رویداد۲۴- تالار وحدت این روزها حال و روز خوشی ندارد. بعد از ماجرای نمایش ماشینهای لوکس در این تالار، نوبت به ایجاد یک رستوران کاملاً حرفهای با دیگ و دیگچه و سایر ملزومات یک رستوران رسید.
تقدیر از پیشکوستان عرصه چاپ بهانهای شد تا تلقی مدیران و گردانندگان این تالار قدیمی و اصیل در هنر ایرانی به چالش کشیده شود.
در گزارش قبلی اشاره شد (
اینجا بخوانید) که کسب درآمد از راه هنر امری بسیار پسندیده است و هیچ فرد عاقلی که به هنر علاقهمند است با آن مخالفت نمیکند. اما مسئله این است که انجام چنین فعالیتهایی ربطی به هنر ندارد.
ظرفیت هنر ایران آنقدر هست که با برگزاری فعالیتهای هنری بتوان به کسب درآمد رسید. برگزاری چنین مراسمی در تالاری با قدمت تالار وحدت ضربات جبرانناپذیری به پیکره هنر ایران وارد میکند.
ضرباتی که شاید نتوان جبرانشان کرد. آفات و بلایای چنین برخوردهایی با این محیط با سابقه فرهنگی بسیار است. اولین ضربهای که چنین رفتارهایی به تالار وحدت وارد میکند، ضربه هویتی است.
وجود تالار وحدت زمانی معنا دارد که در آن مسائل هنری جریان داشته باشد. در آن موسیقی و تئاتر و نمایشگاه هنر تجسمی برگزار شود. و گرنه این تالار با عظمت معنای خود را از دست میدهد و بدل به یکی از دهها مرکزخرید و رستورانهای این شهر میشود.
افتخار تالار وحدت به دلیل معماری ساختمان و سنگفرش و آجرهایش نیست. افتخار این تالار به دلیل دهها هنرمند نامداری است که در آن به اجرای برنامه پرداختهاند.
اگر بنا باشد این تالار هم به سبک رستورانها و مراکز خرید اداره شود چه بر سر این سابقه خواهد آمد؟ مگر ما چند سالن با این قدمت و عظمت داریم که بخواهیم اینطور بیهویتش کنیم.
هویت تالار وحت مهمترین وجه حیاتبخش این تالار است. این قبیل اقدامات و برگزاری چنین مجالسی اصالت تالار وحدت را زیر سوال میبرد.
مسئله بعدی که این قبیل رفتارها در پی دارد یاسی است که در قلوب هنرمندان این مرز و بوم مینشاند. هنرمندان این دیار که روزگاری اجرا در این تالار معظم آرزویشان بود و برای حضور در این تالار تلاشها میکردند و ریاضتها میکشیدند امروز شاهد آن هستند که این تالار بدل به جایی برای کسب درآمد از راههایی غیر از هنر شده است.
آیا این قبیل مراسم باعث نمیشود هنرمندان هویت خودشان را از دست رفته ببینند؟ آیا این باعث دلسردی و نااُمیدی این قشر نمیشود؟ هنرمندان برای برگزاری برنامههای خود مگر چقدر فضا و امکانات دارند که یکی از باسابقهترین این فضاها هم اسیر چنین مراسمی شود.
یکی از وظایف و شعارهای این دولت رونق فضای کسب و کار بود. آیا این شعار فقط در عرصه اقتصادی قابل طرح است؟ آیا هنرمندان فضای امن و زمینه مساعد برا کسب و کار نمیخواهند؟ آیا این کارها گرفتن امنیت شغلی هنرمندان نیست؟ این قبیل سوالات بسیار است و میتواند تمامی این نوشته را به خودش اختصاص دهد.
توقع هنرمندان هم از وزارت ارشاد این است که دولت گرهگشار آنان باشد و برایشان فضاهای بیشتری برای فعالیت ایجاد کند. هنرمندان این امید و آرزو را دارند که حداقل فضای سابق کار آنها بدل به رستوران و نمایشگاه ماشین نشود و برگزاری مراسم مختلف متناسب باشان این تالار و جایگاه والای هنر باشد. این مسائل توقع زیادی نیست. بلکه حقی است که هنرمندان در پی وصول آن هستند.
مسئله بعدی که برگزاری چنین مراسمی باعث میشود این است که اعتماد برای سرمایهگذاری در بخش هنر از بین میرود.
سالهاست که تمام دولتها این صحبتها را میکنند که دولت به تنهایی نمیتواند بار اقتصادی بخش هنر را به دوش بکشد و باید بخش خصوصی به این بخش ورود کند و از آلام دولت در این زمینه بکاهد.
اما زمانی که بخش خصوصی ملاحظه میکند که دولت به سرمایههای هنری هم توجهی نمیکند چطور ترغیب میشود در تئاتر، موسیقی یا سینما سرمایهگذاری کند؟
اینگونه رفتارها باعث فراری دادن بخش خصوصی از سرمایهگذاری در عرصه هنر میشود. اتفاقاً برگزاری چنین مراسمی حتی به لحاظ اقتصادی هم سودی ندارد و فقط باعث میشودشان هنرمندان مخدوش شود.
تالار وحدت یک سرمایه ملی است. سرمایهای که با رنج فراوان و با گذر از پیچ و خمهای بسیار تاریخی خفظ شده است. امروز هویت این تالار پرخاطره در معرض تهدید است. تالاری که باید عرصهای برای خلق آثار هنری فاخر باشد به جولانگاه هنرمندان ناشناس و گروههای ناشناخته بدل شده است.
مدیران این تالار باید به این فکر کنند که تا چند سال دیگر از این تالار خواهند رفت، اما اثر تصمیماتشان سالها بر پیکر رنجور این تالار خواهد ماند.
اینکه ما از تالار وحدت رستوران بسازیم نه اقتصادی است نه هنری. اینکه ما تالار وحدت را به محل رفت و آمد خودروهای لوکس خارجی بدل کنیم یک ارزش نیست. کار مدیران و دستاندرکاران این تالار زمانی ارزشمند است که بتوانند با برگزاری هر چه با کیفیت مراسم هنری رونق گذشته را به این تالار برگردانند.
این تالار یک سرمایه ملی است و نباید سعی کنیم این سرمایه ملی را با چنین رفتارهایی از بین ببریم. این تالار بیش از گذشته احتیاج دارد که هویت خودش را بازیابی کند. چه آنکه اگر هویت این تالار نباشد هنر ایران ضربه میخورد. دولت و وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تصمیمی عاجل برای این تالار بگیرند. تصمیمی که هنر در آن حرف اول را بزند. هنری که همیشه مایه افتخار ایران بوده و نام ایران را در جهان بلندآوازه کرده است.
به امید روزی که شاهد شلوغی این تالار به خاطر مسائل هنری باشیم، نه اینکه جمعیتی برای صرف نهار و استفاده غیر هنری از این تالار آن را شلوغ و پر جمعیت کنند. نهار را در هر رستورانی میشود صرف کرد و خودروهای لوکس را در هر جای دیگری میتوان نمایش داد. اما هنر را نمیشود یک شبه ساخت. برای ساختن هنر یک مملکت سالها تلاش و کوشش لازم است. پس به احترام تمام هنرمندان ایران شان تالار وحدت را حفظ کنیم.