رویداد۲۴ محسن مهرعلیزاده به نامه حزب راه ملت که درخواست کرده بود نقش او در حوادث اخیر بیشتر شود، پاسخ داده است. او در این نامه که در اختیار رویداد۲۴ قرار داده شده، گفته «فروکاستن مشکلات و دلایل نارضایتیها به دولت رئیسی نوعی غفلت از مسائل مهمی است که عدم حل آنها بسیار خسارت بار و جبران ناپذیر خواهد بود.» متن کامل پاسخ مهرعلیزاده را در ادامه بخوانید:
از اینکه اعضای محترم آن حزب را که در انتخابات ۱۴۰۰ همسو با آرمانها، اهداف و برنامهها در همراهی اینجانب از هیچ کوششی فروگذار نکردند، همچنان سرشار از نشاط و تحرک ناشی از احساس مسئولیت اجتماعی و مدنی بیبدیل میبینم، بسیار خرسندم و خرسندی مضاعف اینکه با شناختی دقیق از موقعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کنونی کشور و درکی صحیح از ناآرامیها و اعتراضات بیش از پیش بر همراهی با مردم در پیگیری مطالبات و استیفای حقوق حقه ملت و بیان حقایق فارغ از جناحبندیها و منفعتطلبیها، در راستای منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی کشور، آزادی بیان، اعتلای کشور، امنیت و رفاه و توسعه برای ایران و ایرانیان تاکید دارید.
نیک میدانیم که دادگری و عدالت مهمترین عامل استواری دولت و جامعه است و گسترش چتر آرامش، توسعه و رفاه و امنیت در هر کشوری در گرو استقرار دادگری است و قانون مهمترین مبنای اساسی برای تحقق بخشیدن به عدالت در جامعه است که از طریق محدود کردن قدرت حکومتها و تامین آزادی ملتهایی که قرنها دربند استبداد و قدرتهای مطلقه بودهاند، محقق میشود.
قانونگرایی مهمترین عامل هدایت جوامع انسانی به سوی جامعه مدنی است و ملت بزرگ ایران با پیشینهای بیش از یک قرن آشنایی ملموس با ساختارها و ساز و کارهای قانونگرایی عمیقاً به ضرورت و اهمیت پایبندی به قانون و قانونگرایی و نهادینه شدن آن در جامعه پی برده است و بر همین مبنا، مردم تفاوت میان «حاکمیت قانون» و «حاکمیت از طریق قانون» را به دقت و درستی تمام تشخیص میدهند و اینک ملت ایران قادر است بر همین مبنا عملکرد مسئولین و انطباق آن با معیارهای قانونی را چه بر مبنای قانون اساسی به عنوان میثاق ملی و چه بر اساس مطلوبیتهای جوامع بشری در سراسر دنیا، باهوشی سرشار و سنجههایی دقیق بسنجد و به قضاوت نشیند و هنگامی که در این سنجش با تعارضاتی مواجه شود و آنها را برای آینده کشور و مردم، بنیانبرافکن و خانمانسوز پندارد، اعتراض مدنی و مطالبه حقوق حقه و قانونی خود از طریق مطبوعات و رسانههای آزاد و بیان دیدگاهها از طریق احزاب، سمنها و صندوقهای رای را جزء حقوق قانونی و مدنی خود بداند و در این مسیر، چون راه را بسته ببیند، راهی جز حضور در خیابانها، و اعلام نارضایتیها، پیش پای خود نداشته باشد.
جوانانی که امروز در خیابانها، دانشگاهها و مدارس تجمع میکنند یا به تحصن مینشینند و بیدفاع به باد کتک، توهین و اعمال هزاران محدودیت و محرومیت گرفته میشوند و پایشان به زندان و دادگاه کشیده میشود و دختران و زنانی که با وجود همه خطرات و تهدیدها و و دستگیریها و زندان، جان خود را بر کف نهاده و روسری از سر خود بر میدارند، آشکارا ندای اعتراض خود به کژ کارکردیها، تبعیضها، توهینها و تحقیرها در چهار دهه گذشته را سر میدهند و راهی جز آن برای وادار نمودن مسئولان به تمکین و پایبندی به قانون و قانونمداری نمییابند.
