رویداد۲۴ مرضیه امیری: دور سیزدهم انتخابات ریاست جمهوری ایران متفاوتتر از هر دوره دیگر برگزار خواهد شد؛ هنوز از شور و فضای انتخاباتی دورههای قبل خبری نیست و در آن سو میان کاندیداهای تکراری و همواره حاضر، کسانی به میدان آمدهاند که کاراکترهایی مانند آنها در دورههای قبلی به محسن رضایی ختم میشد، اما این دوره رضایی تنها نیست و کاندیداهای نظامی آنقدری حضور دارد که حالا رقیب یکدیگر شوند؛ از رستم قاسمی گرفته تا حسین دهقان و قالیباف و سعید محمد.
سعید محمد جزو اولین نفرهایی بود که خیلی زود خبر کاندیداتوریاش اعلام شد؛ البته این موضوع برایش خیلی گران تمام شد؛ چنانچه به محض آنکه این خبر به رسانهها راه یافت؛ آتش توپخانه قالیبافیها به سمت او نشانه رفت. ابتدا سایتهای نزدیک به قالیباف موضوع «رجل سیاسی» بودن او را مورد تردید قرار دادند و مدتی بعد که از قرارگاه خاتم کناره گرفت، بحث «برکناری» او مطرح شد و گفتند ماجرا برکناری بوده، نه استعفا. حمیدرضا ترقی از اعضای موتلفه نیز مدعی تخلفاتی شد که منجر به برکناری او شده است. ماجرای اختلاف او با سردار جوانی هم موضوع دیگری بود که در ادامه رخ داد و منجر به بیانیه تند محمد علیه جوانی شد؛ بیانیهای که در آن یدالله جوانی به سبک بیانیههای اپوزیسیون «پاسدار جوانی» خطاب شد.
این جنجالها گرچه حواشی زیادی داشت و هنوز هم ادامه دارد، اما موضوع این گزارش نه حواشی درباره سعید محمد، بلکه بررسی کارنامه و برنامه اقتصادی او برای تشکیل یک دولت است؛ موضوعی که البته به نظر میرسد خودش کمتر علاقه یا تکلیف روشنی دارد که دربارهاش حرف بزند و بیشتر به این اکتفا کرده که بگوید: «آمدهایم، چون میتوانیم»
بیشتر بخوانید: اختلاف سعید محمد و سردار جوانی بر چیست؟
سعید محمد پیش از فرماندهی قرارگاه خاتم، مدیرعامل سپاسد، مدیرعامل هلدینگ ایرانیان اطلس بوده است؛ شرکتی که یکی از پروژههایش سر و صدای زیادی به پا کرد: پروژه «اطلس مال» واقع در نیاوران تهران. این پروژه به لحاظ مکانی در یکی از گرانقیمتترین محلههای شمال تهران یعنی نیاوران قرار دارد.
سال ۹۵ هنگام اجرای پروژه خبرهایی مبنی بر ایجاد ترک در دیوارهای کاخ صاحبقرانیه منتشر شد که سعید محمد به این خبرها واکنش داد. او ارتباط ترک برداشتن آن دیوارها با پروژه اطلسمال را رد کرد و همان زمان خبرهای دیگری مبنی بر «به هم خوردن قنات و آبهای زیرسطحی» هنگام اجرای پروژه اطلسمال منتشر شد که باز هم محمد آنها را رد کرد. زمین این پروژه در سال ۱۳۹۰ از سازمان املاک و مستغلات شهرداری تهران خریداری شده بود؛ یعنی همان دورهای که محمدباقر قالیباف شهردار تهران بود.
سال ۹۷ و پس از اینکه قالیباف از شهرداری رفت، پورسیدآقایی معاون حملونقل و ترافیک وقت شهرداری تهران اعلام کرد که «ارائه مجوز ساخت به مجتمع تجاری «اطلس مال» در پاسداران و فرو رفتن پایههای این ساختمان در عمق زمینی که باید تونل مترو در آن ساخته میشد، امتداد خط ۳ مترو به سمت نیاوران را کور کرده و تاکنون مسیر جایگزینی برای آن پیدا نشده است.» این سخنان در حالی مطرح بود که مقام همرده سابق پورسیدآقایی گفته بود که امکان تغییر مسیر میسر است.
