رویداد۲۴ دکتر مسعود پزشکیان سیاستمدار اصلاح طلب، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در دوره دهم، و چندین دوره نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، وزیر بهداشت دولت هشتم و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در گفتگو با شفقنا از برنامهها و حل مشکلاتی که رییس جمهور آینده باید اولویت قرار دهد و همچنین برنامههای خود در صورت رییس جمهور شدن، گفت.
بخشهایی از گفتگو با دکتر پزشکیان:
* چرا مدام یکی را تخریب و دیگری را با یکسری تبلیغات بزرگ میکنیم؟! این انصاف نیست
* جسارت نداریم در یک جلسه آزاد در دانشگاه با دانشجویان صحبت کنیم، عیب از ماست.
* از دیوار سفارت بالا میروند و نماز میخوانند و برخی از نمایندگان با آنان همراهی میکنند و قوه قضائیه هم کاری نمیکند. این کشورداری است؟ بعد میگوییم که در کشور میخواهیم مشکل مردم را حل کنیم؟ خودمان مشکل ایجاد میکنیم بعد میگوییم چرا مشکل به وجود آمد؟!
* زمانی که رهبری تصمیم حکومتی میگیرند هر چه ایشان گفت فصل الخطاب است، ولی وقتی رهبری میگوید که نظر دهید باید نظر دهیم، اما عدهای میگویند که آن زمان هم باید طبق نظر رهبری نظر دهید، این دیگر توهین به شعور انسانها و شعور جامعه است.
* اگر میخواهیم در کشور بمانیم و مردم ما را قبول کنند، از کارهایی که باعث ایجاد مشکل برای مردم میشود باید پرهیز کرد و هر کسی این مشکل را ایجاد کرد باید در چارچوب قانون با آنان برخورد شود، ولی متأسفانه چنین نکردیم و در نتیجه با این مشکلات مواجه هستیم.
* صدا و سیمای ما یک جانبه از یک دیدگاه و جناح صحبت میکند. مردم همه این مسایل و تبعیضها را متوجه میشوند و این فهمیدنها باعث فاصله و جدایی و گاهی کینه و نفرت میشود و نتیجه عکس میگیریم.
* در موضوع افزایش قیمت بنزین که منجر به فاجعهای در کشور شد و باعث آبروریزی و لکه سیاهی در رفتار ما از نظر مدیریتی در جامعه بود. سران سه قوه موافق این اتفاق بودند و امضا کرده بودند، اما وقتی دیدند که اوضاع نامناسب است از قبول مسئولیت طفره رفتند.
* مجلس برای کشته شدگان آبان ۹۸ کار خاصی انجام نداد تنها اعتراضات و بحثهایی در کمیسیونها صورت گرفت و برخی به دنبال جمع آوری امضا برای استیضاح وزیر کشور بودند
* در حال حاضر برخی از نمایندگان پشت تریبون مجلس فریاد میزنند که برجام نباید موفق شود تا در انتخابات از آن استفاده نکنند، این یعنی اینکه اگر برجام مصوب شود، مقداری فشار از روی مردم برداشته میشود، اینها حاضر هستند مردم در فشار بمانند، ولی بگویند که روحانی عملکرد مناسبی نداشت؛ این نوع برخورد کردن یک نوع ظلم و برخورد غیر منصفانهای است که به نظر من قابل قبول نیست.
* مردم بی اعتماد و نا امید شدند، چون سرشان را کلاه گذاشتیم به همین دلیل تصمیم میگیرند که دیگر اجازه ندهند سرشان کلاه برود. البته از سوی دیگر باید تلاش کنیم که مردم در صحنه باشند برای اینکه اگر حضور مردم کاهش پیدا کند تمامیت کشور ما زیر سوال خواهد رفت بنابراین سعی کنیم با مردم صادق باشیم.
* چرا عدهای با FATF مخالف هستند؟! چون معتقدند با تصویب FATF برخی از کشورها متوجه میشوند که به حزب الله پول دادیم، ما که این اقدام را منکر نیستیم؛ بنابراین دلیل مخالفتها مساله دیگری است؛ اگر FATF داخلی را تصویب کنیم دیگر پولی به حساب من، فرزندم، دوست و اطرافیانم واریز نمیشود.
متن کامل گفت وگوی شفقنا با دکتر پزشکیان را میخوانید:
سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آستانه رقم خوردن است، با توجه به شرایط فعلی کشور مهمترین هدف رییس جمهور آینده باید تغییر و تحول در چه حوزهای باشد؟
اولویت رییس جمهور آینده در ابتدا باید مردم و مشکلات آنها باشد، یعنی هر سیاست و برنامهای منوط به حل مشکلات و گرفتاریهای مردم باشد. ما اگر به معیشت مردم توجه نکنیم و بگوییم رشد اقتصادی داریم و توسعه ایجاد کردیم به نظرم بی معنی است. زمانی توسعه معنا پیدا میکند که رضایت مردم در آن دخیل باشد، حرکت در مسیری بدون رضایت مردم در نهایت منجر به شکست خواهد شد. با وضعیت موجود و گلایه و مشکلات مردم چه از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و وجود رانت، رشوه، اختلاس و تبعیضها رضایت مردم زیر سوال میرود. شخصی که سکان دولت را در دست میگیرد، اگر نتواند این مشکلات را برطرف کند، کشور خود به خود با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد شد.
یعنی مهمترین دغدغه و مشکل امروز مردم را چه میدانید؟
مهمترین مشکل مردم در ابتدا تبعیض، بی عدالتی و معیشت است. هنگامی که در جامعه عدالت نباشد و تبعیض وجود داشته باشد، ظلمی مضاعف نهادینه شده است. حضرت علی (ع) در این باره میفرمایند: «المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ» ظلم از این بالاتر نیست که ما تبعیض را قائل شویم و با مردم صادق نباشیم و دروغ بگوییم و تنها یک گروه و دستهای قدرت را به دست بگیرند و باقی را در میدان بازی ندهند.
معتقدید معیشت و تبعیض مهمترین دغدغه مردم است، با توجه به اینکه کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری هستید، چه برنامه عملیاتی برای بهبود معیشت مردم دارید که میتوان گفت دولت آقای روحانی از آن غافل بوده است؟
تبعیض را مهمتر از معیشت میدانم چرا که اگر یک عده خاص پُست، شغل و رفاه داشته باشند و عده بسیاری از این امکانات بی بهره باشند، اینجاست که صدای اعتراض مردم بلند میشود، اگر کشور در وضعیت بحرانی قرار گیرد و مشکل داشته باشیم زمانی که مردم ببیند همه حتی مسئولین، نمایندگان مجلس، مدیر و روحانیون در چنین وضعیتی هستند، تحمل میکنند.