معترضان به دنبال پایبند کردن مدیران و مسئولین به قانون و قانونگرایی هستند و میخواهند باطن مسئولان را به نمایش گذاشته و با آگاهی کامل از حقوق و مطالبات جامعه و پرهیز از خشونت، در جهت اصلاح امور گام برداشته و حیات ملت و کشور خود را از خطر افتادن در ورطه هلاک و نابودی برهانند. اعتراض آنان قانون گریز و ستیزه گرا نیست و معترضین به دنبال خشونت و ستیزه گرایی نیستند. بلکه فراخواننده به قانون و جوهره عدالت و احترام به اصالت انسان و رعایت حقوق جمهور هستند و اگرچه بعضاً کین ورزان و فریبکاران ازجنس دشمنان نهان و آشکار این مرز و بوم و این ملت شریف، منافقانه از فرصت استفاده میکنند و با هدف انحراف جریان اعتراضی به سمت اغتشاش در صفوف آنان رخنه میکنند، لیکن باید این دو را تفکیک کرد و هرگز نباید واقعیتهای ملموس موجد اعتراضات به عمد یا سهو کتمان شده و یا نادیده انگاشته شود.
هم شما، هم بنده و در راس ما ملت فهیم ایران، به خوبی میدانیم که امروز با میدانداری برخی سوء استفاده کنندگان از سرمایههای عظیم مادی و معنوی این سرزمین، پروار شدن رانتخواران و اختلاسگران و خاندان و اعوان و انصار آنها، اعمال تبعیضها و تحقیرها، کمتوجهی به حقوق اقوام، ایجاد تفرقه و چنددستگی در میان ملت، تحمیل سلایق و افکار و باورهای شخصی برخی اشخاص، گروهها و نحلههای فکری در قالب پوشاندن لباس قانون به آنها از سویی و فراموش شدن اولویتهای اساسی رشد پایدار کشور در عرصههای سیاست بین الملل، اقتصاد و معیشت مردم، اخلاق، فرهنگ عمومی و به ویژه آزادی بیان و ابراز عقیده که از موانع اصلی مردمسالاری پذیرفته شده در قانون اساسی است.
از سوی دیگر، که میتواند حاصل سیاستگذاریهای عقیم و ناتوان از حل مسائل جامعه و نیز عدم پایبندی برخی مسئولین به قانون و قانونگرایی باشد، آستانه تحمل مردم را به شدت پایین آورده و موجبات اعتراضات مردم را فراهم کرده است که البته راهکار حل مسئله، پاسخ ندادن به اعتراضات و غیرقانونی خواندن و برخورد امنیتی و ایجاد محدودیتهای بیشتر نیست، چرا که اینها همه حاصلی جز انباشته شدن عقدههای فرو خفته و سر بر کشیدن و تبدیل شدن آنها به اغتشاشات واقعی و شورشهای داخلی و به خطر افتادن امنیت ملی و کیان جامعه را در بر نخواهد داشت.
اینجانب ایستاده بر عهد و پیمان خود با مردم شریف ایران همانگونه که در مناظرات انتخابات ۱۴۰۰ اعلام نمودم امروز و همواره خود را در کنار مردم و پیگیر مطالبات حقوق حقه و قانونی آنان میدانم و با دلسوزی تمام برای سرافرازی میهن عزیزم ایران و ابراز نگرانی از به خطر افتادن کیان ملک و ملت به عنوان ناصحی امین، مشفقانه به مسئولین امر انذار میدهم:
َ
۱ - مهمترین تهدید امروز جامعه ایران شعلهور شدن آتش خشم و کینه و انتقام و خشونت است و تداوم برخوردهای امنیتی و دستگیری و زندان و. بی تردید موجب افزایش نارضایتیها و ایجاد آنارشیسم و هرج و مرج خواهد شد.
