رویداد۲۴ چهارشنبه شب بالاخره پاسخ ایالات متحده به ایران ارائه شد؛ پاسخی که بعد از ده روز بررسی جامع پاسخ ایران به هماهنگکننده اروپایی داده شد. مطابق اظهارات محمد مرندی مشاور رسانهای تیم مذاکرات هستهای ایران، پاسخ ایالات متحده به پیشنهادهای ایران نه یک «بله یا نه قاطع» بلکه پاسخ مفصلی به پیشنهادهای ایران بود. از این رو جمهوری اسلامی ایران در نظر دارد با بررسی همه جانبه پاسخ امریکاییها پاسخ خود را در قالب پیشنهادهای جدید به طرف ارائه کنند.
تا کنون به نظر میرسید که با وجود پاسخ مثبت آمریکا به برخی شروط و خواستههای ایران مخصوصا در حوزه تحریمها، در سه محور اصلی مطالبات ایران پاسخ منفی یا حداقل غیر مثبت داده شده است. در این مورد ظاهرا با وجود قول دولت جو بایدن برای تصویب توافق در نهاد قانونگذاری آمریکا به منظور تضمین برجام، ارائه تضمین معتبر به منظور جلوگیری از خروج دولت بعدی آمریکا از توافق دور از دسترس است.
همچنین به نظر میرسد که تضمین پرداخت غرامت یا حداقل معافیتهای ۲ سال و نیمه درخواستی جمهوری اسلامی ایران از تحریمهای ناشی از خروج احتمالی دولت بعدی آمریکا از توافق نیز فاقد ضمانت اجرایی معتبر خواهد بود. این در حالی است که آمریکاییها اساسا با دخالت سیاسی به منظور پایان بخشیدن پرونده ایران در جلسه آینده شورای حکام که بیست و هفتم سپتامبر برگزار خواهد شد نیز مخالفت کردهاند.
از سوی دیگر آمریکاییها با درخواست ایران به منظور آزاد شدن معاملات با دلار و بازگشت به سیستم سوئیفت را نیز منوط به تصویب و اجرای قوانین FATF و نیز پاسخ به سوالات این نهاد کردهاند؛ مسئلهای که به خودی خود میتواند در ایران صحنه یک زورآزمایی سیاسی میان مخالفان و موافقان برجام داخل و خارج دولت فعلی و دولت گذشته باشد. این در حالی است که تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران از جمله علی باقری مسئول مذاکرات تا قبل از ورود به دولت، خود از مخالفان اصلی چنین توافقاتی و تصویب و اجرای آنها توسط دولت قبل بوده است.
بیشتر بخوانید: توافق نامه احیای برجام امضا میشود؟
به گزارش رویداد۲۴ ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که مذاکرات وین نه مذاکراتی به منظور رسیدن به یک توافق هستهای جدید بلکه مذاکراتی به منظور رسیدن به توافقی در جهت بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ (احیای برجام) است. قاعدتا در چنین وضعیتی نباید انتظار مولفههای جدیدی در توافق هستهای باشیم و این مسئله مخصوصا از این نظر برای جمهوری اسلامی ایران مهم است که عمر بسیاری از محدودیتهای هستهای ایران از جمله محدودیتهای تحقیق و توسعه و نیز به کارگیری نسلهای جدید ماشینهای جداسازی و سانتریفیوژ طبق توافق قبلی یا به پایان رسیده یا به زودی به پایان خواهد رسید. این در حالی است که هم دولت ترامپ و هم دولت بایدن بر ضرورت طولانی کردن این مدت زمان تاکید زیادی داشتهاند. در حالی که طبق مذاکرات جاری جمهوری اسلامی ایران و قدرتهای جهانی صرفا برای بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ در حال مذاکره هستند.
در این میان مباحث فرابرجامی مانند تحریمهای وضع شده علیه سپاه پاسداران ذیل لیست سیاه تروریسم وزارت خارجه یا همان FTO که منجر به تحریم شرکتهای زیر مجموعه اقتصادی سپاه خواهد شد نیز عملا بخش بزرگی از اقتصاد ایران را همچنان زیر تحریم حفظ خواهد کرد، مگر این که به هر صورتی این بخش از سپاه بتواند ارتباط خود را با مجموعه اصلی قطع کند.