سعید محمد در اردیبهشت ۹۶ و چند روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری در هلدینگ اطلس ارتقا یافت و به عنوان مدیرعامل گروه شرکتهای ایرانیان اطلس انتخاب شد؛ این شرکت به «مالسازی» معروف است. این سمت به قدری برای سعید محمد مهم بود که حتی زمانی که فرمانده قرارگاه خاتم شد هم همچنان در این شرکت باقی مانده بود تا زمانی که از این شرکت خارج شد. محمد، تیر ماه ۹۸ یعنی حدود ۹ ماه پس از فرماندهی قرارگاه خاتم از عضویت در هیات مدیره گروه ایرانیان اطلس نیز خارج شد.
کارنامه سعید محمد به جز هلدینگ اطلس، در یک نقطه دیگر هم به قالیباف برمیخورد. محمد سال ۹۶ و همزمان با مدیریت هلدینگ اطلس ایرانیان، به عضویت هیات مدیره شرکت گروه توسعه اقتصادی یاس یا همان «هلدینگ یاس» درآمد؛ همان پروندهای که سال پذشته با بازداشت عیسی شریفی قائم مقام قالیباف نامش به گوش رسید و حالا هم با گزارش تحقیق و تقحص هلدینگ یاس دوباره بر سر زبانها افتاده است؛ گزارشی که نشان میدهد در جریان تخلفات پرونده یاس بیش از ۱۲ هزار میلیارد تومان از منابع مالی شهرداری قربانی شده است.
در کارنامه اقتصادی سعید محمد هر چقدر عقبتر برویم به جز مواردی که گفتیم، فقط سدسازی میماند و پروژههای عمرانی. شاید سعید محمد به پشتوانه همین بخش از کارنامهاش شعار خود را «عمران و سازندگی» قرار داده است؛ تنها بخشی از کارنامه خود که اکنون میتواند به آن اتکا کند و از آن افتخار بسازد. سابقه او در قرارگاه خاتم که بعد از، از دست دادن پشتوانه حمایتی سپاه مخدوش شده، تا جایی که خودش اعلام کرد: «کاندیدای مستقل هستم. بحق دو جریان چپ و راست برای کشور مضر است و افرادی را که تابلودار این احزاب باشند، روی کار نمیآوریم» و از سوی دیگر عمر دو نیم ساله او در قرارگاه خاتم آنقدری کوتاه بوده که نتواند از عملکرد خود در آن مثالهای زیادی بیاورد.
اگرچه اصولگرایان هنوز روی چهرهای به اجماع نرسیدهاند، اما برخی رسانههای اصولگرا، چندان روی خوشی به سعید محمد نشان ندادهاند. آنها ریاست جمهوری را برای محمد زود میدانند و به نداشتن سابقه نظامی او اشاره میکنند که هنوز به درجه سرداری نرسیده و درجه سرداری برای تصدی فرماندهی قرارگاه خاتم، به صورت امانی به او داده شده بود. از سوی دیگر سابقه مدیریتی او در اطلس ایرانیان هم حاشیههای فراوانی داد. البته خودش توضیح داده برای حل مشکلات رخ داده در آن شرکت به آنجا رفته است. پس سعید محمد مانده و تکیه بر ۷ سال کار بر پروژههای عمرانی در «سپاسد»
اما در این میان سعید محمد با انتخاب شعار عمران و سازندگی شاید به یک واقعیت توجهای نکرده؛ اینکه سالهاست در میان افکار عمومی شعارهایی مانند عمران و سازندگی سر دادن چندان دلخوشکن نیست و نوید کارآمدی نمیدهد. بسیاری از کارشناسان یک عامل محوری در عدم توسعه اقتصاد ایران را عملکرد تکنوکراتهای بدنه قدرت در تاکید بر عمران و سازندگی میدانند که بدون اعتنا به تبعات اجتماعی و بحرانهای محیط زیستی و آب، سدها و اتوبانهایی ساخته شده، مالهایی سر به آسمان کشیده و پروژههای عمرانی کلید خورده که دستاوردی جز تشدید بحرانهای کارگری، معیشتی و محیط زیستی به ارمغان نیاورده است.
سعید محمد که در روزهای پیش از انتخابات روی همراهی نسل جوان بسیجیها حساب باز کرده، بخشی از برنامههای اقتصادی خود را در نشست «میز انتخاباتی جمهور اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل» ارائه کرد. سعید محمد بر تقویت بخش مسکن تاکید زیادی دارد. از نظر او مسکن مهر بهترین طرحی بوده که تاکنون یک دولت اجرا کرده است.