۲ – به فرض کاهش و یا حتی از بین رفتن کامل اعتراضات و تجمعات باید بدانید که این امر لزوماً نشانگر این نیست که مسائل و مشکلات مردم و جامعه برطرف شده و مردم پاسخ منطقی برای اعتراضاتشان دریافت کرده اند و لذا خطر خشم فروخفته و آتش زیر خاکستر باید جدی گرفته شود.
۳ - نرمش و انعطاف نظام سیاسی و مسئولین امر در قبال ملت و ایجاد فضای مفاهمه و گفتگو امری عاقلانه و حافظ امنیت جامعه و کشور است و این نرمش و گفتگو باید هر چه سریعتر آغاز شود؛ و بدانید تنها رضایت و اعتماد قاطبه مردم از اقشار و گروهها، دیدگاهها و طرز تفکرهای مختلف، اقوام و گرایشهای گوناگون است که میتواند ضامن اقتدار کشور باشد.
۴ - انجام اصلاحات ساختاری به ویژه در قانون اساسی و ایجاد شفافیت بیشتر میان اختیارات و مسئولیتها در کلیه سطوح با انگیزه افزایش قدرت ملی، تقویت بعد جمهوریت نظام و حاکمیت بیشتر مردم بر سرنوشت خویش، افزایش جنبههای محوریت و حاکمیت بیشتر قانون، با هدف اصلاح ساختار و الگوی حکمرانی موجود به حکمرانی مطلوب امری است ضروری و لاجرم باید انجام پذیرد (با عنایت به تحولات شتابناک چهار دهه گذشته در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و خصوصاً فضای مجازی انجام تغییرات اساسی در قانون اساسی یک الزام برای عبور از انبوه چالشهای موجود است.) بدین ترتیب تغییر الگوی حکمرانی موجود به الگوی حکمرانی مطلوب میتواند سرنوشت ملت را به سمت قلههای توسعه، سعادت رهنمون شده و کشور را دستخوش تحول و تغییرات اساسی مثبت کند.
۵ - واقعیت نسل جدید، تفاوتهای بنیادین در دیدگاههای آنان با نسلهای قبلی و برخی هنجارها و عادات و رویههای اجتماعی باید پذیرفته شود و به دور از هرگونه تعصب فردی و گروهی و صرفاً به خاطر بقای ایران و عظمت و شکوه ملت، باید با احترام به عقاید و اعتقادات تک تک انسانها شرایط برای زندگی شرافتمندانه مردم مهیا شود.
۶ - بر اساس اندیشههای مبتنی بر مردمسالاری، اعم از اسلامی و غیر اسلامی، منشاء قدرت خداوند و مرجع قدرت مردم بوده و قدرت اصلی و تصمیم گیرنده نهایی برای سرنوشت یک جامعه مردم هستند و با پذیرش این گفتمان در رویکردی مبتنی بر تدبیر و تعقل و پایبندی به قانون و قانونگرایی باید این امر از طریق صندوقهای رای و تامین آزادیهای مشروع تامین شود.
عکس العمل مردم به صندوقهای رای در انتخاباتهای مکرر گذشته به ویژه انتخاباتهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ بدور از هر انگیزه و تعصب فردی یا گروهی و با پذیرش اینکه به کارگیری شیوههای مهندسی انتخابات گرچه کاندیدا و کاندیداهای مورد نظر گروهی خاص را به کرسی نشانده و حاکمیت یکدست ایجاد کرده است، لیکن این یکدستی، جز لاپوشانی خطاها و اشتباهات، به کارگیری نیروهای ناتوان، تجری بیشتر دستگاهها در قانونگریزی و عدم اجرای قانون، افول شدید توان کارشناسی و مدیریتی، نزول سطح تصمیمات و مصوبات قانونی و نهایتاً از بین رفتن بیشتر اعتماد مردم و زوال سرمایههای اجتماعی دولت و حاکمیت حاصلی نداشته است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و طی قضاوتی منصفانه معلوم شود که ادامه چنین روندی در سیر تحولات اجتماعی و بستر حوادث بعدی چه فجایعی را برای کشور میتواند رقم بزند.