مردم زمانی معترض میشوند که تبعیض و بی عدالتی وجود داشته باشد. با وجود تبعیض حتی اگر امکانات مردم را اصلاح کنید، باز هم معترض خواهند بود یعنی بدون عدالت، رفاه ایجاد نمیشود در نتیجه باید تبعیض را از بین برد. زمانی که در یک جامعه عدهای راحت میخوابند و عدهای نان شب نداشته باشند، نشان از تبعیض است و باید این تبعیض را از بین برد.
چه برنامهای برای رفع تبعیض در جامعه دارید؟
در زمینه رفع تبعیض تجربههای مشخصی در دنیا وجود دارد؛ در بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، اشتغال و روند کسب و قدرت که هر کدام سیاستهای خاص خود را طلب میکند. زمانی که از عدالت صحبت میکنیم در حقیقت عدالت بر شغل انسان نیز دلالت میکند.
حضرت علی (ع) در نامه به مالک اشتر میفرماید: «أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خَاصَّهِ أَهْلِکَ وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ» یعنی آنان که طرفدار تو هستند از حزب و دسته تو هستند و هر چه برای خود و قوم وخویش خود خواستی برای خدا و مردم همان را بخواه.» در آموزش یعنی عدالت آموزشی، در بهداشت و درمان یعنی امکان برابر در بهره وری از خدمات سلامت، در اشتغال یعنی فرصتهای برابر برای همه، نه اینکه جناح، دسته و گروه خودی بالا بیاید و اگر از جناح و دسته من نبود، نتواند بالا بیاید. در بازار و صنعت یعنی فرصت برابر در رقابتها و امتیازاتی که داده میشود نه اینکه عدهای انحصار تجارت و کالایی را به دست بگیرند و به کسی اجازه رقابت ندهند. در نتیجه هر آنچه برای خود، قوم و خویش و اطرافیانت میخواهی برای مردم هم همان را بخواه. مشکل ما این است که این چنین نیستیم. این مشکل قابل حل است، از نظر علمی ابزار و روشهای مختص به هر عرصهای وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان براساس عدالت و انصاف عمل کنیم.
چرا در حال حاضر نخبگان ما اکثراً از کشور میروند؟ به این دلیل که گاهاً افرادی را بر سر کار میآوریم که توان و قدرت لازم را ندارند و به افرادی که توان و قدرت دارند میدان نمیدهیم. در قومیتها و مذاهب، برخورد ما با مسسلمان و غیر مسلمان و با ادیان دیگر براساس عدالت و انصاف باشد. این روند در هر بخش یک برنامه خاصی میخواهد، با این شاخص میتوانیم برنامهها را تنظیم و اجرا کنیم.
از جمله مشکلات کشور نقدینگی و پول پر قدرت است که بی عدالتی که نسبت به آن تأکید دارید را تشدید میکند، چه برنامهای برای مهار آن دارید؟
براساس آنچه کارشناسان اقتصادی میگویند عامل نقدینگی کسری بودجه است. کسری بودجه دولت یکی از عوامل تشدید کننده تورم است. زمانی که مجلس با وجود کسری ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیاردی بودجه دولت را تصویب میکند بدین معناست که پول وجود ندارد. باید پول پر قدرت را وارد بازار کرد. هر چه مقدار پولی که وارد بازار میشود بیشتر شود تورومی که در بازار ایجاد میکند بیشتر خواهد بود و شکاف غنی و فقیر را افزایش خواهد داد، در نتیجه باید جلوی این روند را گرفت.
بحث دیگر در رابطه با ارزهایی است که دولت به بانک مرکزی میدهد و نهایتا به جای آن ریال میگیرد، این نیز تورم را تشدید میکند. هر حرکتی که باعث شود پول پر قدرت وارد بازار شود و هر حرکتی که باعث شود کسری بودجه در مدیریت کشور افزایش پیدا کند، تورم را تشدید کند. برای جلوگیری از این روند باید با کارشناسان اقتصادی کاردان مشورت کرد و مجلس هم کمک کند و قوانین و مقرراتی که منجر به کسری بودجه دولت میشود را تصویب نکند.
چه اقدامات شاخصی در مجلس برای معیشت مردم انجام داده اید؟
در مجلس قوانین و مصوباتی تصویب شد و مقداری بودجه که منابع آن از فروش یکسری امکانات و داراییهای دولت بود، برای کمک به معیشت مردم تخصیص یافت، در مجلس چنین روندی ایجاد شد، ولی به نظر من چنین مسایلی مشکلات مردم را حل نمیکند و مقطعی است. اگر مشکلات، تبعیضها و بی عدالتی را ریشهای از بین نبریم، با مصوبات و قوانین مقطعی مشکل مردم حل نمیشود. باید عواملی که باعث ایجاد این مشکلات میشوند را حذف کنیم. مجلس نباید بودجهای با کسری ۳۵۰ هزار تومانی را تصویب کند و وارد بازار کند، در مجلس نباید توقعاتی به وجود بیاید که با منابع موجود ما هم خوانی ندارد.
بحث دیگر که بسیار مهم است، بحث رایانهها و اعتباراتی که دولت هزینه میکند، اما به دست اهل آن نمیرسد. نزدیک ۲ میلیون میلییارد تومان یارانه میدهیم، برق و گاز و نان و …
مجموعه کارهایی به اسم یارانه در دولت انجام میشود که پنهان است. چه کسی بیشتر از این استفاده میکند؟ گاز را ۷۰ برابر ارزانتر عرضه میکنیم در صورتی که پتروشیمیها و ذوب آهن محصولی که وارد بازار میکنند با قیمت بازار آزاد جهانی است. برق و گاز یارانهای میگیرند، ولی محصولات خود را با قیمت آزاد به دولت عرضه میکنند. دولت کود شیمیایی و سم را با قیمت آزاد در بازار و به کشاورز عرضه میکند، اما خرید گندم و گوشت از کشاورز و دامدار به نرخ قیمت گذاری شده انجام میشود. بار هزینهها بر سوبسیت بر دوش مردم است.