او مسکن را بزرگترین چالش اقتصاد ایران معرفی کرده، اما برای نجات اقتصاد از این چالش همان راهکارهایی را عنوان کرده که در دولتهای فعلی و پیشین عملیاتی شده و اتفاقا خود بحرانآفرین شده است. سعید محمد میخواهد «طی چهارسال ساختسازهای زیادی در بخش مسکن» انجام دهد، اما او به این واقعیت توجه نکرده که در حال حاضر مشکل بخش مسکن نه کمبود خانه، بلکه گرانی و رکود معاملات و سقوط قدرت پرداخت اجاره بهای مستاجران است. همین اکنون طبق آمار وزارت مسکن بیش از ۳ میلیون واحد مسکونی خالی وجود دارد.
محمد اعلام کرده «برنامهای داریم که فضایی را درست کنیم که زمین از ما و ساخت یا تسهیلات بانکی را مردم بتوانند تامین کنند و یا اینکه سرمایهگذاران بخش مسکن را درگیر کنیم.» او طوری این برنامهها را مطرح میکند که گویی چنین راهکارهایی کشفی تازه است، درحالی که همین راهکارها دهههاست اجرا میشود و نتیجهای جز تبدیل مسکن به یک کالای سرمایهای و کشف قیمت آن در غیاب نهاد حامی مصرفکننده، توسط بسازوبفروشها و تبدیل خرید خانه به یک رویا برای عموم مردم نداشته است. سیاستی که داشتن حق سرپناه را به دست بازار با کارگزاری بسازوبفروشها و بانکها سپرده است.
سعید محمد از برنامههای دیگری هم که در سر دارد، صحبت کرده، اما در آنها هم نمیتوانیم هیچ نکته جدیدی پیدا کنیم. به عنوان مثال او درباره یارانهها گفته «یکی از برنامهریزیهایی که میتوانیم انجام دهیم ایجاد یک دیتابیس و یک بیگدیتا است. اینکه بتوانیم هشتاد و پنج میلیون ایرانی را در آنجا به نمایش بگذاریم و تمام اطلاعات درآمدی، سرمایهای، اموال منقول و غیر منقول آنها را در آنجا ثبت و ضبط کنیم.»
اما باید از این کاندیدای در سودای رییسجمهورشدن پرسید، آیا نمیداند همین اکنون در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، چند سالی هست پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان راه افتاده و دقیقا همین بیگدیتایی (بانک اطلاعاتی) است که او از آن بهعنوان برنامههای آتی خود یاد میکند؟ آیا او نمیداند که بحران یارانههای نقدی اکنون برای دهکهای کمدرآمد و بیدرآمد نه مشکل شناسایی پردرآمدها و حذف آنها بلکه مبلغ ناچیز یارانه است؟
به جز مسکن مهر و «بیگدیتای یارانه»، سعید محمد یک طرح جوابنداده سالهای گذشته دیگر را هم میخواهد احیا کند: «تبدیل توده مردم به دلالهای بنزین» او گفته: «برای خیلی مواد مثل بنزین این امکان وجود دارد که آن را به صورت سهمیه فردی بدهیم و افراد بتوانند آن را در بعضی فضاها معامله کنند.»
این طرح دقیقا همان طرحی است که در دولت حسن روحانی هم مطرح شد و با واکنشهای انتقادی زیادی از سوی کارشناسان روبرو شد. ماجرا هم این بود که قیمت بنزین تا حد ۵ هزارتومان بالا رود و در مقابل به تمامی افراد جامعه سهمیه بنزین داده شود. حالا هر کس صاحب خودرو نیست یا بنزین خود را نمیخواهد استفاده کند، میتواند آن را بفروشد. کارشناسان همان زمان در انتقاد از این طرح میگفتند، اولا که بالارفتن قیمت بنزین در هر سطحی به شدت روی قیمت سایر کالاها نیز اثر میگذارد و از سوی دیگر چرا مردمی که میتوانند از بنزین با قیمت منطقی و مطابق بر منابع طبیعی موجود برخوردار شوند، باید مجبور به خرید و فروش سهمیه بنزین خود به یکدیگر شوند.
بهنظر میرسد سعید محمد، به راهکارهای اقتصادی که قبلا به کار گرفته شده و اتفاقا سربلند از آزمون بیرون نیامدند، تازه رسیده و از طرحهای سوخته بهعنوان برنامههای انتخاباتی خود صحبت میکند؛ بیاعتنا به اینکه نهتنها این طرحها و راهکارها دلی از کسی نمیبرد و به برگه رای تبدیل نمیشود بلکه بیشتر ناامید و رویگردان میکند. نکته دردناک آن است که با همین دیدگاههایی که نشان از شناخت دقیق از علم اقتصاد ندارد، باز هم سعید محمد یک سر و گردن بیشتر از چهرههایی همچون رستم قاسمی و حسین دهقان و ابراهیم رئیسی اقتصاد میداند! فکر کنید آنجا چه خبر است!