رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ که سپهبد حاجیعلی رزم آرا توسط خلیل طهماسبی عضو گروه فداییان اسلام در محوطهٔ مسجدشاه تهران ترور شد.
حاجیعلی رزم آرا جزو نخستین گروه از افسرانی بود که برای آموزش نظامی به خارج از کشور اعزام شدند. رزم آرا تحصیلات نظامیاش را در فرانسه به اتمام رساند و در سال ۱۳۰۲ به ایران بازگشت. رضاشاه به افسران مقتدر علاقه خاصی داشت و زمانی که عشایر و ایلات را سرکوب میکرد، رزم آرا را به فرماندهی قوای لرستان گماشت که وی نیز قدرشناسی درخوری از خود نشان داد و کل منطقه را از عشایر مسلح پاکسازی کرد. این اقدام باعث پیشرفت روزافزون او بود و در سال ۱۳۱۸ که شاه وی را به درجه سرتیپی رساند مشخص بود که رزم آرا به زودی یکی از قدرتمندترین دولتمردان ایران خواهد شد.
رزم آرا در اواخر دهه بیست هم با نورالملوک هدایت خواهر صادق هدایت ازدواج کرد و در خاندانهای اشرافی نفوذ کرد. وی از اعدام چند تن از عشایر خودداری کرده بود. همین باعث میشد مانند دیگر افسران پهلوی، کسانی چون فضل الله زاهدی و محمد حسین آیرم منفور نباشد. علاوه بر این انگلیسیها هم به وی علاقه داشتند؛ چرا که بر خلاف بسیاری از افسران شاهنشاهی تمایلات نازیستی نداشت. همه این دلایل باعث شد که رزم آرا پس از برکناری رضاشاه به ریاست دانشکده افسری برگزیده شود و یک سال پس از آن به ریاست ستاد ارتش.
شاه جوان که از قدرت گرفتن نظامیان و کودتا علیه رژیم پهلوی میترسید برای کنترل رزم آرا در سال ۱۳۲۴ وی را از این سمتها برکنار کرد، اما رزم آرا در حرکتی هوشمندانه به احمد قوام السلطنه نزدیک شد و در ماجرای پیشه وری، قوام را مجبور کرد به تبریز لشکر بکشد.
قوام قصد حل ماجرای آذربایجان توسط مذاکره را داشت، اما شاه و رزم آرا مایل به لشکرکشی نظامی بودند. نزدیکی رزم آرا و شاه و دوری کردن وی از قوام باعث شد شاه وعده نخست وزیری را به رزم آرا بدهد و در سال ۱۳۲۷ رزم آرا توسط شاه به درجه سپهبدی برسد؛ درجهای که فقط چهار نفر تا آن زمان گرفته بودند.
بیشتر بخوانید: ترور محمدرضا شاه در سالگرد تاسیس دانشگاه تهران
به گزارش رویداد۲۴ در افواه عمومی رزم آرا را با رضاشاه مقایسه میکردند. وی هم از نظر ظاهری به تیپ رضاشاه شباهت زیادی داشت و هم به لحاظ روحیات نظامی. همین امر باعث میشد وی به سپهبدی راضی نباشد و خواستار نخست وزیری باشد. رزم آرا در مجلس شورای ملی نفوذ فراوانی داشت و به واسطه این نفوذ در تیرماه سال ۱۳۲۹ به نخست وزیری رسید.
نخست وزیری رزم آرا مصادف بود با دوران ملی شدن صنعت نفت و قدرت گرفتن جبهه ملی و روحانیون در عرصه سیاست. رزم آرا اعتقادی به ملی کردن صنعت نفت نداشت و استدلال میکرد که ملی کردن نفت در توان ایرانیان نیست و کشور هنوز توان استخراج نفت را ندارد. اما سهم ایران از نفت کشورش بسیار ناچیز بود و به همین دلیل رزم آرا قرارداد گس-گلشائیان را که در دولت محمد ساعد مراغهای تنظیم کرده بود، در مجلس تصویب کرد که بر اساس آن امتیاز نفت بین ایران و بریتانیا به صورت مساوی تقسیم میشد.
دکتر مصدق و جبهه ملی که مخالف سرسخت ورود نظامیان به سیاست بودند، سرسختترین رقبای رزم آرا به حساب میآمدند. دکتر مصدق علاوه بر مخالفت با ورود یک نظامی به سیاست، به چیزی جز ملی کردن صنعت نفت هم رضا نمیداد. اما اختلافات مصدق و رزم آرا هر چه بود خشونت فیزیکی نداشت و محدود به مباحثات مطبوعاتی و پارلمانی میشد. اما طرفداران آیت الله کاشانی و نواب صفوی که ترور شخصیتهای سیاسی و فکری را سرمشق راه خود قرار داده بودند تصمیم به ترور رزم آرا گرفتند.