اگر آنچه به اسم یارانه در کشور هزینه میکنیم هدفمند باشد و به دست مشتری برسد چنین اتفاقی نمیافتد، اگر همین مقدار پول را بتوانیم براساس عدالت در کشور خرج کنیم دیگر کسی برای خوراک، پوشاک و مسکن مشکل پیدا نمیکند. پول کلانی را به افراد ثروتمند در حالی که اکثریت مردم در جامعه مشکل اقتصادی دارند.
تاکنون بیش از ۳۰ درصد از برنامههای ۵ ساله توسعهای کشور عملیانی نشده، اگر رییس جمهور منتخب شدید برای توسعه کشور چه برنامههای عملیاتی دارید؟
یکی از مشکلات کشور برنامه است، برنامه اول تا ششم نوشته شده، اما مشکل این است که همهی برنامهها را ناقص نگه میداریم. هر دولتی یک برنامهای مینویسند، دولت بعدی برنامه دیگری مینویسند و آنچه در دولت قبل نوشته شده را رها میکنند. عقل حکم میکند برنامههایی که داریم اجرایی شود، تلاش کنیم ابتدا برنامههای اولویت دار موجود به اتمام برسد. اگر برنامهای بود که ۳۰ درصد آن اجرا شده بدین معناست که اسکلت ساختمان ساخته شده وهنوز تمام نشده، ابتدا باید این ساختمان را تمام کنید و بعد از آن کارهای دیگری را انجام دهید. اگر ساختمان را رها کنید و کارهای دیگری انجام دهید طبیعتاً تناقضی در مدیریت کشور ما وجود دارد و بیشتر کارها نیمه تمام است.
برای برون رفت از وضعیت موجود و استفاده از فرصتهایی که ما از نظر اقتصادی داریم کارهایی اساسی و حیاتی میتوان انجام داد، یکی از این فرصتها وضعیت ژئوپلتیکی است که در آن قرار داریم، در این وضعیت ژئوپلتیک ایران میتواند شاهراه حیاتی منطقه قرار گیرد شاهراه حیاتی که حداقل ۴۵۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه ما وجود دارند، ورود و خروج راه ابرایشم از ایران میگذرد، اگر بتوانیم این شاهراهها را احیا کنیم فرصت بسیار بزرگی برای توسعه تجاری و اقتصادی به وجود میآید.
اگر به جای خام فروشی منابع موجود را تبدیل به صنایع پایین دستی کنیم، علاوه بر منفعت مالی میتوانیم فرصتهای شغلی بسیاری را در کشور ایجاد کنیم.
از نظر منابع و معادن در بین کشورها در رده دوم تا دهم هستیم یعنی کشور ما از نظر منابع صنعتی و حساس جزو کشورهای بسیار مهم است. منابع گاز و نفت فرصتی است که میتوان از آن بهره بسیاری برد، اما متاسفانه خام فروشی میکنیم.
با نگرشی که از آینده دنیا وجود دارد نیاز به انرژیهای مرتبط با نفت کاهش پیدا خواهد کرد، ولی استفاده از انرژی برق افزایش خواهد یافت. اگر ما از منابع موجود برق تولید کنیم هم میتوان در کشور از آن استفاده کرد و هم فرصتهای بسیار مناسبی برای صادرات ایجاد کرد.
دنیا به سمت تکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی میرود و سیاست گذاران در کشور باید بستری را فراهم کنند که دانشگاهها در این مسیر حرکت کنند تا از دنیا عقب نمانیم. باید مسایل مرتبط با تولید و صنعت، اشتغال زایی، تولیدات دانش بنیان، نوآوریها و خلاقیتها تقویت شوند.
چه برنامهای برای مقابله با تحریمها دارید؟
باید تلاش کنیم تحریمها برداشته شوند. نوع دیپلماسی کشور باید اصلاح شود. اگر بخواهیم با این تحریمها ادامه دهیم روز به روز منزویتر خواهیم شد، در نتیجه از کشورهای همسایه که کشورهای اسلامی نیز هستند باید شروع کنیم. ارتباطات خود را اصلاح کنیم، ارتباطی که با کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و… داریم فرصتهای طلایی است. کشورهایی که در آن سوی آبها قرار دارند نیز همسایگان ما به شمار میروند ما میتوانیم حلقه اتصال همه اینها باشیم، ولی متأسفانه دعوا داریم. باید دعوا را به هر شکلی که شده کاهش دهیم و وحدت و انسجام بین کشورهای اسلامی را اصلاح کنیم.
کشورهای اروپایی مرزهای بین خود را برداشته اند ما نیز میتوانیم این روند را در کشورهای اسلامی ایجاد کنیم، اما با نگاهی که وجود دارد جز اختلاف و دعوا اتفاق دیگری صورت نمیگیرد و رونق اقتصادی پیدا نمیکنیم. نمیتوان با دنیا دعوا کرد و اقتصاد را حل کرد، نمیتوان با دنیا دعوا کرد و به تکنولوژی و نوآوریهای روز دست پیدا کرد، چون آنچه تولید میکنید باید به بازار برگردد؛ لذا باید نگاه خود در نحوه برخورد با همسایگان را تغییر دهیم همانطور که در داخل کشور باید نگاهمان نسبت به جناحها و گروه ها، مردم و قومیتها تغییر کند، نگاهمان به کشورهای دیگر باید تغییر کند مثلا موافقت نامهای با چین نوشته شده اگر با سایر کشورها نیز بتوانیم چنین موافقت نامهای بنویسیم قدرت ماندگاری خود را افزایش میدهیم؛ بنابراین موافق احیای توافق هستهای هستید؟
ضروری است. مقام معظم رهبری نیز فرمودند اگر موافق نبودند که اجازه گفتگو نمیدادند. مشکل این است که عدهای در داخل نمیخواهند این اتفاق بیفتد، در صدا و سیما تبلیغ میکنند و عدهای هر روز یک حرف میزنند. آمریکا، اسرائیل، عربستان و با بحثهای ظریف که در فضای مجازی پیچیده حتی روسیه هم نمیخواسته برجام به این شکل نوشته شود. قدرتهای دنیا میخواهند ما وجه معامله بین دعوای آمریکا و روسیه، آمریکا و چین و آمریکا و دیگر کشورها شویم؛ بنابراین ما به جای اینکه وجه مصالحه شویم بهتر از این است که درگیری و تنشها ادامه پیدا کند.
