رویداد۲۴ روزهای پایانی دیماه و ابتدای بهمن، بیشتر از هر زمان دیگر متعلق به محمدجواد ظریف بود. در همین چند روز وزیر امور خارجه ایران یکی دو جین مصاحبه با رسانههای داخلی داشت؛ خبرنگاران روزنامهها از اعتماد و اطلاعات و همدلی گرفته تا سایت انتخاب همگی راهی ساختمان وزارت خارجه شدند تا مقابل ظریف بنشیند و به سوال مشترک همه آنها پاسخ منفی بدهد و به قطعیت بگوید که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نخواهد شد.
وقتی قطعیت ظریف برای عدم حضور در انتخابات جدیتر مطرح شد، زمین بازی نیز تغییر کرد و حالا مدتی است که گفته میشود برخی از نامزدهای جدی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به ظریف پیشنهاد دادهاند تا در کنار او در یک ائتلاف در انتخابات شرکت کنند و ظریف به عنوان وزیر خارجه یا معاون اول در کابینه بعدی فعالیت کند. ظاهرا این پیشنهادی بوده که برخی علاقه دارند با میانهروهای اصولگرا همچون علی لاریجانی محقق شود و برخی نیز معتقدند تحقق آن با اسحاق جهانگیری بهتر از لاریجانی است.
ظریف سال ۹۲ هم قصد نداشت وزیر امور خارجه شود و گزینه وزارت محمود واعظی بود اما آن زمان به اشاره آیت الله هاشمی، نام واعظی دو روز مانده به معرفی وزرا با محمدجواد ظریف عوض شد. حالا هم ظریف قصد ادامه ندارد اما اینبار چهرهای همچون آیت الله هاشمی نیست که ظریف روی حرفش سخنی نگوید. بعید است این حرفشنوی از حسن روحانی وجود داشته باشد و شواهد نشان میدهد اختلافها با رییس جمهور یکی دو تا نیست و چند بار هم کار به استعفا کشید که پادرمیانی ماجرا جمع شد.
برای آنان که معتقدند مشکلات ایران و آمریکا با مذاکره باید حل شود، در دوره ریاست جمهوری بایدن، محمدجواد ظریف بهترین گزینه برای ریاست جمهوری ایران یا دستکم وزارت امور خارجه است. برخی نیز ماجرا را به گونهای دیگر تحلیل میکنند و میگویند «موافقان ظریف جوری شأن کار را پایین میآورند که گویا کاخ سفید یک اداره است که ظریف آنجا آشنا دارد و میتواند مشکل را حل کند!»
بر خلاف ۴ سال گذشته، حالا بایدن در آمریکاست. هر چه میگوید، هر رفتاری که انجام میدهد و هر وزیری که منصوب میکند، در کاهش التهابات بازار ایران اثر دارد. بعضی کارشناسان سیاسی معتقدند اگر این روند ادامه داشته باشد، از یک طرف محبوبیت ظریف افزایش مییابد و از طرف دیگر انتخابات ایران بار دیگر محور دوگانه حامیان و مخالفان تحریم خواهد شد. چیزی که اصولگرایان به شدت از آن واهمه دارند.
همین هفته گذشته روزنامه وطن امروز در روز تحلیف بایدن، در صفحه یک خود تصویری از ظریف در مجلس منتشر کرد تا توپخانه اصولگرایان علیه وزیر خارجه دولت را همچنان زنده نگه دارد. در این شرایط، ظریف هم از محبوبیت خود استفاده میکند و در گفتگو با رسانهها از عملکرد وزارت خارجه دفاع میکند: «انتقادها به من درباره برجام از قبل از آمدن دونالد ترامپ هم بود و احتمالا ادامه هم پیدا خواهد کرد، اما آینده باید قضاوت کند که برجام چه شرایطی داشت و چه شرایطی را برای کشور ایجاد کرد.»
بیشتر بخوانید: آقای دیپلمات و انتخابات ۱۴۰۰ / دوگانه ظریف - بایدن چقدر راهگشاست؟
سیاستمداری که از چیزهایی دفاع میکند که به آن اعتقاد ندارد!
به گزارش رویداد۲۴ ظریف البته در مصاحبه اخیر خود به صراحت میگوید که نقش او در تعیین سیاستهای خارجی کشور صفر بوده است: «شما مجری سیاستی هستید که ممکن است در آن نقش محدودی داشتید. از برخی اقدامها در صحنه بینالمللی دفاع کردم که معتقد بودم این اقدامها برای منافع ملی مفید نیست ولی آن اقدامها را نه من بلکه دیگران انجام داده بودند و من به عنوان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران موظف بودم از هر اقدامی که توسط ایرانیها توسط هر مقام مسوول ایرانی انجام میشود، در خارج دفاع کنم چه موافق باشم و چه نباشم.»