ضرورت دارد جزء اصلاحات اساسی ساختاری، برای انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری شرایطی فراهم آید که بدون اعمال شیوههای گزینشی فعلی و با تامین شرایط حضور اکثریت واجدین شرایط نمایندگان واقعی مردم با آرای قاطع آنان انتخاب شوند تا اداره کشور در یک روال منطقی و قانونی توسط افراد واجد شرایط و مورد تایید اکثریت قاطع مردم انجام پذیرد.
۷ - رو در رو قرار دادن نیروهای غیر رسمی با معترضان، عوارض بسیار نامطلوب سنگینی را به همراه داشت که آحاد ملت ایران در یکصد روز گذشته تلخی آن را به دفعات چشیدند، بخشی از عوارض خسارت بار مذکور اینکه، کشته شدن جوانی به دست جوان یا جوانان دیگر اعم از معترض و مامور، که اوج خشونت را در عیانترین صحنههای زندگی مردم به منصه ظهور گذاشت، علاوه بر نابود شدن زندگی یک جوان به عنوان منبع انرژی، تعقل، تفکر و آینده سازی و نیز ارتکاب شدیدترین جرم جنایی در معرض دید جامعه و سلب حق حیات یک انسان که به مثابه کشتن همه انسان هاست، آنچنان شقاق عمیق و تفرقهای سنگین در بین جوانان ایجاد نمود که قطعاً کشور در بعد وحدت و انسجام ملی تا سالیان سال تاوان سختی از این ناحیه خواهد پرداخت.
۸ - برخلاف عدهای از منتقدان که آدرس غلط لزوم استعفای رئیسی را میدهند، با اذعان به اینکه استعفای وی ممکن است اندکی از سرعت افول و خسران را کاهش دهد، اینجانب اعلام میکنم همانگونه که در مناظرات ۱۴۰۰ به صراحت گفتم، به دلایل مختلف از جمله سوابق تحصیلاتی و اجرایی، امیدی به موفقیت رئیسی در تحقق وعدههایی که اغلب آنها هم از سر ناآشنایی با موضوع و عمدتاً برای جذب رای داده میشدند، نداشته و ندارم؛ که البته در ۱۶ ماه گذشته عدم تحقق حتی یک وعده از هزاران وعدة داده شده و بلکه تشدید بحرانها در زمینههای مختلف از جمله بلا تکلیفی مذاکرات و رفع تحریم ها، کوچکتر شدن شتابان حجم اقتصاد کشور، کاهش بیسابقة GDP (تولید نا خالص داخلی) و بروز نابسامانیهای زاید الوصف در اوضاع اقتصادی داخلی و معیشت مردم، گرانیهای بی حساب، کمبود دارو و ناتوانی در توزیع و کنترل بازار، فرار سرمایهها، مهاجرت بیرویه نخبگان و... به عنوان بخشی از ناکامی هاست که خود شاهد مدعای اینجانب است و به همین دلیل نیز پیشتر گفتم شاید استعفای دولت قدری از سرعت نزولی همه شاخصهای محوری کشور بکاهد.
لیکن فروکاستن مشکلات و دلایل نارضایتیها به دولت رئیسی نوعی غفلت از مسائل مهمی است که عدم حل آنها بسیار خسارت بار و جبران ناپذیر خواهد بود و همانگونه که در همة دولتهای بعد از انقلاب کما بیش شاهد این واقعیت بودیم، تا زمانی که آن مسائل حل نشود و اصلاح ساختاری اساسی صورت نگیرد و مناسبات شایسته تری در شکل گیری سه قوه و سایر نهادهای حاکمیتی و نحوه تعامل آنها با یکدیگر و مردم حاکم نشود، مستقل از توانایی یا عدم توانایی هر دولتی به ناچار کشور روز به روز از شرایط ناگوارتری برخوردار خواهد شد.