شما معتقدید که باید در داخل کشور دوستی بین همه جریانهای سیاسی به وجود بیاید و طوری سیاستگذاری کنیم که همه جناحها حرف خود را بزنند و گفت وگویی سازنده شکل بگیرد و نتیجه آن اصلاح امور باشد، با وجود جریانهای افراطی در کشور شدنی است؟ چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
هر کسی در چارچوب قانون و عدالت باید کار خود را انجام دهد. اینکه عدهای از دیوار سفارتخانهای بالا بروند و کشور را در وضعیت بحرانی قرار دهند، اصولاً میبایست با آنها برخورد میشد این حرکت خلاف قانون و سیاست کشور بوده، ولی متأسفانه با آنها برخورد خاصی نشد. اگر قانون در این مملکت حاکم شود و همه در قبال این قانون سر خم کنند و براساس عدالت با انسانها برخورد شود و اینطور نباشد که صدای عدهای بلند باشد و باقی نتوانند صدای خود را حتی به گوش مسئولین برسانند. باید به مخالفین و موافقین در چارچوب قانون اجازه مخالفت داده شود و خارج از قانون کاری صورت نگیرد. سیاست جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری نمیخواهند با کشوری ارتباط داشته باشند حق ندارید از دیوار سفارت بالا بروید، از طریق احضار سفیر آن کشور خواسته خود را مطرح کنید، اما زمانی که از دیوار سفارتخانه بالا میروند، جمهوری اسلامی ایران را در دید جهانی به چه شکلی نشان میدهد؟ غیر از تخریب کار دیگری میکنند؟!
نمایندگان آن کشور همسایه مهمان ما بودند، از دیوار سفارت بالا میروند و نماز میخوانند و برخی از نمایندگان با آنان همراهی میکنند و قوه قضائیه هم کاری نمیکند. این کشورداری است؟ بعد میگوییم که در کشور میخواهیم مشکل مردم را حل کنیم؟ خودمان مشکل ایجاد میکنیم بعد میگوییم چرا مشکل به وجود آمد؟! اگر میخواهیم مردم ما را قبول کنند، از کارهایی که باعث ایجاد مشکل برای مردم میشود باید پرهیز کرد و هر کسی این مشکل را ایجاد کرد باید در چارچوب قانون با آنان برخورد شود، ولی متأسفانه چنین نکردیم و در نتیجه با این مشکلات مواجه هستیم.
برای دوستی و انسجام در داخل به چه راهکاری تاکید دارید…
قانون چارچوب میثاق مشترک بین انسان هاست.
طبق قانون عوامل به هم نزدیک کننده سه قوه مقام معظم رهبری هستند. در جلسهای که قوای سه گانه داشتند تصمیمی مشترک میگیرند و اختلافات خود را حل میکنند نه اینکه در این جلسه حرفی بزنند و بعد از اینکه شرایط نامناسبی به وجود آمد هر یک از بار مسئولیت شانه خالی کنند به عنوان مثال در موضوع افزایش قیمت بنزین که منجر به فاجعهای در کشور شد و باعث آبروریزی و لکه سیاهی در رفتار ما از نظر مدیریتی در جامعه بود. چنان که میدانم سران سه قوه موافق این اتفاق بودند و امضا کرده بودند، وقتی دیدند که اوضاع نامناسب است از قبول مسئولیت طفره رفتند. هر یک در مدیریت و اجرا بد عمل کردند و فاجعهای به وجود آوردند، هر کسی گفت که من نبودم در صورتی که توافق کرده بودند و اگر مقام معظم رهبری نبود ممکن بود که این قوا از هم بپاشند. تصمیمی که سران سه قوه در جلسات مشترک میگیرند با هدایت مقام معظم رهبری برای تعامل و هماهنگی است، چنانچه تصمیم آنها سبب ایجاد مشکلاتی در سطح جامعه شد، باید به جای دعوا، کمک یکدیگر کنند که متأسفانه در حال حاضر این چنین نیست.
به رخداد آبان ۹۸ اشاره کردید، برای آسیب دیدگان و کشته شدگان در این حادثه چه اقداماتی در مجلس انجام دادید؟
مجلس در این مورد کار خاصی انجام نداد تنها اعتراضات و بحثهایی در کمیسیونها صورت گرفت و برخی به دنبال جمع آوری امضا برای استیضاح وزیر کشور بودند. روند مدیریت و نوع برخوردها غیر قابل قبول بود. اگر بنا بود که ضرب و شتمی صورت گیرد، نباید مستقیم به سر و سینه کسی بزنند. نوع برخوردی که برای کنترل اوضاع داشتند اصلاً قابل توجیه نبود. قوه قضاییه مسئول محاکمه و رسیدگی به اینگونه مسائل است، ولی متأسفانه تا جایی که میدانم چنین اقدامی صورت نگرفت و هیچ توجیهی نیز وجود ندارد.
به قرارداد چین اشاره کردید، نظر شما درباره توافق ایران و چین و توافقهای این گونهای با سایر کشورها چیست؟ برای کشور مفید هستند؟
روند قرار داد آن مقدار که من اطلاع دارم با هدایت و هماهنگی و نظر مستقیم مقام معظم رهبری شکل میگیرد. جزئیات آن را نمیدانم که چگونه است و به چه شکلی ادامه پیدا میکند و طبیعتاً در این اوضاع سیاسی که آمریکا نمیخواهد ما سرپا بایستیم هر چه ارتباطات اقتصادی و فرهنگی با کشورهای مختلف داشته باشیم تحریم ما برای آمریکا سختتر میشود. ما اگر تنها بمانیم و با هیچ کشوری قراردادی نبندیم، طبیعتاً روز به روز تحریمها ما را شکننده خواهد کرد.
طبق صحبتهای ظریف در فایل صوتی محرمانهای که اخیرا منتشر شد قدرتهای بزرگ به دنبال این هستند که ما وجه معامله دعواهای سیاسی آنان قرار بگیریم اینکه چگونه باید در این روند کاری کنیم که آن عزت جامعه و تمامیت کشور و آینده کشور دیده شود، طبیعتاً باید جزو سیاستهای اصلی هر سیاستگذاری باشد. طبیعتاً آنچه با هماهنگی مقام معظم رهبری شکل میگیرد باید به آن اعتماد کرد. به فرض که در قرارداد چین و ایران سوالات مبهمی هم مطرح میکنند، اینکه چرا شفاف نمیکنند حتما مصلحتی دارد.
