رویداد۲۴ لیلا فرهادی: ایران در سالهای اخیر یکی از کشورهای نزدیک به چین شده است و این کشور نیز عمدتا در همه نشستها و جلسات خارجی از ایران حمایت کرده و تلاش کرده از حق وتوی خود برای حمایت از ایران استفاده کند. این سیاست در در ایران به نام «چرخش به شرق» توصیف شده است و کارشناسان زیادی بر این باورند که جمهوری اسلامی تلاش میکند در قطب مقابل غرب که با «روسیه و چین» تعریف میشود، قرار بگیرد و اینگونه ایدههای مقابله با آمریکا و به ویژه غرب را پیش ببرد.
این سیاست در ایران هواخواهان چندانی ندارد و منتقدان بر این باورند که چرخش کامل جمهوری اسلامی به سمت چین و روسیه و اتکای کامل به این دو کشور، منافع ایران را در بلندمدت به خطر خواهد انداخت زیرا جمهوری اسلامی ناچار است پاسخ حمایتها را به شیوههایی بدهد که گاه نامتعارف است؛ شیوههایی که منتقدان آن را «استعمار جدید» مینامند و معتقدند جمهوری اسلامی در برابر چین نقش یک مستعمره را بازی میکند.
چین در سالهای گذشته با مشکلات بزرگی مواجه بوده است؛ از بحران بزرگ کرونا گرفته تا اعتراضات و نقش بینالمللی این کشور. با چنین وضعیتی سوال مهم این است که این کشور در آینده با چه شرایطی روبروست؟ آیا جمهوری اسلامی روی اسب بازنده شرط بسته یا کرنشهای مداوم در مقابل چین بالاخره سودمند خواهد شد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است یک پیشبینی از وضعیت آینده چین داشته باشیم تا بدانیم با چه شرایط احتمالی روبرو خواهیم بود. پیشبینی برای یک کشور با جمعیت ۱.۴ میلیارد نفر ساده نیست، اما میتوان به موضوعات مهم پرداخت و احتمالها را بررسی کرد.
آمارهای اقتصادی چین احتمالاً مبهمتر از حد معمول است: چین با تقاضای مصرفکننده زیادی رو به روست، اما احتمالاً به دلیل ترس مردم از ابتلا به بیماریهای عمومی همچون کرونا، این تقاضا به آرامی کاهش مییابد. پس از دو سال سخت، فشار سیاسی بر مقامات دولتی محلی و مرکزی برای ارائه دادههای مثبت، بسیار زیاد است. این بر آمار جمعیت نیز تأثیر خواهد گذاشت. محققان معتقدند جمعیت چین در حال حاضر در حال کاهش است.
چین مشکلات اقتصادی زیادی دارد؛ بخش املاک که بیشتر رشد اقتصادی کشور را به خود اختصاص داده است، به فروپاشی تدریجی ادامه میدهد. ایالات متحده یک مجموعه سیاست تمامعیار برای جدا کردن اقتصاد خود از چین را آغاز میکند؛ و شبح رکود جهانی در حال ظهور است. دولت چین ممکن است بتواند با سیاستهای محرک برای مدتی از رونق املاک حمایت کند، اما در مقطعی باید با واقعیت روبرو شود.
به همین ترتیب، سیاستهای ایالات متحده که فناوری چین را هدف قرار میدهند، احتمالاً منجر به سرمایهگذاریهای عظیم دولت چین در حوزه تکنولوژی خواهد شد، اما این سیاستها به ارتباطات دولتی بستگی دارد.
پس از موج اعتراضات در پایان سال ۲۰۲۲، احتمالا شاهد تظاهرات جسته و گریخته بیشتری باشیم. اگرچه معترضانی که خواستار کنارهگیری شی جین پینگ رئیسجمهور چین بودند، مورد برخورد یا دستگیری قرار گرفتهاند، اما معترضان ضد سیاست «کووید صفر» تا حد زیادی از مجازات فرار کردهاند. این ممکن است افراد را تشویق کند تا مسائل حساس دیگر را کنار بگذارند. متأسفانه، این خبر بدتر برای بخش املاک و مستغلات است: یکی از رایجترین و موفقترین اشکال اعتراض در چین در دهه گذشته، اعتراض علیه هرگونه تلاش برای تصویب قوانینی مرتبط با مالیات بر دارایی بوده است.
موقعیت شی نیز به شدت تضعیف شده است. او سرنوشت خود را به سیاست «کووید صفر» که رسانههای چینی مدام از موفقیت آن حرف میزدند، گره زد. این به علاوه رکود اقتصادی، منجر به تردیدهای جدی در میان نخبگان سیاسی چین در مورد توانایی او برای رهبری شده است. سوال این است که آیا آنها میتوانند کاری در این زمینه انجام دهند؟
این احتمال وجود دارد که امسال شاهد تشدید کنترل سیاسی شی جین پینگ، فقط برای تثبیت مجدد قدرت خود بر مردم و حزب کمونیست چین باشیم. اما پس از سالها سرکوب ایدئولوژیک معترضان در چین، چه چیزی برای سختتر شدن باقی مانده است؟
به نظر میرسد که مجموعه مشکلات داخلی چین منجر به اتخاذ لحنی ملایمتر در صحنه بینالمللی شده است؛ اگرچه عمدتاً این لحن ملایم در ملاقاتهای خصوصی دیده میشود. دیپلماتهای آمریکایی و دیگر دیپلماتها گزارش میدهند که همتایان چینیشان بیش از گذشته مایل به گفتگو هستند و لحن ملایم و چهره خندان شی که در دیدار با جو بایدن رئیسجمهور آمریکا دیده شد.
ممکن است با وجود ماهیت شدید کشمکشهای اقتصادی بین دو کشور ادامه پیدا کند اما این روند بسیار نامطمئن به نظر میرسد و حتی یک بحران جزئی میتواند باعث یخ زدن مجدد روابط چین و آمریکا شود.
رسانههای دولتی چین نسبت به یک دهه پیش بیگانههراستر و ضدآمریکاییتر شدهاند و انگیزههای قوی برای سرزنش ایالات متحده در خصوص مشکلات چین دارند. البته این دیدگاه هم دو از واقعیت نیست و آمریکا برنامههای گستردهای برای کاهش قدرت چین و روسیه اجرا کرده است؛ به خصوص چین که بزرگترین رقیب اقتصادی آمریکا به شمار میرود.
همه این مسائل نشان میدهد که امسال نباید انتظار مشکلات قابل توجهی در مورد تایوان داشت. دولت چین با مشکلات زیادی برای مقابله دست به گریبان است و نمیتواند بحران دیگری را تحمل کند، چه رسد به یک جنگ. این به معنای پایان دادن به سیاست به اصطلاح اتحاد مجدد و مداخله سیاسی در تایوان نیست، اما احتمالاً وضعیت موجود تغییری نخواهد کرد.