رویداد۲۴ مازیار وکیلی: پخش سریال سقوط ساخته سجاد پهاوانزاده یکبار دیگر باعث شد سازمان صداوسیما از اختلافات قدیمی با پلتفرمهای نمایشی پرده بردارد و تلاش کند یکبار دیگر انحصار خود در حوزه رسانه را یادآوری کند؛ یادآوری این بار اما بسیار رادیکال بود و پیمان جبلی رییس سازمان صداوسیما به رییسجمهور نامه زد تا سایت و پلتفرم فیلیمو را فیلتر کند.
در بخشی از نامه آمده است: «متاسفانه سکوی فیلیمو بدون توجه به مقررات، به دفعات در حوزه تولید و انتشار سریال ها، از اخذ مجوز استنکاف کرده و در مورد اخیر با انتشار قسمت اول سریال سقوط که با موضوعی کاملا امنیتی و بدون اخذ هر گونه مجوزی ساخته و منتشر شده است، سیاستهای نظام در خصوص نحوه حضور و فعالیت برخی بازیگران که در حوادث و اغتشاشات اخیر به ارکان نظام توهین کرده و با پناه بردن به شبکههای سعودی- صهیونیستی قصد رهبری حوادث و ناآرام کردن فضای امنیتی کشور را دارند نیز، مد نظر قرار نداده است. در همین راستا این پلتفرم با بر هم زدن رویههای ممیزی محتوا، مالا تامین مالی چهرههای بعضا مغرض را که محلی برای حضور در رسانه ملی یا تولیدات سینمایی دارای مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارند بر عهده گرفته است. به عنوان مثال و از قرار اطلاع برخی از چهرهها که حضور در جشنواره فیلم فجر یا تولیدات رسانه ملی به اصطلاح تحریم کردهاند در حال حاضر با بازی در آثار این پلتفرم یا دریافت پیشپرداختهای قابل توجه ضمن دهنکجی به ارکان نظام، از این طریق به حیات سیاسی خود ادامه میدهند.»
به نظر میرسد حوادث ماههای اخیر و پخش سریال سکوت که بازیگر اصلی آن حمید فرخنژاد است، بهانه لازم را به صداوسیما داده تا شرایط را برای انحصار بیشتر در فضای رسانهای کشور مهیا کند. اما پیش از پرداختن به چرایی تلاش صداوسیما برای ایجاد انحصار بر فضای رسانهای کشور بهتر است کمی با ساترا و وظایف آن شویم.
ساترا یا همان سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی یک رگولاتور محتوایی است که قرار است تنظیم کننده رابطه میان پلتفرمهای تنظیم کننده این محتوا با سایر نهادها باشد. طبق عرف جهانی رگولاتورها در نهایت بیطرف حاکمیتی قرار است میان پلتفرمهای مستقل و نهادهای حاکمیتی داوری کنند. اما مشکل کار اینجا است که ساترا همیشه و در بزنگاههای حساس به طرف صداوسیما غش کرده است.
ساترا یکی از نهادهای زیرمجموعه صداوسیما است و داوری میان اختلافات صداوسیما و پلتفرمها که هر دو در کار تولید صوت و تصویر هستند، در حقیقت تعارض منافع ایجاد میکند. این اختلافات پیش از این هم وجود داشت که دو طرف به هرحال تن به مصالحه دادند. اما در ماجرای سریال سقوط به نظر میرسد قرار نیست صدا و سیما کوتاه بیاید و این بار محکم ایستاده تا از ادامه کار پلتفرمهای رقیب جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید: ریزش مخاطب رسانههای رسمی و دوراهی مقابله با رقبا: کنترل و استخدام یا توقیف و سانسور
ساترا از زمان تاسیس تا به امروز چالشهای متعددی را با دیگر نهادهای حاکمیتی تجربه کرده است. به گزارش رویداد۲۴ در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ ساترا اعلام کرد قرار است به خاطر محاسبه ترافیک برخی از سرویسهای داخلی بر مبنای تعرفه بینالمللی از محمد جواد آذری جهرمی به قوه قضائیه شکایت کند.