رییس جمهور آینده در عرصه سیاست خارجی کدامیک از برنامههای فعلی را ادامه دهد و چه برنامههای جدیدی ارایه دهد؟
برجام برنامهای است که باید ادامه پیدا کند. ما باید با کشورهای مختلف دنیا ارتباطات صمیمی تری داشته باشیم در ضمن از چارچوبهای اعتقادی خود و حق و حقوق کشور نباید کوتاه آمد. دیپلماسی یعنی رویکرد و عملکردی که ظریف دارد یعنی در دیپلماسی گفت گو میکنید، اما اصول را هم حفظ میکنید. دیپلماسی آن چنان است که ظریف وقتی به آمریکا میرود و صحبت میکند به رسانهها دستور داده میشود که با وزیر خارجه گفت وگویی نداشته باشند. چرا رسانهها را تحریم میکنند؟ به این دلیل که از راه گفتگو بسیاری از مسائل روشن میشود.
ما اگر قهر باشیم حرفهایی از ما به سیاستمداران میگویند که آن را باور میکنند و علیه ما استفاده میکنند مثل اینکه میگویند علیه حقوق بشر و جانی هستند، ولی اگر ما حرفمان را بزنیم حداقل برخی از واقعیتها را میتوانیم به گوش افرادی برسانیم و اگر گفتگو نکنیم چهرهای که از ما میسازند چهرهای زشت و غیر قابل قبولی است. هر چه دورتر باشیم و با مجموعه رسانههایی که در دنیا ذهن انسانها را شکل میدهند فاصله داشته باشیم آنها از ما تصویری عجیب و غیرقابل قبولی به دنیا عرضه میکنند. در نتیجه دنیا و ذهنیت دنیا میپذیرد که ما باید از بین برویم و سپس آنها سیاستهای بعدی خود را پیاده میکنند.
ما هر چه بتوانیم در مجامع بین المللی و اذهانی که ما را تخریب میکنند حضور داشته باشیم و از ایدهها و باورهای به حق و عدالت طلبانه و نگاه خود صادقانه صحبت کنیم پیروز هستیم و هر چه فاصله بگیریم به ضرر ماست؛ بنابراین گفتگو کردن و حضور داشتن و از حقوق خود دفاع کردند جزو یک اصول اولیه است که در دیپلماسی باید داشته باشیم در نتیجه با تمام این کشورها و سیاستی که مقام معظم رهبری فرمودند براساس عزت، حکمت و مصلحت باید این ارتباطات را داشته باشیم.
سعی کنیم به کشورها بی احترامی نکنیم، در قرآن میفرماید وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ کسی که خدای شما را قبول نمیکند به او ناسزا نگویید، آنها به خدای شما ناسزا میگویند. در دنیا با ناسزاگویی اگر میتوانستیم به جایی برسیم تا به امروز رسیده بودیم. به جای ناسزا گویی احترام به کشورها و سلایق دیگران و دفاع از حقوق و باور و اعتقاد خود را سرلوحه قرار دهیم.
در عرصه سیاست خارجه چه برنامه جدیدی را پیگیر خواهید شد؟
اجرای FATF در داخل کشور یعنی رانت، اختلاس، دزدی و فرار مالیاتی هیچ کدام را نمیتوان به راحتی انجام داد. به جایی نمیرسیم که عدهای پول مردم را بخورند و مردم در خیابان بریزند و بگویند که پول ما چه شد و به جای اینکه مشکل آنها را حل کنیم بگوییم چرا امنیت جامعه را به هم زدید. FATF نشان میدهد که اگر سیستم درست باشد پول مردم خورده نمیشود. بانکها نمیتوانند ۷۰ هزار میلیارد پول، همان پولهای پر قدرت هستند را در بازار بریزد و تورم را تشدید کند و هزینه اش را دیگران تحمل کنند. یعنی حلقه پیچیدهای که در عدم شفافیت مالی و دارایی در کشور وجوددارد اگر این عدم شفافیت را از بین ببریم، کسی نمیتواند از مالیات فرار کند و اگر فرار مالیاتی داشته باشد باید هزینهی بسیار بالایی بپردازد.
برخی از گمرکات سرقفلی دارند و برخی از رفت و آمدهایی که در این بخش صورت میگیرد درآمدزایی میکنند یعنی کافی است چشم خود را ببندید تا کاسب شوید. در صورتی که اگر سیستم اصلاح شود نه میتوانید چشم ببندید و نه میتوانید بستهای را وارد مملکت کنید. چرا که بابت عرضه هر بستهای پولی باید توضیحاتی ارایه دهید. در حال حاضر مردم از همین مسائل ناراضی هستند.
چرا عدهای با FATF مخالف هستند؟! چون معتقدند با تصویب FATF برخی از کشورها متوجه میشوند که مثلا به حزب الله لبنان پول دادیم، ما که این اقدام را منکر نیستیم؛ بنابراین دلیل مخالفتها مساله دیگری است؛ اگر FATF داخلی را تصویب کنیم دیگر پولی به حساب من، فرزندم، دوست و اطرافیانم واریز نمیشود. ورود و خروج پول معنا پیدا میکند و شفاف میشود و این چیزی است که اگر انجام دهیم اعتماد مردم بازمی گردد و نمیگویند که اینان پول مملکت را بردند و خوردند که البته در برخی از مواقع هم حق با آنهاست. مثلا همین خاوری که میگویند پول رو برده اگر پالرمو را تایید میکردیم و پرداخت مالیات برای عدهای اجبار میشد خاوریها مجبور بودند به کشور برگردند، در هر کشوری که زندگی کنید باید مالیات دهید، ولی افرادی اختلاس میکنند و از کشور خارج میشوند و ما کاری نمیتوانیم کنیم. راه حل از بین بردن این مسائل تصویب FATF داخلی است، اما اینکه چرا برخی با آن مخالفت میکنند، مشخص نیست.
اگر رییس دولت شوید چه موضعی در برابر این مخالفان میگیرید؟
در جامعه همه ادعا میکنند که اختلاس، قاچاق، رشوه و دلالی خلاف و نابه جاست اگر واقعاً این اقدامات را خلاف میکنیم، FATF را اجرا کنیم. اگر کسی مخالفت میکند باید با جسارت بگوید که قصد اختلاس دارم و شما نبینید تا ما به اهداف خود برسیم.