به نظر میرسد تا زمانی که مباحث منطقهای و رقابتهای منطقهای میان جمهوری اسلامی ایران از یک سو و از سوی دیگر متحدان منطقهای ایالات متحده در جریان هست هر گونه توافقی شکننده و غیر قابل اعتماد خواهد بود. نمونه این مسئله را در درگیریهای مناطق شرقی سوریه و منطقه التنف محل حضور نظامیان آمریکایی شاهد هستیم که نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران با حمله پهپادی محل حضور نظامیان آمریکایی و برخی متحدان شبهنظامی آن که منجر به مجروح شدن چند تن از نیروهای آمریکایی حاضر در پایگاه شده است. نتیجه این حملات نیز دوره تازهای از حملات متقابل میان نیروهای دو طرف است که تاکنون اخبار موثقی از مجموع تلفات و مجروحان دو طرف مخابره نشده است.
این در حالی است که جیک سولیوان مشاور امنیت ملی بایدن و ند پرایس مسئول هماهنگی ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی امریکا با اشاره به این حملات، پاسخ نظامی آمریکا به این حملات را تعهد دولت بایدن به حمایت از جان نیروهای نظامی و نیز امنیت متحدان منطقهای آمریکا قلمداد کرده است؛ نشانهای که برخی از رسانههای آمریکایی آن را تلاش دولت بایدن به منظور فروختن توافق احتمالی با ایران به کنگره مردد و حفظ اعتبار بازدارندگی آمریکا علیه فعالیتهای منطقهای ایران قلمداد کردهاند.
در همین حال عربستان سعودی نیز در پاسخ به پیشرفت مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی، اعلام کرده است در صورت ادامه کاهشی روند قیمت نفت رهبری مجموعه اقدامات کشورهای عضو اوپک پلاس را به منظور کاهش تولید به عهده خواهد گرفت. این در حالی است که بنی گانتز وزیر دفاع اسراییل نیز در آمریکا به سر برده تا با مجموعه امنیت ملی دولت بایدن مذاکره داشته باشد. چرا که از نظر بخش بزرگی از جامعه امنیتی اسرائیل توافق هستهای احتمالی آمریکا با ایران یک فاجعه امنیتی برای این کشور محسوب میشود. در این حال دیوید بارنیا رئیس موساد در پیامی به شورای امنیت ملی امریکا این توافق را فاحعه راهبردی ایالات متحده در برابر تحولات منطقهای قلمداد کرده است.
همانطور که هفته پیش پولیتیکو نوشت مقامات آمریکایی به دولت اسرائیل اطمینمان دادهاند که توافق هستهای در یک فاصله زمانی محدود قابل دسترس نیست. در همین رابطه میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات نیز اعلام کرده که با وجود پیشرفتهای صورت گرفته به نظر میرسد که مذاکرات ادامه خواهد داشت.
شاید بیدلیل نباشد که نه جمهوری اسلامی ایران و نه ایالات متحده آمریکا عجلهای برای دستیابی به توافقی جهت بازگشت به برجام ندارند. چرا که حجم معادلات حاشیهای این توافق حتی از خود توافق احتمالی نیز پر رنگتر است و هر گونه شکست مذاکرات یا حصول توافق میتواند به واسطه متغیرهای گوناگون بر مجموعه امنیتی منطقهای و معادلات آن تاثیر شدیدی داشته باشد.
اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده مذاکرات ظاهرا در مرحله فعلی انگیزه مضاعفی برای موفقیت مذاکرات دارد. این مسئله مخصوصا با توجه به زمستان پیش روی اتحادیه اروپا با توجه به قیمتهای بالای انرژی که در نتیحه تحریمهای روسیه رخ داده، قابل توجه است. به عبارت دیگر با وجود قولهای مساعد ایالات متحده به منظور تامین انرژی مورد نیاز اتحادیه اروپا، آنها باز هم در تلاش به منظور متنوعسازی منابع انرژی خود هستند. این تلاش مخصوصا با امضا سند مشارکت راهبردی میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فاترس اهمیت بیشتری مییابد چرا که مهمترین بخش امنیتی این تفاهمنامه مقابله مشترک با فعالیتهای بیثبات کننده منطقهای جمهوری اسلامی ایران ذکر شده است؛ هزینهای که اتحادیه اروپا در برابر تضمین جریان انرژی مورد نیاز خود از جانب این مجموعه نیاز به پرداخت آن است و پر واضح است که با تفاهمات اولیه میان ایران و اروپا به منظور پیش بردن مذاکرات حساس هستهای ناسازگار خواهد بود.
در مرحله فعلی همچنان مولفههای مداخله کننده غیر برجامی در مذاکرات هستهای تاثیر بزرگی دارند و هر کدام ازطرفین باید برای آن پاسخی بیابند. هر چند ایران و آمریکا تلاش میکنند مسائل غیر برجامی را از مذاکرات برجامی جدا نگاه دارند، اما چندان محتمل به نظر نمیرسد که چنین تلاشی در بلندمدت جواب پاسخگوی مسائل مختلف میان دو طرف باشد.