مهدی عراقی از اعضای فداییان درباره تصمیم به ترور رزم آرا چنین میگوید: «در جلسهای با نواب صفوی افرادی چون بقائی، فاطمی، نریمان، آزاد، حائری زاده، سنجابی، شایگان و مکی از طرف جبهه ملی حضور پیدا میکنند. دکتر فاطمی تاکید میکند که من اصالتا از طرف خودم هستم و وکالتا از طرف مصدق و ایشان گفتهاند هر تصمیمی که در این جلسه گرفته شود، برای خود من هم لازم الاجرا است. نواب صفوی طی دو جلسه طولانی، به شرط اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبهه ملی، پیشنهاد اعدام انقلابی رزم آرا را پذیرفت و جبهه ملی نیز متعهد شد که در صورت موفقیت، خواستههای فدائیان اسلام را عملی نماید.»
فداییان نقشه ترور رزم آرا را کشیدند و در شانزدهم اسفند که وی برای یک مراسم ختم وارد مسجد شاه شده بود خلیل طهماسبی با شلیک چند گلوله رزم آرا را به قتل رساند. با اینکه امثال دکتر فاطمی از ترور رزم آرا حمایت کردند این عمل مورد تایید دکتر مصدق نبود.
تعدادی از اعضای جبهه ملی مانند کریم سنجابی یک سال و نیم پس از ترور رزم آرا طرحی سه فوریتی را به مجلس ارائه کردند تا رزم آرا مهدور الدم شود و قاتل وی مورد عفو قرار بگیرد. این طرح چنین بود: «چون افرادی که ثابت شود علیه ملت و منافع اجتماع قیام به نفع بیگانه بنمایند در هر مسلک و مذهب مهدورالدم هستند، لذا ما امضاءکنندگان ذیل، مادهواحده را با قید سه فوریت تقدیم میداریم: مادهواحده:، چون خیانت حاجی علی رزم آرا و حمایت او از اجانب بر ملت ایران ثابت است بر فرض اینکه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت بیگناه و تبرئهشده شناخته میشود.»
عدهای از نمایندگان ملیگرا به همراه اسلامگرایان این ترور را مشروع میدانستند. مظفر بقایی هم درباره ترور رزم آرا چنین گفت: «چون سپهبد علی رزم آرا در دوران ریاست ستاد ارتش و ریاست دولت تمام توانایی و قدرت ناشی از مقامات فوق را علیه مشروطیت و نابود کردن مبانی حکومت ملی و آزادی ایران که محصول قربانیها و مجاهدات مردم این کشور است به کار برده... تا آنجا که از هیچ قانونشکنی منجمله مداخله و ارعاب و تخویف دستگاه قضایی و قوه مقننه دریغ نکرد... بنابراین امضاءکنندگان زیر آقای استاد خلیل طهماسبی را تجسم اراده ملی و عمل او را اجرای قضاوت افکار عمومی دانسته رجاء واثق داریم که به احترام افکار عمومی و حکومت مشروطه ایران از طرف دادگاه رأیی برخلاف عدل و وجدان صادر نخواهد گردید چه در این مورد ملت ایران است که مشمول رأی قضات آن دادگاه قرارخواهم گرفت...»
این فشارها باعث شد قاتل رزم آرا از زندان آزاد شود. دفاع امثال فاطمی، بقایی، سنجابی و مکی از ترور رزم آرا اشتباهی مهلک بود. چرا که ترور ادامه یافت و امثال فاطمی نیز از قربانیان آن شدند. فداییان اسلام به ترور رزم آرا رضا ندادند و در پی حذف هر آنچه و هر آن کس که به نظرشان با شرع ضدیت داشت بر آمدند؛ حتی دکتر مصدق که مخالف سرسخت رزم آرا بود. وقایع تاریخی پس از آن و ادامه ترورهای فداییان اسلام نشان داد که موضع دکتر مصدق در برابر ترور رزم آرا درستتر از حمایت امثال فاطمی و سنجابی بود.
امیدهای یک ملت در امیدها و ناامیدیهای او بر باد رفت
نیای او در عصر یخبندان بود.
مثلث بیق نه سه ضلع بلکه ۳۱۳ ضلع دارد.
مردی آمد و خندید.
میخ و بیق
................
گرگ زخمی