرده بود: «ما از اعتقاد عمیق شما به خدا را آگاهیم و اطمینان داریم نبردتان همراه با موفقیت خواهد بود. آن سرزمین متعلق به شماست و روزی به آن باز خواهید گشت، زیرا مبارزهتان به پیروزی منجر میشود و بار دیگر خانهها و مساجدتان را باز خواهید یافت، زیرا هدفتان صحیح و خدا در کنار شماست.»
بلوک غرب علاوه بر ارسال سلاح و مهمات احساسات مذهبی مجاهدین را نیز تحریک میکرد. از این دوره علاوه بر جنگ، موضوع ترور هم آغاز شد و مجاهدین برای پیروزی در این نبرد، صاحب منصبان دولتی و اعضای ارتش سرخ را ترور میکردند.
با روی کار آمدن گورباچف حضور ارتش سرخ در شوروی محدود شد و نفرات حاضر در آنجا کاهش چشمگیری پیدا کردند و نیروهای دولتی خود با مجاهدین جنگیدند. ایالات متحده از رئیس جمهور انتخابی مجاهدین حمایت کرد.
نهایتا در ۲۶ بهمن ماه سال ۱۳۶۷ ارتش شوروی با دستور گورباچف از افغانستان خارج شدند که ظاهرا این موضوع یک پیروزی برای بلوک غرب و ایالات متحده بود، اما به زودی خوشخیالیهای آمریکایی نقش بر آب شدند. مجاهدین که از ایالات متحده سلاح و پول دریافت کرده بودند، تبدیل به گروههای بنیادگرایی مانند طالبان شدند و خیلی زود کل افغانستان را تسخیر کردند.
آنها با غرب و هر آنچه غربی بود دشمن بودند و تبدیل به یکی از دشمنان سرسخت ایالات متحده شدند. این هیولا را خود آمریکا ساخته بود و به یکی از کابوسهای منطقه و البته غرب تبدیل شد. اسامه بن لادن همکار سابق آمریکاییها گروه القاعده را تشکیل داد و یازده سپتامبر را رقم زد. طالبان هنوز با آمریکا و قدرتهای غربی درگیر است. در این میان کشور افغانستان ویران شد و مردمش متحمل رنجهای فراوان شدند.