رویداد۲۴ چند روز قبل اعلام شد حکومت عربستان ۸۱ نفر از مخالفان سیاسی خود را که ظاهرا تعدادی از فعالان شیعه هم در میان آنها بودند را گردن زده است. روز گذشته مجمع روحانیون مبارز هم بیانیهای داد و اعدام دستهجمعی در عربستان سعودی را محکوم کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است «رژیمی که به مردم و خواست و اراده آنان متکی نیست و برای بقاء خود به بیگانه متکی است و بهاء این وابستگی صدها و صدها میلیارد دلار ثروت این کشور و مردم مظلوم آن است که در اختیار آمریکا قرار داده و میدهد و غرب و همه آنان که از این خان یغما به غارت، سهمی دارند در برابر این جنایت سکوتی تنفر انگیز در پیش گرفته اند، گویا باید چنین فجایع مصیبت باری رخ دهد تاحکومتهای فاسد بیشتر شناخته شوند و زمینه سقوط آنان به دست آزادی خواهان غیرتمند این کشورها بیشتر فراهم شود»
انتشار بیانیههای سیاسی از طرف احزاب، یکی از کارکردهای جدی آنها محسوب میشود، اما بیانیه مجمع روحانیون چه اهمیتی داشته و چه ضرورتی داشته که این حزب اصلاح طلب، این بیانیه را علیه نظام فعلی عربستان سعودی صادر کند؟
به جز مجمع روحانیون مبارز، دو حزب اصلاحطلب دیگر هم بیانیههای مشابهی صادر کردند. مجمع ایثارگران اصلاح طلب به دبیرکلی جواد امام و حزب نزدیک به سیدحسن خمینی و اعتماد ملی حزب مهدی کروبی بیانیههای جداگانهای در این زمینه منتشر کردند و جنایت عربستان را محکوم کردند. اما نکته جالب، سکوت هماهنگ احزاب اصولگرا نسبت به این اتفاق بود.
بیشتر بخوانید: موسوی خوئینیها؛ روحانی رازهای مگو/ سیاستمداری که نتوانست مورد اعتماد حاکمیت باشد
البته ناگفته نماند که بسیاری از فعالان اصولگرا، به خصوص طیف عدالتخواه در صفحات شخصی خود در توییتر و اینستاگرام در اینباره به اظهار نظر پرداختهاند، اما اصولگرایان حزبی حاضر به اظهار نظر صریح نشدند و طبیعتا از درخواست برگزاری تجمع یا دیگر رفتارهای تنشزایی که برنامه روزانه اصولگرایان بود، اجتناب میکنند. این در حالی بود که خود ابراهیم رئیسی درباره اعدامها صحبت کرده بود. البته او به جای اینکه از عربستان انتقاد کند، از غرب انتقاد کرده بود که چرا استاندارد دوگانه دارد. البته محمدباقر قالیباف هم در نطق پیش از دستور مجلس این اعدامها را مغایر با حقوق بشر توصیف کرد. در این میان حتی رسانهها و خبرگزاریهای نزدیک به اصولگرایان حاضر به انتشار بیانیههای احزاب اصلاح طلب نشدهاند تا جای سوالی برای بدنه احزاب خود باقی نماند.
بیانیه مجمع روحانیون، هشدار زیرپوستی به بعضی تصمیمات داخلی هم بود. پیش از این هم در بهمن ماه و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون در بیانیه مشترکی با مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، متن نسبتا تندی منتشر کرده بود و نوشته بود «اگر میخواهیم جمهوری اسلامی داشته باشیم نباید دایره خودیها چنان تنگ شود که اکثریت مردم به بهانههای مختلف غیر خودی به حساب آیند... میشد و میشود ضد استکبار و ضد استعمار بود، ولی اساس کار را بر ستیزگری با همه کس و همه جا قرار نداد و زمینه کارآمدی فشار و توطئهها را کمتر کرد.»
در آن زمان این بیانیه مورد انتقاد شدید چهرههای اصولگرا قرار گرفت و حتی یکی از ائمه جمعه خطاب به آنان گفته بود «امروز اگر مشکلی در کشور باشد هم شما منشا آن هستید، تحریمها را که شما به آمریکا گرا دادید و اگر ضعف در مدیریت هم هست که شما در سه دوره آقایان خاتمی، رفسنجانی و روحانی شیوه عملکرد غربگرایانه را با رسوایی وابستگی و نشستن با جرج سوروس و زانو زدن در برابر شاه کویت و سعودی رقم زدهاید. اینها امروز حق ندارند طلبکار باشند، زیرا خودشان بزرگترین بدهکاران تاریخ نسبت به ملت شریف ایران اسلامی هستند که به کوری چشم آنها همگان خواهند دید که آینده ایران روشن خواهد بود.»
البته بیانیه مجمع روحانیون، یک علامت سوال را در ذهن فعالان سیاسی ایجاد کرد. اگر اعدام دسته جمعی جنایت است، چرا احزاب اصلاحطلب، چه احزاب سنتی مثل مجمع روحانیون و مجمع ایثارگران و اعتمادملی و چه جریانهای مدرنتر، تکلیف خود را با تاریخ اعدامهای دسته جمعی روشن نمیکنند؟ اگر بعضی نفرات احزاب سنتی در آن اتفاقات اثرگذار بودهاند، نفرات جدید و البته احزاب مدرنتر باید به صراحت بیشتری تکلیف خود را با قسمت مهمی از تاریخ سیاسی ایران مشخص کنند. همین تناقضها، جریان اصلاح طلب را مقابل منتقدان، روز به روز ساکتتر خواهد کرد.