در مجلس غوغا به پا میشود که حرف و رأی نماینده باید شفاف شود در صورتی که شفافیت رأی یک نماینده مهم نیست بلکه مهم این است که رفتارهای مالی، رانتی و خانوادگی هر شخصی روشن و شفاف باشد چرا که از دلِ همین رفتارها، معاملاتی شکل میگیرد که به واسطه آن امتیازات طلایی به دیگران تعلق میگیرد. من میتوانم به گونهای حرف بزنم که شما خوشتان بیاید، ولی کارهایی کنم که ریشه این مملکت را با رانت، قاچاق و… از بین ببرم و موجب بی ثباتی و بی نظمی در کشور شوم، این رویه نه تنها سودی ندارد بلکه مضر هم هست.
بین اینکه حرف میزنیم و عمل میکنیم بسیار تفاوت است. روز قیامت میگویند «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی’ أَفْوَ’هِهِمْ؛ دهانها را مُهر میزنند وَ تُکَلّـِمُنَآ أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ دست و پا هستند که شهادت میکنند چه اقداماتی انجام دادند» بنابراین عملکرد باید ارزیابی شود و شفاف باشد. کسانی که نفوذ میکنند همان افرادی هستند که شفاف سخن میگویند یا نفوذیان کسانی هستند که غیر شفاف هستند؟! کسی که شفاف سخن میگوید، نمیتواند نفوذی باشد و براساس باور و اعتقاد خود سخن میگوید، نفوذیان خود را به شکل خواستههای طرف مقابل تبدیل میکند و سپس کاری که باید را انجام میدهد. نفوذیها شاید همان افرادی هستند که میگویند حرفتان را شفاف بگویید تا جایی که باید ضربه بزنند.
آنانی که به نطنز ضربه زدند دقیقاً کسانی نبودند که حرفهای شفاف میزدند، اما تحت تأثیر نفوذیها قرار گرفتند و عملکردی آسیب زا از خود نشان دادند.
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ؛ عملکرد دیده خواهد شد نه حرف و سخن.» قصاص قبل از جنایت نمیشود، زمانی محاکمه میشوید که عملی انجام داده باشید وگرنه با حرف و سخن کسی را محاکمه نمیکنند.
آنچه مردم میفهمند رفتار ماست و رفتاری که نشان دادیم باعث نارضایتی مردم شده است، در عین اینکه حرفهایی از عدالت، انصاف، ضد فساد، ضد تبعیض و ضد رانت و… میزنیم، اطرافیان خود را بدون اینکه جایگاه و عملکرد مناسبی داشته باشند در جایگاهی اصلی مینشانیم. حرفهای خوبی میزنیم، اما کارهایی میکنیم که وقتی مردم نگاه میکنند رفتار زشت و تبعیض آمیز ما را میفهمند و به دلیل رفتارهای اشتباهی که داریم، معترضند. اگر این اشکال را اصلاح کنیم و اجازه دهیم که انسانها شکوفا شوند، اقتصاد اصلاح و توسعه و پیشرفت حاصل خواهد شد. این «من» نیستم که باید مملکت را درست کنم، این «ما» هستیم که باید مملکت را اصلاح کنیم.
عدهای مخالف هستند که در بسیاری از عملکردهای دولت مانع و سنگ اندازیهایی دارند. موضع رئیس جمهور آینده در برابر اینها باید چه باشد؟
قانون و شفافیت را داریم، اما چرا اجرا نمیشود؟! ماده قانونی داریم که براساس این قانون اشخاصی موظف هستند اعلام درآمد و دارایی کنند تا طبق آن مالیات برای هر شخصی مشخص گردد، برخی برای اینکه مالیات نپردازند یا حداقل مالیات را بپردازند، درآمد و دارایی غیر واقعی اعلام میکنند. در صورتی که از راه قانونی میتواند مانع این آمارهای غیر واقعی و دروغین شد. طبق انون باید کدملی، کدپستی و کدزمین به اضافه صورت حسابهایی از وزارت دارایی ثبت شوند و باز هم طبق قانون باید بانک و ثبت وزارت دارایی به یکدیگر وصل باشند، از این طریق درستی یا نادرستی اعلام داراییها مشخص میشود و دیگر کسی نمیتواند به نام روستاییان کارتهای بازرگانی بگیرد و از آنها به نفع خود سوء استفاده کند.
اگر شفافیت باشد، کسی که داراست موظف میشود مالیات پرداخت کند و کسی که وضع مالی مناسبی ندارند، شناسایی شده و حاکمیت موظف میگردد او را تأمین کند. اگر دنبال شفافیت هستیم باید اینگونه شفافیت ایجاد کنیم نه اینکه به دنبال این باشیم که نماینده چه رأی در مجلس داده تا اختلاف ایجاد شود و در جامعه جریان راه بیندازند که این گروه بودند که به فلان موضوع رأی دادند و خائن هستند در صورتی که هر کسی آزاد است نظر خود را اعلام کند.
زمانی مقام معظم رهبری درمورد موضوعی تصمیم میگیرند و دستور میدهند که این دستور قطعاً باید اجرایی شود، اما در مواردی هم بیان میکنند که نمایندگان مجلس نظرات خود را بیان کنند مانند اینکه مقام معظم رهبری دستور دادند که مجلس درخصوص تحریم نظر دهد. ممکن است درباره موضوعی نظر نماینده ای، خلاف نظر رهبری باشد، آیا در این صورت این نماینده خائن است؟! بعد از دریافت نظرات نمایندگان اگر رهبری بگویند که باید چنین اقدامی را انجام دهید، قطعاً دستور ایشان اجرایی میشود، اما به هر حال نمایندگان آزاد بودند که نظر خود را اعلام کنند، ما در کشور میگوییم هر چه آقا گفت، آقا زمانی که تصمیم حکومتی میگیرند هر چه آقا گفت، ولی وقتی میگوید که نظر دهید باید نظر دهیم، اما عدهای میگویند که آن زمان هم طبق نظر آقا نظر دهید، این دیگر توهین به شعور انسانها و شعور جامعه است.
کسانی که ادعا میکنند ضد فساد، رانت و رشوه هستند، قانون را اجرا کنند، آن زمان هر کسی مقابل این قانون بایستد مشخص است که از شفافیت و اعمال قانون میترسد.
اگر رییس جمهور منتخب شدید و در موردی که برای دولت بسیار مهم بود، با رهبری به اختلاف نظر برخوردید، چه تصمیمی خواهید گرفت؟
حق با رهبری است.