این اظهارنظر بیپاسخ نماند و آذری جهرمی اعلام کرد ساترا نهاد قانونی برای این اقدام نیست و سازمان تنظیم مقررات ارتباطات خودش به این موضوع رسیدگی میکند. اظهارنظر وزیر سابق ارتباطات باعث شد کار به طعنههای تلویزیونی و تخریب رقیب در برنامههای مختلف صداوسیما کشید؛ از جمله علی ضیا که به طعنه گفته بود «برای مناطق محروم که تبلت و موبایل و آنتن ندارند، اینترنت 5G افتتاح میکنید.»در برنامههای دیگر نیز آذری جهرمی به هدف شماره یک صداوسیما تبدیل شد و سیل حملات علیه او بود.
آن اظهارنظر البته با واکنش آذری جهرمی همراه شد. او در پست اینستاگرامی پاسخ علی ضیا را داد: «سیمای ملی است دیگر. اینقدر در فکر حذف این و آن از صداوسیما بودند که خودشان هم حواسشان نیست که رساندن اینترنت به روستاهای سیستان و بلوچستان و راهاندازی 5G در تهران را با هم قاطی کردهاند.»
مجری برنامه هم بعداً پاسخ آذری جهرمی را داد تا این موضوع کشمکشهای ساترا با دستگاههای حاکمیتی برای ایجاد انحصار در مقوله صوت و تصویر را علنی کنند اما نقطه اوج این دعواها به تابستان امسال برمیگشت؛ جایی که برخی از سریالهای تولید شده توسط این پلتفرمها بدون مجوز صداوسیما منتشر شدند.
انتشار این سریالها خشم ساترا را برانگیخت و این نهاد «به ظاهر بیطرف» با زدن نامه به شورای عالی فضای مجازی و دادستانی خواستار فیلتر این پلتفرمها شد. این موضوع واکنش پلتفرم فیلیمو را به دنبال داشت و مسئولان این پلتفرم از ساترا خواستند به صورت شفاف درباره مرجع قانونگذاری شفافسازی کند: «آیا از اصطلاح فنی، فرهنگی (صوت و تصویر فراگیر) در مجلس شورای اسلامی، شورایعالی انقلاب فرهنگی یا شورایعالی فضای مجازی تعریف دقیقی ارائه شده است یا خیر؟ آیا پلتفرمهای نمایش درخواستی، شامل این تعریف میشوند یا خیر؟»
مسئولان ساترا پس از این بیانیه اعلام کردند مجوز هیچ کدام از این نهادها باطل نشده، اما بهتر است این پلتفرمها قانون را رعایت کنند. اما انتشار سریال سقوط تنشها را به نقطه جوش رساند. بعد از پخش سریال سقوط معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اعلام کرد: «ساترا سه نوع مجوز میدهد؛ مجوز فعالیت پلتفرم، مجوز تولید سریال که مجموعه سقوط این مجوز را دریافت نکرده است و مجوز انتشار که این سریال مدتی است برای دریافت آن اقدام کرده و هنوز شورای صدور مجوز برای صدور مجوز متقاعد نشده است.»
بعد از این اتفاقات جبلی رئیس سازمان صداوسیما نامه معروف رئیس جمهور را نوشت و از رئیسی خواست جلوی فعالیتهای پلتفرمها فیلیمو را بگیرد. در پی انتشار این نامه، انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدیویی برخط با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رئیس سازمان صداوسیما نوشت: «در این زمانه سخت که باران مشکلات از هر سو بر اقتصاد غیردولتی میبارد» به آنها یادآوری کرده که ارزش تلاش برای حیات فرهنگی کشور چقدر است.»