این جمله آخر ظریف که گفته است «باید از چیزهایی دفاع کنم که خودم هم به آنها باور ندارم» حاشیههای زیادی در فضای مجازی و البته رسانههای آن سوی آبها داشت. بسیای از رسانهها، همین جمله را تیتر گزارشهای خود کردند و اصولگرایان هم از همین زاویه وزیر خارجه را مورد نقد قرار دادند. آنها بهتر از هر کسی میدانند ظریف هم، رازهای فراوانی میداند که گفتن آنها، به زیان عده بسیاری خواهد بود.
محمدجواد ظریف این هفته میهمان سرکردههای گروه تروریستی طالبان بود تا مذاکرات صلح افغانستان را در ایران پیش ببرد. این دیدار انتقادهای زیادی را برای ظریف و البته حاکمیت ایران به همراه داشت. ظریف چند هفته قبل مهمان لطف الله نجفی زاده خبرنگار افغانستانی بود و در آن گفتگو گروه طالبان را تروریستی خواند اما گفت با توجه به اینکه بخشی از واقعیت طالبان هستند، نمیتوان آنها را نادیده گرفت و با آنها مذاکره نکرد.
این سخنان دستمایه انتقادات فراوانی شد و عدهای این سوال را مطرح کردند که آیا داعش هم بخشی از واقعیت منطقه است و ایران قرار است با آنها مذاکره کند؟ عدهای دیگر گفتند آیا حاکمیت ایران میپذیرد که گروههای اپوزیسیون همچون حزب توده و چریکهای فدایی خلق یا حتی سلطنت طلبان هم بخشی از واقعیت ایران هستند و میتوان با آنها مذاکره کرد؟
ظریف این هفته یکبار دیگر تکلیف خود برای انتخابات ۱۴۰۰ را مشخص کرده و گفته «معتقدم احاله کردن همه مشکلات به خارج یا متهم کردن خارج برای همه مشکلات نتیجهاش همین میشود که مردم خیال کنند همه راهحلها در خارج از کشور است. وقتی شما تمام مشکل را به خارج احاله میدهید مردم هم تمام راهحل را در خارج میبینند. برای همین با کمال احترام به همه دوستانی که به من محبت دارند، میگویم رییسجمهور یک کشور باید متمرکز بر سیاست داخلی باشد. شما یک وزیر خارجه دارید که سیاست خارجی را دنبال میکند و یکی از دلایلی که معتقدم نباید رییسجمهور شوم این است که رییسجمهور باید بر سیاست داخلی متمرکز باشد. تمرکز باید بر ظرفیتهای ملی باشد و سیاست خارجی تسهیلکننده داخل است.»
این سخنان البته دلیلی نبود تا حمایت برخی احزاب اصلاح طلب از محمدجواد ظریف کاهش یابد و آنها معتقدند اگر در میان اصولگرایان این ابراهیم رییسی است که حضورش معادلات را تغییر خواهد داد، در میان اصلاح طلبان نیز این ظریف است که شرایط را متفاوت رقم خواهد زد، به همین دلیل است که برخی اصلاح طلبان با تمام قدرت در تلاشند تا ظریف را راضی به حضور در انتخابات کنند؛ از جمله دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه که اعضای آن بیشترین حمایتها را از ظریف داشتهاند. سایر احزاب اصلاح طلب همچون اتحاد ملت و اعتماد ملی و توسعه ملی هم تا کنون نگاه بینابینی به ظریف دارند و اگر مخالفت جدی با حضور او نداشتهاند، مواضعی حمایتی نیز اتخاذ نکردهاند.
البته صحبتهای ظریف و حمایتهای بعضی چهرههای اصلاح طلب از نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری، برای وزیر خارجه ایران بیهزینه هم نیست. هرچند چهرههای اصلی اصولگرایان حاضر به پرداخت هزینه مخالفت با ظریف نیستند، اما ایادی آنها حاضرند تا به اشارهای، پرده بدرند؛ خواه کنایه عجیب رئیس جمهور منقلی باشد، خواه حمله برای تخریب وزیر خارجه و زیر سوال بردن اقدامات او در صحن علنی مجلس.
در آخرین روز دی ماه، دو سوال از ظریف مطرح شد و مجلس که فعلا توان و اجازه استیضاح ظریف را ندارد، در یک روز دو بار به او کارت زرد نشان داد. یکی از این کارتهای زرد، مربوط به سوال منتقد همیشگی وزیر امور خارجه بود. کریمی قدوسی، نماینده مشهد!