طبیعی است. نمیتوان کشور را با چالش و دعوا پیش برد. اگر کانون یکی باشد بهتر از این است که از کانونهای متعدد دخالت کنند. حاکمیت یک تصمیم گیرندهای میخواهد، ما رهبری را به عنوان یک مجتهد عادل، عالم و جسور میشناسیم. ممکن است که ایشان تصمیمات قابل نقدی بگیرند، ولی هر زمان که درباره موضوعی تصمیم گرفتند باید اطاعت شود.
مهمترین موضوع فرهنگی که در کشور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، از نظر شما چیست؟ برنامه عملیاتی شما برای موضوعات فرهنگی چیست؟
بحث فرهنگی کارشناسان خاص خود را دارد. حوزه ها، مساجد و مراکز مذهبی توسط روحانیت اداره میشود و آنان باید بگویند که چرا فرهنگ ما به این شکل است. ولی آنچه در ذهن من هست و میتوانیم در رابطه با رفتارهای خود اجرا کنیم که با روحانیت هم درباره آنها صحبت کردم، این است که ما میتوانیم از مراسم و رفتارهای دینی در جهت ارتقا و تغییر رفتار اجتماعی و اداری استفاده کنیم به عنوان مثال در ماه مبارک رمضان هدف ساختن، تزکیه و پاک شدن انسان و قدر تازه انتخاب کردن است و هر یک از افراد در زمینه کاری خود از خداوند خواستههایی دارند. در حال حاضر در دنیا مدیریت ادارات و سازمانها با چند شاخص ارزیابی میشود، یکی بحث شاخص رهبریت سازمانی است، آیا کسی که این سازمان را رهبری میکند ایدههای نو، چشم اندازها و آیندهای زیبا را در مقابل سازمان تصویر میکند؟! کسی که این سازمان را رهبری میکند دیده بسته یا باز دارد؟ این شخص با زیرمجموعه خود مثل یک همراه کار میکند یا با دستور و امر و نهی کار میکند؟ شخص باید رهبر سازمانی باشد تا رئیس سازمانی، این رهبر هدایت و همراهی و همدلی میکند مانند فرماندهانی که در جبهه داشتیم که خود در خط اول بودند؛ بنابراین رهبری سازمانی اساسیترین بحثی است که در ارزیابی سازمانها وجود دارد.
بحث دیگر آموزش نیروی انسانی است، نیروی انسانی سازمان آموزش میبیند؟ تغییر رفتار در او به وجود میآید؟ ارتقا پیدا میکند و خود را یک قدم جلو میبرد؟ هر سازمانی که نیروی انسانی آن آموزش ببیند نسبت به آن سازمان که آموزش نمیدهد جلوتر خواهد افتاد چرا که در این صورت سازمان ایستا نیست بلکه یک موجود زنده در حال حرکت به سمت آن قله هاست بنابراین برای رسیدن به آنجا باید این نیرو آموزش ببیند.
ماه مبارک رمضان به نوعی فرصتی برای تربیت نیروی انسانی است به جای اینکه بررسی کنیم چه کسانی روزه میگیرند، به اهداف رمضان توجه کنیم، هدف، انسان شدن است. به فکر هم نوع باشیم و این به فکر بودن و دغدغه داشتن را با رفتار خود نشان دهیم؛ بنابراین هر یک از ما در سازمان خود میتوانیم آموزش ببینیم و شب قدر هم تصمیم بگیریم که سال دیگر به همه مردم کمک کنیم. به طور خلاصه ماه مبارک به آموزش درون سازمانی تبدیل شود و هر کسی تصمیم بگیرد تا سال آینده یکسری از رفتارهای خود را اصلاح کند و یک قدم جلو برود. در این صورت مملکت دگرگون میشود و سیستمهای سازمانی اصلاح میشوند. رفتارهای برخی از ما نشان میدهد که ماه رمضان و شب قدر تأثیر چندانی در ما نداشته چرا که موجب آزار مردم در ادارت میشویم، دروغ میگوییم، رشوه میگیریم و…
به نظر شما مردم در حال حاضر چه نگاهی به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دارند، امیدوار به تغییر و شرایط بهتر هستند یا نسبت به انتخابات و اینکه چه کسی رییس جمهور میشود، بی تفاوت شدند؟ مردم ما زمانی برای انتخابات بسیار شور و هیجان داشتند، الان چگونه است؟ مهمترین سرمایه اجتماعی مردم و اعتماد عمومی است که در حال حاضر بر اساس برخی نظر سنجیها در سطحی نازل است، چه برنامهای برای افزایش اعتماد عمومی دارید؟
همه حرفهایی که زدم نتیجه رفتار ما بوده است. مردم حرفهای ما را که نمیشنوند، رفتار ما را میبینند در نتیجه هم بی اعتماد و هم نا امید هستند. مردم نگاه کردند که سرشان را کلاه گذاشتیم، تصمیم میگیرند که دیگر اجازه ندهند که سرشان کلاه برود. البته از سوی دیگر باید تلاش کنیم که مردم در صحنه باشند برای اینکه اگر حضور مردم کاهش پیدا کند تمامیت کشور ما زیر سوال خواهد رفت بنابراین سعی کنیم با مردم صادق باشیم.
کاندیدای ریاست جمهوری شدم نه به این دلیل که دنبال ریاست و پست باشم، اینطور نیست که به هر قیمتی و با هر شعاری تلاش کنم تا رأی بیاورم بلکه فرصتی است که با مردم صحبت کنم و در ضمن عدهای را تشویق کنم که پای صندوقهای رأی بیایند. حضور مردم مشروعیت جمهوری اسلامی است، اینکه هر مسئولی میآید باید حرف و علمش را یکی کند، شعار ندهد و مردم را فریب ندهد تا مردم پای صندوق بیایند.نقد جدی شما به دولت روحانی چیست؟
نقد بسیار وجود دارد. تفاوت بین گفتار و عمل، بین نحوه برخورد و مردمی بودن. ارتباط با مدیران و کارشناسان، ارتباط با کسانی که کمک و همراه او بودن؛ همه نقدهایی است که وارد میباشد. از سوی دیگر هم متأسفانه در جامعه ما گروههای سیاسی که در مقابل هستند، به بهانههای مختلف هر روز صحنههای مختلف برای تخریب دیگری درست میکند که ناشایست است.