از اینرو صاحبان اندیشه و داعیان عرصه کنشگری سیاسی نیز باید با فهمی درست و بهدور از انگیزههای گروهی، فرصتطلبی و منفعتطلبیهای حزبی و صرفاً با در نظر گرفتن ضرورت حمایت از رشد و تعالی جامعه، حفظ منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی کشور، حراست از مرزهای عرصه امنیت عمومی و اجتماعی و نهایتاً تامین خواستههای مشروع و حقوق حقه مردم بر اهمیت نقش تاریخی خود در این مقطع حساس تاریخی کشور بیشتر پی برده و یاریگر انجام و تحقق اصلاحات ساختاری شوند. امید آنکه به لطف باری تعالی بهروزی و سعادت نصیب ایران عزیز و ایرانیان سرافراز شود.
همانطور که مستحضرید، حزب راه ملت با دیدگاه مخالفت صریح نسبت به حمایت از کاندیداهای نیابتی و پوششی و ناکارآمد در انتخابات۱۴۰۰، حاضر نشد اختیار مطالبات مردم شامل تغییر و تحول در شیوه حکمرانی و اصلاح امور را به افرادی واگذارد که هیچگونه اراده و اعتقاد قلبی به تغییر و تحول در اداره کشور و وضع موجود نداشتند. از همین رو بصورت مستقل از شما دعوت نمود تا در عرصه انتخابات حضور یابید و در ادامه حمایت و همراهی همه جانبه از جنابعالی را در دستور کار قرار داد.
مایه افتخار بود که پس از اصرار اصلاح طلبان به کناره گیری شما، برای جلوگیری از تشتت و سردرگمی مردم و اختلاف بیشتر در فضای انتخابات، و البته تشخیص درست این واقعیت که اکثریت واجدین شرایط قصد شرکت در انتخابات را ندارند؛ صرفا با بیان دقیقترین و شجاعانهترین نکات در مناظرات انتخاباتی، که اکثر آن موارد ظرف مدت کوتاه گذشته اثبات گردیده است و لاجرم برای همیشه در تاریخ ماندگار خواهد شد، این کناره گیری تلخ را پذیرفتید و بدون ائتلاف با هیچیک از اندیشههایی که پیش بینی میشد شاخصههای توانایی و امکان ایجاد تغییر و تحول جدی و پیگیری مطالبات و خواست اکثریت مردم را ندارند، کار و رقابت را به سایر مدعیان سپردید که از این منظر نیز ارادهی جنابعالی در آن مقطع قابل تقدیر است و از شما کمال تشکر را داریم.
همچنان معتقدیم در بین گزینههای نهایی انتخابات ۱۴۰۰ جنابعالی تنها خیرالموجودینی بودید که با قرار گرفتن شما در راس قوه مجریه، کشور دچار خسارات اینچنینی نمیشد و اوضاع اسفناک امروز را مجبور به نظاره نبودیم!
متاسفانه کشور عزیزمان ایران این روزها دچار تحولات بسیار سریع و ملت ما شاهد وقایع تلخ و ناگوار در عرصههای مختلف بخصوص در حوزههای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی است. گویی خداوند اراده فرموده است تا عیار حق طلبی و انسانیت و شرافت را فارغ از شعارها، ظواهر و گذشته افراد به چالش کشد و محک جدی بر عملکرد امروز افراد زند؛ تا مرزهای شرافت، پاکی، حق طلبی، عدالتخواهی، و آزادیخواهی در تاریخ ایران بازتعریف، بلکه باز تثبیت شود.