آنها در ادامه این نامه ضمن اشاره به خلاءهای قانونی نوشتند: «چطور میتوان نظارت بر یک صنف نوپا و محبوب و خصوصی را به نهادی سپرد که نه تنها قانون مصوب و مشخصی برای نظارت در این بخش ندارد، بلکه ضوابط حرفهای و معقولی نیز برای نظارتِ مدنظر خود ـ به شکل شفاف و قابل رویت و نظارت مردمی- تدوین و ارائه نکرده است. همچنان که هیچ تعریفی از «صوت و تصویر فراگیر» ندارد.» البته بعدها مسئولان ساترا مدعی شدند که سایر پلتفرمها هم از دست فیلیمو شاکی هستند و بهتر است این پلتفرم هم از قانون تمکین کند.
به نظر میرسد تمام این تلاشهای سازمان صداوسیما برای این است که بتواند انحصار خود را در حوزه صوت و تصویر کامل کند. سازمان صداوسیما در طول تاریخ بارها نشان داده که وجود یک رقیب که بتواند انحصار این نهاد را در حوزه صوت و تصویر بشکند را برنمیتابد.
تا پیش از ظهور (VOD)ها (Video on Demand) رقیب قدرتمندی وجود نداشت که صداوسیما را به چالش بکشد. اما حالا که رقیب قدرتمندی برای این سازمان عریض و طویل پیدا شده رئیس این سازمان به جای یک رقابت آزاد و عادلانه و تلاش برای بهبود کیفیت تولیدات این سازمان تصمیم به حذف رقیب گرفته تا مبادا انحصار صدا و سیما در حوزه صوت و تصویر شکسته شود. به نظر میرسد صدا و سیما دوست دارد در کشور فقط یک صدا شنیده شود و آن صدا، صدای این سازمان باشد.
با بسته شدن پلتفرمها فضای فرهنگی کشور به طور کامل به سوی انسداد حرکت خواهد کرد و به طور کامل تک صدایی خواهد شد. به نظر میرسد هدف از این کشمکشها هم همین است که فقط یک صدا در فضای فرهنگی کشور شنیده شود و آن صدا، صدای سازمان صداوسیما به عنوان مهمترین بازوی فرهنگی حاکمیت است.
سوی دیگر ماجرا که البته وجه مهمتر موضوع است؛ مسئله مالی است. با فعالیت شبکههای نمایش خانگی عمده درآمد تبلیغاتی که تا کنون به جیب صداوسیما میرفت، حالا میان صداوسیما و شبکههای نمایش خانگی تقسیم شده است و این مسئله برای سازمان صداوسیما که به انحصار عادت کرده، خوشایند نیست. در مقطعی تبلیغات تلویزیونی با هزینه بسیار کمتر از صداوسیما به برخی شبکههای ماهوارهای فارسیزبان سپرده میشد که بخش عمده آنها اتفاقا سیاسی نبودند و مانند «جم» صرفا شبکههایی برای سرگرمی بودند. در آن مقطع نیز صداوسیما به نام «همکاری با معاندان» جلوی تبلیغات تلویزیونی آن شبکهها را گرفت تا در این حوزه کاملا بدون رقیب فعالیت کند.
صداوسیما در بودجه ۱۴۰۲ بودجهای در حدود ۸ هزار میلیارد در جیب دارد اما این رقم هم سازمانی با چند ده هزار کارمند را راضی نمیکند و تلاش میکند بتواند تمام بودجههای تبلیغاتی تلویزیونی را هم در اختیار داشته باشد. این بار رقیب نه شبکههای معاند نیستند! بلکه شرکتهای داخلی هستند و برای حذف آنها چه راهی بهتر که آنها را با اتهام «ضمن دهنکجی به ارکان نظام» از میدان به در کرد. پخش سریالی با بازی حمید فرخنژاد فعلا بهترین بهانه را به دست صداوسیما داده است. باور کنید همه چیز به پول بازمیگردد.