رویداد۲۴ ابراهیم رئیسی به توافق هسته ای با غرب نیاز دارد. تهدیدهای نظامی از سوی واشنگتن میتواند هرگونه امید باقی مانده برای دستیابی به یک توافق را با چالش مواجه کند.
فارن پالیسی در تحلیلی در این باره می نویسد: دولتهای آمریکا و ایران در برههای حساس در میانه دشمنی طولانی مدت خود قرار دارند. پس از ماهها تاخیر، دولت محافظه کار جدید ایران اعلام کرده که به مذاکرات احیای توافق سال ۲۰۱۵ بازخواهد گشت.
تصمیم ایران برای بازگشت به مذاکرات در ۲۹ نوامبر در پی نگرانیهای فزاینده دولت آمریکا و متحدانش درباره عدم جدیت ایران درباره از سرگیری مذاکرات و احتمال در نظر گرفتن پلن بی برای افزایش فشار بر ایران صورت گرفت.
اما در این شرایط بسیاری در واشنگتن برداشتهای اشتباهی از سیگنالهایی که از تهران میرسد دارند و در حال اجرای پیش گوییهای خود ساختهای هستند که میتواند دیپلماسی را به نابودی بکشاند.
دنیس راس در مقاله اخیر خود برای فارن پالیسی، از دست دادن هراس ایران را عامل گسترش برنامه هستهای ایران معرفی کرده است. او استدلال میکند که دیپلماسی تنها در صورتی میتواند موفق شود که این ترس احیای شود و دولت باید فشار بسیار موثرتری بر ایران اعمال کند. از نظر راس، این امر به این صورت که به ایران نشان میدهد که اگر نتیجه تلاشهای دیپلماتیک را غیرممکن کند، تمام زیرساختهای هستهای خود را به خطر میاندازد.
بیشتر بخوانید: آیا دولت ابراهیم رئیسی واقعا عزم بازگشت به برجام را دارد؟
راس زنگ خطر گسترش هستهای ایران را به صدا در میآورد، که بدون شک خطری برای گسترش سلاحهای هستهای است، اما هرگونه اشارهای به سیاست ایالات متحده که منجر به این وضعیت شده است را نادیده میگیرد. ایران به طور کامل به توافق هستهای ۲۰۱۵ که رسماً به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، پایبند بود، تا زمانی که دولت ترامپ کمپین «فشار حداکثری» تحریمهای شدید اقتصادی را دنبال کرد. حتی در آن زمان، ایران برای یک سال دیگر مطابق با مفاد توافق باقی ماند و تنها پس از آن که اروپا در مواجهه با تحریمهای ثانویه ایالات متحده به تعهدات خود در توافق پایبند نبود، پایبندی به محدودیتهای هستهای خود را کاهش داد.
سابقه فشار حداکثری شکستی یکسان در همه جبههها بود و برای جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، تهدیدها و افزایش فشارها در این مرحله برای دیپلماسی کشنده خواهد بود. دولت بایدن مراقب است که ضعیف و سازگار در قبال ایران ظاهر نشود، اما با این کار سیگنالهای اشتباهی ارسال میکند. پیش از دور بعدی مذاکرات، ایالات متحده نباید موضع ایران را اشتباه بخواند.
اقدامات اعتمادساز ایالات متحده در این مرحله به جای افزایش فشار، که این آشفتگی را ایجاد کرد، فضای سیاسی در تهران را برای کسانی که خواهان توافق هستند و استدلال میکنند که بین سیاستهای دولت ترامپ و بایدن تفاوت وجود دارد، افزایش میدهد.
در حالی که بسیاری در واشنگتن بر این باورند که ایران مذاکرات را بهعنوان بهانهای برای پیشبرد برنامه هستهایاش به تأخیر انداخته و به آرامی برجام را نابود کرده است، دلایل زیادی وجود دارد که باور کنیم استراتژی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محافظهکار جدید ایران، بیشتر به سیاست داخلی ایران مربوط میشود. رئیسی برجام را رد نکرده است، اما به دنبال آن است که زیرکتر و کمتر مشتاقتر از سلف میانهرو خود، حسن روحانی ظاهر شود.