یک تحریم داخلی داریم که در داخل عدهای تلاش میکنند که روحانی به موفقیت نرسد تا مردم نگویند اینها کار خوبی کردند الگوی او بحث برجام و حرفهایی است که ظریف بیان کرد با این تفکر که پنهان باشد، اما منتشر شد. عدهای در داخل نمیخواهند برجام موفق شود.
در حال حاضر برخی از نمایندگان پشت تریبون مجلس فریاد میزنند که برجام نباید موفق شود تا در انتخابات از آن استفاده نکنند، این یعنی اینکه اگر برجام مصوب شود، مقداری فشار از روی مردم برداشته میشود، اینها حاضر هستند مردم در فشار بمانند، ولی بگویند که روحانی عملکرد مناسبی نداشت؛ این نوع برخورد کردن یک نوع ظلم و برخورد غیر منصفانهای است که به نظر من قابل قبول نیست.
نکته دیگر اینکه روحانی عیبهایی دارد و بحثی نیست، اما طرف مقابل اقداماتی را انجام میدهد که او را تخریب کند تا ادعاهای خود را ثابت کند. مشکلات کشور تنها به دلیل عملکرد روحانی نیست، قوه قضائیه و مجلس به همان اندازه مقصر هستند و باید پاسخگو باشند.
نقدهایی به قوه قضائیه هم وارد است. تأکید میشود که کارخانهها نباید تعطیل میشدند در صورتی که برخی از این کارخانهها طبق قانون تعطیل شدند، اگر این تعطیلیها طبق قانون نبوده چرا تاکنون کسانی که خلاف قانون کارخانهها را بستند، محاکمه نمیشوند؟!
چرا مدام یکی را تخریب و دیگری را با یکسری تبلیغات بزرگ میکنیم؟! این انصاف نیست. به بیانی انصاف نصف دین است یا به گفته شهید بهشتی چه بسا «انصاف تمام دین است.» آنگونه که با دوست هستید با دشمن هم همانطور باشید. هر چه برای خود میخواهید برای دوست و دشمن بخواهید و منصفانه با همه برخورد کنید. دین برخورد منصفانه با همه انسان هاست، اما ما اینطور نیستیم. در جامعهای زندگی میکنیم که برخی رقیب را کافر میدانیم در صورتی که او هم اعتقاد دارد و برای کشور خود کار میکند. به کسانی که در کشور زندگی میکنند و دلسوز هستند، خائن میگویند و کسی که در این دعواها نیست، حتماً اجنبی هستند!
چرا امروز جسارت نداریم که در یک جلسه آزاد در دانشگاه با دانشجویان صحبت کنیم؟ مشکل اعتقادی داریم؟ منابع و مأخذ پشتیبانی دینی ما ضعیف است که نمیتوانیم با مردم صحبت کنیم؟ چه کردیم که جرأت نمیکنیم با دانشجویان، کسانی که میخواهند فردای مملکت ما را بسازند آزادانه صحبت کنیم؟ به جای اینکه عیبهای یکدیگر را بگوییم هر کسی به عیب خود توجه کند.
در قوه قضائیه قضاوتها براساس عدالت باشد. مجلس کار خود را انجام دهد، قانونی که مینویسد قانونی باشد که از آن رانت، رشوه و کسری بودجه حاصل نشود. دولت هم کار خود رانجام دهد.
مشکل امروز ما این است که همه در تلاش هستند روحانی را تخریب کنند. حضرت علی (ع) میفرمایند: «فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکُمْ؛ در خانه بمانید. وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ؛ بین خود را اصلاح کنید. وَ التَّوْبَهُ مِنْ وَرَائِکُمْ؛ و توبه کنید. لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ؛ حمل میکنید و بزرگ میشمارید، جز خدا کسی را بزرگ نشمارید. وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَ؛ هر کسی خد را ملامت کند.» اگر هر کسی خود را اصلاح کند، مشکلات کشور حل میشود. مشکل ما این است که مدام عیبهای دیگران را میگوییم.
صدا و سیمای ما یک جانبه از یک دیدگاه و جناح صحبت میکند. مردم همه این مسایل و تبعیضها را متوجه میشوند و این فهمیدنها باعث فاصله و جدایی و گاهی کینه و نفرت میشود و نتیجه عکس میگیریم.
کاندیداهای ریاست جمهوری پیش از انتخابات وعدههای بسیاری میدهند، مدعی هستند برای عملی شدن این وعدهها برنامه دارند، اما پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری بسیاری از این وعدهها عملی نمیشود، وعده ها، غیر کارشناسی و غیر واقعی و شعارگونه است یا رییس جمهور برای تصمیم گیری و اجرایی کردن برنامههای خود دچار محدودیتهای فراوان است؟
بسیاری از شعارها غیر عملی، غیر واقعی و زمان بر هستند. زمانی شعار میدهیم برای اینکه رأی بیشتری کسب کنیم، اینکه برای جمع کردن رأی صحبتهایی را مطرح میکنیم با اینکه حق و حقیقت را بیان کنیم حتی به این قیمت که رأی کسب نکنیم، دو رویکرد متفاوت است. شهید بهشتی میگوید: «من برخورد تلخ صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح میدهم.» صادقانه سخن بگوییم، ممکن است که با وعدهها و شعارهای دروغین مردم را جذب کنیم و رأی بیاوریم، اما پس از مدتی که همه متوجه شدند وعدههای شما سراب بود، آن زمان است که مردم از ما دلسرد میشوند.
برخورد صادقانه است که حکومت و جامعه و ما را پایدار نگه میدارد نه برخورد منافقانه و به مردم دروغ گفتند. متأسفانه بسیاری از اوقات شعارهایی میدهیم که در عمل نخواهیم توانست اجرا کنیم و روندی که وجود دارد را بدتر میکنیم و تصور میکنم که باید با مردم صادق باشیم و صادقانه حرف بزنیم و واقعیتها را بگوییم، عیبهای خودمان را بیشتر ببینیم تا عیبهای دیگران را و هر کسی اگر جسارت دارد مشکل خود را حل کند نه اینکه تلاش کند دیگری را هدایت کند. من به اندازه کافی مشکل دارم که اگر به آن بپردازم فرصت اینکه به عیب شما برسم، نخواهم داشت. شما هم انقدر عیب دارید که اگر به آنها بپردازید، فرصت نمیکنید که به عیبهای من بپردازید. در نتیجه طبق فرمایش حضرت علی (ع) در خانه بمانید، مشکل را در خانه حل کنید و در بیرون از خانه یکصدا با قبله و جهت واحد حرکت کنید.