از آنجا که بین حزب راه ملت و جنابعالی عهد و پیمانی اخلاقی در روزهای نخستین مذاکرات برای حضور شما در انتخابات ۱۴۰۰برقرار شد که اگر حوادث به سمت موفقیت جنابعالی برای خدمت در جایگاه ریاست جمهوری پیش نرفت، به عنوان یک همراه و مطالبهگر حقوق حقه مردم و خواستههای مشروع و مدنی اکثریت ملت، خصوصا آنانی که تریبونی در حاکمیت ندارند، همواره در صحنه حضور داشته و دولت مستقر و حاکمیت را به وظایف و مسئولیتهایش انذار دهیم و پیگیر حقوق مردم و ناصح حاکمان باشیم.
مهمتر انکه این وعده به مثابه وعدهای رسمی و انتخاباتی در رسانههای عمومی از سوی شما بیان و بر آن تاکید شد. اگر چه اطلاع داریم که در طول یک سال گذشته به شدت درگیر و مشغول مداوای بیماری سخت و صعب العلاج همسر مکرمتان بودید و فرصت کمتری برای حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی داشتهاید، و کم و بیش شاهد اظهارنظرها، نقد و توصیه به دولت در مصاحبهها و گفتگوهای شفافی که انجام دادهاید نیز، بودهایم؛ اما ضرورت حوادث ما را برآن داشت تا براساس عهد و پیمان خود با خداوند متعال و ملت شریف ایران، همچنانکه تا کنون بصورت شفاف نظرات و دیدگاههای خود را در قبال مواضع واقدامات صحیح و قابل تقدیر یا نا صحیح و مورد انتقاد هریک از کارگزاران و شخصیتهای سیاسی، اجتماعی٫ فرهنگی در خصوص تامین منافع ملی و خواست اکثریت و حتی حفظ حقوق هر اقلیتی از ایرانیان اعلام نظر شفاف را نصب العین خود کردهایم، بار دیگر و به ضرورت فضای کنونی، خصوصا در شنیدن صدای اعتراضات اخیر مدنی و مردمی به وضع نامناسب موجود در اداره کشور و لزوم گفتگو با آنان و پیگیری مطالبات مردم، به صراحت و شفافیت پیشین بر خود بایسته میدانیم با یادآوری عهد پیشین، از جنابعالی نیز به خاطرحضور کمتر از حد انتظار برای همراهی با ملت بزرگ ایران در این ایام سخت و پیگیری شایستهتر حقوق حقه بخشی از مردم که شامل معترضین به وضع موجود میباشند، گلایه نموده و انتظار عمل به وعده همراهی و مطالبه گری حقوق مردم و انتقاد به سیاستهای غلط تصمیمگیران در حاکمیت را از شما داشته باشیم.
یقینا مستحضرید که وجه اعتراضی حرکت جوانان امری مستحدثه و جدید بوده و مرزبندی یا حمایت از وجوهی خاص از آن، دارای ارزش ماهوی و مستقلی است که میتواند پیمان ایستادن در کنار ملت را تفسیر و تبیین شفافتری کند.
بدیهی است نگارش و انتشار چنین درخواستی نیز در راستای عهد فی مابین و بیانیههای حزب راه ملت بوده و قطعا به عنوان یک سوال یا مطالبه، حق ملت شریف ایران است که از این حزب به خاطر ادعای همراهی وحضور مطالبه گرایانه، توقع شفاف سازی مواضع و عملکرد خود را داشته باشند. از خداوند میخواهیم تا ما را بر عهد و پیمان خود مبنی بر پیگیری و مطالبه و استیفای حقوق حقه ملت و بیان حقیقت فارغ از جناح بندیها و منفعت طلبیها، در راستای منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی و آزادی بیان، اعتلای کشور، امنیت و رفاه و توسعه برای ایران و ایرانیان استوار و مستدام دارد. بکوشیم به امید روزهای خوب برای ملت و کشور بزرگ ایران با انجام تغییر و تحول واصلاح ساختاری مورد رضایت و پذیرش اکثریت ملت ایران از هر قوم و زبان و مذهبی که باشد.
سربلندی و سلامتی برای جنابعالی و صحت، وعافیت عاجل برای همسرگرامیتان را از خداوند مسئلت داریم. / حزب راه ملت - دوم دی ماه ۱۴۰۱