ظهور یک تندرو منتقد برجام مانند رئیسی به طرق مهمی در اهداف سیاست دولت ترامپ در قبال ایران نقش داشت. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، با نادیده گرفتن توافق هسته ای ایارن حتی در شرایطی که ایران در حال تبعیت از آن بود و اعمال «فشار حداکثری» برای وادار کردن تسلیم خود به خواستههای بسیار گستردهتر آمریکا، میانهروهای ایرانی را که سرمایه سیاسی خود را بر روی اعتماد به غرب گذاشته بودند را به چالش کشید. در حالی که رویکرد ترامپ نتوانست سیاست خارجی ایران را تغییر دهد و از نظر استراتژیک با گسترش گسترده برنامه هستهای تهران نتیجه معکوس داشت، تندروهای ضد برجام در ایران را قدرتمند کرد، هدفی که الیوت آبرامز علناً اعلام شده بود.
جای تعجب نیست که رئیسی اکنون در پرونده هستهای در مقایسه با روحانی بازی سختی پیش رو دارد. در حالی که روحانی مدعی بود توافق برای احیای برجام در آخرین هفتههای حضورش ممکن است، دولت رئیسی بهطور پیشبینیشده از مسیر مذاکرات خارج شده و سازشناپذیرتر خود را نشان میدهد.
برجام دستاورد امضای روحانی بود و احیای آن تحت نظارت او میتوانست میراث او باشد و اقبال اردوگاه سیاسی میانه رو ایران را احیا کند. به همین دلیل، تندروها انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد را مهندسی کردند تا اطمینان حاصل شود که هیچ میانه رویی نمیتواند رئیسی را به چالش جدی بکشاند. اما این بدان معنا نیست که آنها نمیخواهند توافق و تحریمهایی که به همراه دارد را بازگردانند.
رئیسی بر خلاف روحانی ارتباط خوبی با دیگر نهادهای قدرت در ایران دارد که به شدت به غرب بیاعتماد هستند. پس از پایان دور ششم مذاکرات وین در ژوئن، روحانی گفت در صورتی که به مذاکره کنندگانش اختیار نهایی داده شود، توافق امکان پذیر است. او گفت که توافق در واقع در اوایل ماه مارس امکانپذیر بود اما به دلیل قانونی که توسط مجلس ایران تصویب شده بود که توسعه هستهای را اجباری میکرد این اقدام صورت نگرفت. قانون مجلس نتیجه راهبرد تندروهای ایران برای جلوگیری از توافق در زمان روحانی بود، نه تلاشی برای از بین بردن توافق و کسب موقعیت هستهای.
روحانی در ژوئیه گفت که «فرصت» از دولتش برای بازگرداندن برجام گرفته شده است و ایران «چهار، پنج، شش ماه» را با لغو تحریمهای آمریکا از دست داده است. تقریباً در همان زمان، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه روحانی، آنچه را که به گفته او «چارچوب» یک توافق در وین بود را به مجلس ایران ارائه کرد. بر اساس گزارش ظریف، ایالات متحده در وین با لغو تمامی تحریمهای ناقض برجام و لغو تحریمهای دوران ترامپ علیه دفتر رهبری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمانهای تروریستی موافقت کرد. ظریف در مجلس گفت که امیدوار است رئیسی مذاکرات را در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود به پایان برساند.
در حالی که رئیسی اکنون تلاش میکند از طریق به تعویق انداختن بازگشت به وین خود را از رویکرد روحانی متمایز کند، هیچ یک از لفاظیها یا اقدامات دولت رئیسی حاکی از آن نیست که ایران از این توافق دست میکشد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ابراهیم رئیسی، مراقب بوده که بیش از حد نسبت به مذاکرات مشتاق ظاهر نشود، اما در عین حال بر این هدف تاکید کرده است که همه طرفها بدون اتلاف وقت و در کوتاهترین زمان ممکن به تعهدات خود در برجام بازگردند.
واقعیت این است که برجام برای موفقیت چشمانداز اقتصادی رئیسی ضروری است. رئیسی در حال حاضر در نظرسنجیهای عمومی رتبه بالایی دارد، اما اگر مذاکرات از بین برود و چشمانداز اقتصادی ایران تیره شود، این وضعیت میتواند به سرعت تغییر کند. در حالی که ایران دو ضربه فشار حداکثری و همهگیری ویروس کرونا را پشت سر گذاشته است، با اعلام بانک مرکزی این کشور، ایران اکنون از رکود خارج شده است و تا زمانی که تحریمهای ثانویه ایالات متحده اعمال میشود، نمیتواند روابط اقتصادی خود را با جهان خارج تعمیق بخشد. از نظر رئیسی، به حداکثر رساندن پتانسیل اقتصادی ورود اخیر ایران به سازمان همکاری شانگهای و باقی گذاشتن میراث مثبت برای خود مستلزم لغو تحریمهای ثانویه ایالات متحده است.